در کنار پاسخ رسمی وزارت خارجه به بیانیه مشترک عربی/ روسی، تبیین روشن و برهانی سیاست ما فراتر از موضعگیری ساده دیپلماتیک برای جهان و همگان اهمیت دارد و درباره شیوه سیاستورزی اسلامی/ ایرانی، جمهوری اسلامی مستمرا این روشنگری باید ارائه شود تا نه اسلام و هدایت اصلی قرآن و خاندان وحی در کنش سیاسی ما را از یاد ببرند و نه میراث باستانی حکمرانی نیک و خوشنام ایرانی ما را که در دل و ژرفای تاریخ ثبت شده است و روش دادگرانه و مروتآمیز حکمرانی قدرتمند و مناسبات عادلانه آسمانی آن را و نه شیوه نادادگرانه شاهان سلطهجو را و نه روش کوروش و داریوش را و نه شیوه مغول و روسیه تزاری و انگلیس را !
همه خوب است مجددا به یاد آوریم که در جواب «نصیحت» رئیس ساواک شاه، امام خمینی بزرگوار (ره ) چه پاسخی دادند: سیاست، به معنای دروغ و پدرسوختگی، سیاست شماست. در اسلام سیاست از دیانت و دیانت از سیاست جدا نیست. سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما! تکرار این سخن شهید مدرس، خاص آغاز دهه 40 نیست، همین امروز هم، سخن ایران اسلامی برابر آمریکا، چین، روسیه، فرانسه، انگلیس، آلمان و تمام جهان همان باور محمدی و علوی و فاطمی و حسنی و حسینی صلواتا...علیهم، همان پیروی امام و مدرس و سلیمانی و همه عالمان ربانی و شهیدان الهی از گوهر اسلام و قرآن است. درحالیکه سیاست شرق و غرب گرفتار دورویی است و برای منافع دنیوی قراردادهایی سودآور و استفاده از شیر سیاه و زرین فراوان بهراحتی دروغ میگوید و اصول اخلاقی و حقیقت و حقوق ملتها را نفی میکند .
سیاست در اسلام و انقلاب اسلامی
در پاسخ به عمل روسیه در ارتباط با خواست غیرقانونی و نامشروع امارات و پیش از آن آوردن نام خلیج عربی در سخن مقام چینی در مذاکرهاش با عربستان، باید نکتهای کانونی را درخصوص سیاست در اسلام و انقلاب اسلامی که شالوده ارزشی و فرهنگی جمهوری اسلامی است روشن کنیم و همپیمانان ایران به آن توجه کنند. چون ما و آنان به یقین در دو دستگاه اعتقادی و بنیادین ارزشی و دو فرهنگ متمایز میاندیشیم و عمل میکنیم. دستگاه باور و عمل و سخن دیپلماتیک ما مبتنی بر اسلام است که معروف و منکرش تخطیناپذیر است و میدانیم که جهان مدرن دستگاه دیپلماسیاش، اساسا ماکیاولیستی است و هر چیز حلال و حرام که به نفع دنیاییشان و قدرتشان باشد پیشه میکنند ولو خنجر زدن از پشت. ما چنین نمیکنیم و همیشه برابر کفر و نفاق باید بیداری و آمادگیمان را حفظ کنیم. این است لب مطلب.
هدف سیاست شیاطین
در ارتباط با اینان، ما پیشنهاد و راهی جز رجوع به عقل و حکمت و برهان نداریم و اگر بر حق سر فرود نیاورند، ما چارهای جز ایستادگی بر حق نداریم. ایران اگر قرار بود بر سیاست متکی به زور و گیم و بازی سیاسی و سناریوهای اغوای قدرت سر فرود آورد، این تسلیم را برابر آمریکا محقق میساخت تا به بهای سرسپردگی 40 سال و اندی جهاد سخت و پرمشقت را متحمل نمیشد و چون ترکیه و کرهجنوبی و ژاپن از آغاز راه نهضت آزادیگونه را پیشه میکرد که در قبال حراج استقلال و حق آزاده زیستن انسانی و عبودیت الهی، دستکم از مزایای گوشبهفرمانی شیطان بزرگ و عدم درگیری برای حقوق مسلم خود، سود ظاهری دنیایی و گذرا میبرد! ما واقفیم که هدف سیاست شیاطین، آن است با بازیهای گوناگون انقلاب اسلامی را شکست دهند. فضایل و پیروزیهای جهادش را نفی کنند و به هر قیمت در جهان وانمود سازند نظام دینی بالاخره سبب از کفدادگیها خواهد شد و باید به این یا آن بلوک کفر تسلیم شود. امام و جانشین برحق ایشان (سلام و توفیقات الهی بر عزتشان بیفزاید) با درایت تا امروز این بازی شیطانی غرب و شرق را با مقاومت و صبر و کنش عاقلانه خنثی کردهاند و در این راه، تنها قرآن و هدایت اهلالبیت و عقل نوری و شناخت اسلامی و پشتیبانی مردم مددکارشان بوده است. ببینیم چگونه اسلام، رهنمودی روشن برابر بازی کفر دارد؟
نظام ارزشی با فرهنگ اسلامی
رابطه سیاست در انقلاب اسلامی با نظام ارزشی و فرهنگ اسلامی خدشهبردار نیست و این مثلث رو به آسمان نمیتواند کنار گذاشته شود و فرو بشکند و در ظلمات ارزشهای ماکیاولی غرق و از بندگی خدا پرت گردد. معنای مثلث مرزی نامبرده چیست که به ما اجازه نمیدهد کوچکترین وقعی به هر قدرت در ارتباط با عمل ماکیاولیستیاش بگذاریم؟
جهان مدرن، چه جریان غربی و چه شرقی، چه بلوک سرمایهداری نولیبرال و چه بلوک سوسیالیستی درون نظم جهانی بازار سرمایه، و میراثخوار بلوک شرق، که راه تمرکزگرایی را در مدیریت اقتصاد جهانی توصیه میکند، متکی بر ملاحظات ماکیاولی قدرت هستند. جمهوری اسلامی، به اسلام و منطق الهی متکی است و بازی و تسویل در سیاستش جایی ندارد.
مؤلفههای اسلامی
اما اسلام چه مؤلفههایی به ما ارزانی داشته است؟
۱- نظام ارزشی اسلام در ارتباطات کذب با حکومتهای دیگر و رفتار عقلایی با مسلمانان مؤمن، براساس اخوت و مواسات و با من افقشان و کافران بر مبنای پیمانداری تا زمانی که پیمان نگه میدارم دو ایستادگی زمانی که پیمان میشکنند و نرفتن زیر بار بازی و ضدارزشهای کافرانه چون ماکیاولیسم یا خواستهای مستکبرانه قدرتها و تقاضاهای نامشروع و زورگویانه و هر ذلت، تا جایی که توان داریم و وسع ماست و البته تکلیف همراه و لازم، افزایش مدام قدرت اسلام برای دفاع و عمل برمبنای استقلال و حفظ ارزشهای الهی است و در این مسیر، توجه به رابطه نظام ارزشی ما و فرهنگ، امری اساسی است. ببینیم این رابطه که باید شالوده سیاست ما باشد کدام است و امروز در روابط مشخص جهانی، چه روشنایی و شناخت و چه معنایی برای ما تدارک میبیند و چراغ فراراه ما میشود؟
قلمرو دیپلماسی در اسلام
نظام ارزشی جمهوری اسلامی در اسلام ریشه دارد و در قلمرو دیپلماسی، مجموعهای از فرآیندهای عقلی، فکری، دیدگاهی، ذهنی، الگوهای رفتاری، روایتهای دیندارانه و پرهیزهای عملی، شیوه دیدن، گفتن، گفتارهای مذاکرهای، فنون تخطیناپذیری که با هیچ توجیهی نمیتواند جایگزینی فرصتطلبانه بیابد و اصول را نفی کند، اطلاق میشود. یعنی نظام ارزشی حتی بر تاکتیکهای سیاسی نظارت دارد، چه رسد به راهبردهای اساسی رفتاری. جمهوری اسلامی نمیتواند آنچه که حق الهی و حقوق مردم است، چون دارایی حاکم بذل و بخشش کند و چون شاهی این قطعه از سرزمین اسلامی را تقدیم نظام قدرت جهانی غرب و شرق نماید یا به فرمانش به دیگری اهدا کند!
مقاومت براساس فرمان الهی
جهاد و ایستادگی برای همین انجام فرمان الهی مورد تأکید قرار گرفته مگر آنکه مردمی به سبب انواع فسادهای قلبی و عقیدتی و فکری و لذات و راحت دنیوی دست از آن بشویند یا زور و قدرت حکومت اسلامی بر قدرت کفر نچربد. البته اگر اراده عبودیت بر مردم غلبه داشته باشد، پروردگار توانا وعده پیروزی داده و انقلاب اسلامی نشان داده که اگر ملتی بر عهدش با خدا وفادار باشد، حتی اگر یک جهان و شرق و غرب علیه آن عمل کند، نتوانند شکستش دهند و پیروزی با اوست !
البته ایمان و نظام ارزشی اسلام و معرفت و شناخت و عمل صالح در کل یک ملت به یک اندازه درونی نمیشود و مراتب دارد. ارزشهای الهی در دل و فکر و عمل صالح و جهادی سردار سلیمانی شبزندهدار و عاشق یکدست و سرمست خدا و اهلبیت وحی و پیرو راسخ راه امام و رهبری آسمانی، با قدر و اندازه ایمان کارمندی که مطالبات دنیایی دارد اما بر مشکلات مقاومت صبر میکند و به اغتشاش نمیپیوندد و علیه ایستادگی اقدام نمینماید، یک قدر نیست و زمین تا آسمان فرق دارد، ولی معیار وحدت، شامل آن کارمند مرد و زن هم میشود و لطف خدا شامل حال او میگردد. لیک اگر ملتی صرفا دنیاگرا باشد و مخل انجام تکلیف الهی، بدیهی است ایستادگی ملی در راه خدا حذف و غضب خدا شامل حال این ملت میشود و شکست و بردگی لویاتان و غول قدرت ظالم و فساد و تیرهروزی جزای چنین مردمی خواهد بود .
تفرقه و عذاب اضطراب
حال پاسخ به پرسش در ارتباط با بحث ما، به موضوع رابطه نظام ارزشی و فرهنگ ربط بیشتری پیدا میکند. ما برای روشنتر کردن رابطه فرهنگ و نظام ارزشی اسلام در سیاست و دیپلماسی ضدماکیاولی جمهوری اسلامی، باید کمی در اینباره گفتوگو کنیم .
فرهنگ مجموعهای از رفتارها و کنشهای شناختی و ذهنی و اخلاقی مردم یک جامعه را دربر میگیرد. در اینجا اگر مردم ایران بنا بهدلایل گوناگون قلبی، فکری، اخلاقی، نفوذ فرهنگ کفر و فساد مدرن و بندگی غرب یا شرق را بر اسلام ترجیح دهند، کاملا هویداست برابر نظام ارزشی الهی میایستند و در نتیجه یاری الهی شامل حال این مردم نمیشود و عذاب تفرقه و اضطراب و خونریزی و برادرکشی و چاکری و ظلم و ویرانی نصیبشان خواهد شد و شیاطین آنها را چون موم برای خدمت به منافع خود مورد بهرهبرداری قرار خواهند داد. پیروی از نظام ارزشی جامعه اسلامی البته بر پایه ایمان به آن و عقل و اراده آزاد صورت میگیرد و در یک نظام اجتماعی، سازوکار پیچیده قدرت سیاسی، قانون، نهادها، الزامها، آموزش، تشویق، تبلیغ، تنبیه به حفظ ارزشها و پیروی از آن باری میرساند تا جامعه اسلامی تداوم یابد. اما در میان انواع ابزارهای حقوقی و نظامی و بوروکراتیک، دو عامل در بقای نظام ارزشی اسلام نقش دارد و با وسوسه شیاطین میستیزد و نفس سوء را مغلوب میکند:
۱- حکومت سالم و عادل و حاکمان دادگر و اهل عمل صالح
۲- فرهنگ غنی مردم و سلامت ایمانیشان
نقش محوری فرهنگ
فرهنگ نقش محوری در جاری بودن، کارآمدی و حیات نظام ارزشی دارد. این موضوع در جامعه اسلامی زمانی نقش مثبت فرهنگ را ظاهر میکند که فرهنگ از هنجارهای فطری و الهی دفاع کند و از ناهنجاریهای شیطانی، دنیاپرستانه و ضد اخلاقی جامعه را در امان نگاه دارد. نقش فرهنگ در اینجا ایجاد همنوایی بین نظام ارزشی و نظام رفتاری و ذهنی مردم است و در اجتماعی کردن و وحدت عمل کنشگران اجتماعی نقش ایفا میکند و امید و پایداری بر اهداف مقدس را افزون میسازد و نقش منفی آن کاهش همسازی نظام ارزشی و نظام فرهنگی مردم است. تمام تلاش داخلی و خارجی چهل واند ساله شیاطین در جمهوری اسلامی، همین کاهش و تعمیق شکاف بوده است .
در مناسبات دیپلماتیک هم ما با همین نظام ارزشی و هماهنگی نظام فرهنگی با آن و تقویت نظام ارزشی روبهرو هستیم .به نظر من تلاش شیاطین جنی، انسی، نظام استکباری و نظام فرهنگی ماکیاولیستی حاکم بر جهان قدرت، چه غربی و چه شرقی ماهوا در مسیر واداشتن ایران به دست شستن از نظام ارزشی اسلام ناب که همان نظام ولایت و انتظار عدل جهانی معصومانه عج است، میکوشد و دارد یکایک فضایل و دستامدهای حاصل از انقلاب اسلامی، امید، صبر و مقاومت ملت را بر باد میدهد، زیرا جنگ با توحید درونیترین لایه خواست استکبار جهانی و وادار کردن ما به نفی استقلال اسلامی به سود هژمونی این یا آن قدرت استکباری و کافر است و ما باید بیدار باشیم. اگر غرب با جنگ و تروریسم و کشتار و تحریم نتوانست شاید میاندیشند شرق با پیمانها و صلح و اقتصاد و بازی دوستی بتواند ایران را رام کند و در وضع پیرامونی نگاه دارد و مانع رشدش شود. ایران ضعیف، آرزوی تمام قدرتهای دنیاگراست .
همنشینی روسیه با اعراب
فکر میکنم با تشریح مفاهیم بنیانی، مقصود این مقاله در رابطه با اقدام روسیه در همکاریاش با گروه اعراب و امارات روشن باشد. روسیه از پیش باید مطمئن باشد ایرانی که او را از افسردگی و انزوا و انفعال برابر یورش غرب به نوامیس ملیاش، نجات داد و یک بار برابر همدستی روسیه باغرب برای شکست ایران در جنگ صدام با ایران به سود دشمنان سرزمین ایران درس بزرگی به اعقابش آموخت، امروز بیش از دیروز قدرت و آگاهی لازم را دارد تا گیم استکباری را خنثی کند. بازی احاله مرزهای روشن ما برای تعیین، به ابزارهای نهادهای استکباری سیاستی احمقانه است تا افتخار پیروزی و مقاومت جمهوری اسلامی ایران برابر جهان کفر و نفاق جهانی، جهت حفظ ایران زمین را مخدوش سازند و سلاح قدرت محافظت از نوامیس ملی را از ایران و جمهوری اسلامی سلب کنند و از آن برای ضربه به نظام و توان اسلام و ضعف جمهوری اسلامی سود جویند، چون اگر قرار باشد مسائل سه جزیره به داوری گذاشته شود و وضع حاضر تغییر و حذف شود، اگر هم چنین خیال واهی ممکن گردد، اول قراردادهای گلستان، ترکمانچای و بذل و بخشش دست نشاندگان کودتایی یعنی پهلویها، هرات و بحرین و قطعه مورد مناقشه با ترکیه که رضاشاه بخشیده و بحرین اهدایی محمد رضا شاه را و... باید با مذاکره و حل کنیم و پارههای ایران را برگردانید تا نوبت مذاکره بر سر جزایر سه گانه برسد و ثابت کنیم چه چیز متعلق به ایران است با توطئه و چه چیز از ایران غارت شده است.
رویکرد عقلانی
یکی از اصلیترین اهداف تغییرات جهانی، قدرت پشت پرده یهودیت جهانی و سرمایه بینالمللی، ستیز با اسلام است. این را بارها تشریح کردهام. بازی چند جانبهگرایی را باید با عقل و چشم اسلام درست درک کرد تا سری را که با شمشیر نتوانستند ببرند، با پنبه نبرند و با گیم چند جانبهگرایی، پیمان و ورود در بلوکبندی تازه قدرت، استکبار جهانی ضد توحید به اهدافش دست نیاید و انقلاب اسلامی را به شیر بیدم و یال و اشکم بدل نشود. برای همین البته با عقل و خرد باید به رفتار روسیه علنا و بیتعارف اعتراض کرد و با تحلیل در رسانهملی مردم را آگاه کرد. روسیه به ایران وامدار است، نه ما به روسیه و همه و هر قدرت جهانی در دهه اول انقلاب به ما ظلمها روا کرده و ما چشم پوشیده ولی فراموش نکردهایم. صبر بر پیمان ضروری اما سکوت برابر ماکیاولیسم علیه ما جایز نیست و باید به مردم اتکا و اعتماد کنیم و آنان را در معرض آگاهی درست قرار دهیم و پنهان کاری نکنیم و جز خدا از کسی نهراسیم .
مدلی در برابر قدرتهای نوظهور
ماجرا این است که قطبهای قدرت نویی، شکل گرفته و قدرت رو به افول آمریکا، رویای یکجانبهگرایی و حکومت تک قدرتیاش را بر باد رفته میبیند اما تغییر چند جانبه گرایی پس پرده بهوسیله نیروی سرمایهسالاری فراملی رهبری میشود. در این تغییر ایران یا بر اصول و اسلام و استقلال و آزادی که اصول انقلاب اسلامی است تکیه میکند یا گرفتار دام قدرت جهانی شده و بهعنوان یک قدرت تسلیم به مقررات ظلمانی جهان مدرن تن میدهد. قدرتهای شرق و غرب میکوشند با بازی جدید ایران را به درون بازی استکبار بکشانند و مهارکنند و اجازه تداوم رشد به او ندهند .
مدل قطب اسلامی در تغییر جهانی جدید، مدلی است که در آن همچنان اختلافات کشورهای مسلمان دامن زده میشود، رقابت ایران و عربستان و ترکیه و کشورهای خلیج از وحدتشان جلوگیری میکند. زخمهای کهنه حاصل عمل استعمار قرار نیست التیام یابد. گاه بی گاه آوردن نام خلیج ع رب ی، جزایر سهگانه و ... از جمله همان کانونهای زخم استعماری است که باید اختلاف را زنده و از این اختلافات بهرهبرداری استکباری شود. ضمنا مناسبات رقابتی غلط ایران، عربستان، امارات به سود قدرتها و حتی چین و روسیه خواهد بود. با این اوصاف هم آشتی دادن و هم حفظ اختلاف سیاستی پدر سوختهوار است که با ماکیاولیسم قدرتها سازگار است.
اما ایران عاقلتر از آن است که پشت پرده بازی را نخواند. مشکل شرق و غرب، امروز و فردا و فرداها با ایران آن است که نظام مؤمن سرش کلاه نمیرود و گول نمیخورد و در چارچوب عقل آنان را به روابط معقول و رهایی نیرنگ بازی و گیم به ارث رسیده از آمریکا فرا میخواند .
پیام ایران به روسیه باید پیام ایستادگی خدشهناپذیر برابر همه تحرکات ماکیاولیستی این یا آن قدرت و ادامه سیاستش باشد این که ما در سیاست حق محوریم و سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما و در گیم و وانمودههای به ارث رسیده از انگلیس و آمریکا شرکت نمیجوییم و برخورد ما بر اساس نظام ارزشی و فرهنگی اسلام همچنان بر دفاع از حق و حقوق مسلممان و پافشاری و ایستادگی روی آن حقوق مبتنی است و پند ما آن است که آنان هم سیاست صادقانه را دنبال کنند؛ این برای همگان بهتر است!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد