گفت‌وگوی «جام‌جم» با تهیه‌کننده و کارگردان مستند «دست‌های آلوده»

بحران‌های زیست‌محیطی تهران در قاب تلویزیون

مستند با این جمله شروع می‌شود: «تهران که با کوه و دشت و رودها، تصوری از یک شهر بود...» ادامه جمله که بیان می‌شود، مخاطب با سرخط کلی مستند همراه شده و درک می‌کند از ابتدا قرار است با چه روایتی روبه‌رو شود.
مستند با این جمله شروع می‌شود: «تهران که با کوه و دشت و رودها، تصوری از یک شهر بود...» ادامه جمله که بیان می‌شود، مخاطب با سرخط کلی مستند همراه شده و درک می‌کند از ابتدا قرار است با چه روایتی روبه‌رو شود.
کد خبر: ۱۴۰۹۵۸۴
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه

همین بیان روایت از تهران با عنوان «تصور» نشان می‌دهد که قرار است روایتی از یک ویرانی را شاهد باشیم. بحران‌های زیست‌محیطی تهران به مرور در این مجموعه مستند بازگو می‌شود تا به‌گفته عوامل آن الگویی برای دیگر شهرها باشد. تهیه‌کنندگی و کارگردانی این مستند را به صورت مشترک لیلا فولادوند و محمدحسین نظری انجام داده و صفر تا صد را با هم پیش برده‌اند. فولادوند خودش را فیلمساز علاقه‌مند به محیط‌زیست می‌داند و در این حوزه دغدغه دارد. پیش از این محمد درویش، چهره مطرح حوزه محیط‌زیست درباره یکی از آثار او گفته بود که «اگر مستند لیلا فولادوند را دیدیم و شرم نکردیم، در انسان‌بودن خود شک کنیم.» او به‌عنوان یکی از کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان این مجموعه معتقد است، ساخت مستند در حوزه محیط‌زیست چالش‌های بسیاری دارد و در بسیاری مواقع اجازه تصویربرداری در سطح شهر با محدودیت همراه است. برای صحبت درباره جزئیات ساخت مستند «دست‌های آلوده» و چالش‌هایی که این دو مستندساز با آن روبه‌رو بودند، با لیلا فولادوند گفت‌وگو کردیم.

لیلا فولادوند یکی از تهیه‌کنندگان و کارگردان‌های مستند «دست‌های آلوده» است که تاکنون مستندهای بسیاری ساخته است. او درخصوص دلیل ساخت این مستند به جام‌جم می‌گوید: کار قبلی ما درباره برخی تالاب‌های لرستان بود. احساس کردیم تهران به‌عنوان یک کلانشهر، الگویی برای بسیاری از شهرهای ایران شده و اگر بتوانیم برای این شهر یک الگو تعریف کنیم و ایرادهای آن را بگوییم، دیگر شهرها هم متوجه می‌شوند که این ایرادها را تکرار نکنند. مثلا در حوزه فضای سبز چه درخصوص کاشت چمن، چه در حوزه درختان غیربومی، شاهد هستیم اغلب به تهران نگاه (و توجه) می‌شود. این نه‌فقط در حوزه محیط‌زیست، بلکه در همه حوزه‌ها اتفاق می‌افتد. وقتی صحبت می‌کردیم، گفته می‌شد تهران الگوی بدی برای همه کشور است. اغلب اعتقادشان بر این است که در تهران به یک توسعه پایدار برسیم تا بقیه مناطق الگویی از آن بردارند.

گستردگی بحران‌های زیست‌محیطی تهران
وی ادامه می‌دهد: در مجموع به این جمع‌بندی رسیدیم که بحران‌های زیست‌محیطی تهران را در مستند مطرح کنیم. البته به دلیل تعدد موضوعات مطرح کردن تمام آنها میسر نبود. در واقع در این ۱۲ قسمت فصل اول، تنها سه یا چهار موضوع به غیر از مسائل آلودگی صوتی و... را مطرح کردیم. از ابتدا قرار بود این مجموعه در دو سری تولید شود. سری اول ۱۲ قسمت است و سری دوم هم دوباره درخصوص معضلات زیست‌محیطی تهران خواهد بود. حدود ۱۳ موضوع درآوردیم که همه درباره محیط‌زیست و توسعه پایدار بود. مثل بحث ساخت‌وسازها، آلودگی خاک و دیگر مسائل که به شکل مفصل بود. وقتی وارد آن شدیم احساس کردیم خیلی بیشتر از اینهاست. مثلا در ابتدا برای آب یک قسمت در نظر گرفته بودیم. وقتی آن را شروع کردیم، چهار قسمت را به آن اختصاص دادیم.
وی درخصوص چالش‌های ساخت مستند بیان می‌کند: تولید مستند در کشور ما چالش‌های بسیاری دارد. یکی از آنها این است که برخی افراد، برای مسأله پژوهش، ارزش قائل نیستند. این‌که باید برای کار مستند پژوهش انجام شود، برای خیلی‌ها قابل درک نیست. در عین حال ممکن است بسیاری از مناطق، اجازه تصویربرداری ندهند. حتی گاهی اجازه لازم را داریم و باز هم حین کار با مشکل مواجه می‌شویم. یعنی به‌عنوان فیلمساز از صد درصد شهری که می‌خواهیم فیلم از آن تهیه کنیم، ۲۰‌درصد اجازه تصویربرداری را پیدا می‌کنیم. ما یک فیلم به نام «شهر زنده» ساختیم که درباره تنوع زیستی تهران است. اجازه تصویربرداری در کل شرق تهران را ندادند و سؤال من این است که در این صورت، چطور می‌توان تصویر واقعی از شهر ارائه کرد؟ این چالش در حوزه بحران‌های زیست‌‌محیطی تهران بیشتر هم می‌شود.

مسأله پژوهش در ساخت مستند
فولادوند همچنین درباره پژوهش برای ساخت مستند می‌گوید: متاسفانه خیلی در ساخت مستند قائل به پژوهش نیستند. قبل از آن من چند سال علاقه‌مند به این موضوع‌ها بودم. برای ساخت آن قسمت از مستند درباره آب تهران، نزدیک دو سال زمان گذاشتیم. طرح آن را سال ۹۵ کلید زدیم و از سال بعد، آن را شروع کردیم اما خروجی کار در نهایت سال ۹۸ روی آنتن رفت. چون بخشی از پژوهش را در روند تولید کار انجام دادیم. من مصاحبه‌های بسیاری را برای ساخت این سری مستند انجام دادم و فکر نمی‌کنم هیچ مستندسازی این‌قدر برای کارش مصاحبه انجام دهد. مثلا دو سال یک مجموعه طول می‌کشد و بعد می‌بینید یک داده اشتباه است و برای مستند صحبت کردن باید دوباره سراغ آن رفت. مجموعه دست‌های آلوده بعد از اتمام تولید به پایان‌نامه‌های متعددی در مقطع ارشد و دکتری تبدیل شده. به این دلیل که در چند دانشگاه پخش شده و به شکل علمی ساخته شده بود. مستند ما حتی در برخی دانشگاه‌های آمریکا یا استرالیا هم دیده شده بود. وی ادامه می‌دهد: ما در مسیر کار، مصاحبه‌های بسیاری انجام دادیم و تلاش کردیم. حتی اگر اظهارنظری به نظرمان غیرمستند یا سوگیرانه بود، آن را کنار می‌گذاشتیم. برای این‌که افرادی پیدا کنیم که حرف‌های‌شان قابل استناد باشد، خیلی زمان گذاشتیم. برای همین، روند کار طولانی شد اما کار به شکلی بود که بازخوردهای بسیاری از دانشجویان گرفتیم که می‌گفتند محتوای مستند، بیشتر از مباحث مطرح شده در دانشگاه برای‌شان آموزنده بوده است. بازخوردهای بسیاری گرفتیم که افراد با دیدن این فیلم نگرش‌شان عوض شده است. در این مجموعه با استادانی صحبت کردیم که گاهی برای مصاحبه با آنها بسیار زمان می‌گذاشتیم تا راضی به صحبت یا مصاحبه شوند. اما بعدها خودشان برای این مستند تشکر می‌کردند. تقریبا می‌توانم بگویم بازخورد منفی ندیدیم.

روش جذاب شدن مستند برای مخاطب
فولادوند درخصوص زبان مستند و نوع روایت برای جذب مخاطب می‌گوید: به نظرم روایت یک مستندساز و نحوه بیان آن است که مخاطب را جذب خود می‌کند. حتی بسیاری از افرادی که تا قبل از این خیلی علاقه به ساخت مستند نداشتند به ما پیام می‌دادند که با دیدن دست‌‎های آلوده علاقه به ساخت مستند پیدا کردند. به نظرم روایت در فیلم یک بحث مهم است، این‌که چطور قصه را بیان کنیم اهمیت دارد. این‌که از کجا شروع کنیم و به کجا برسیم بسیار مهم است. مستند ما چون بحث علمی داشت، روایت کارشناسی برای آن داشتیم. حتی یکی از قسمت‌های آن در انجمن انسان‌شناسی ایران پخش شد و به گفته خودشان نفسگیر بوده. به نظرم قسمت مربوط به بحث زباله، برای مردم و باغ‌های تهران بیشتر برای کارشناسان ملموس بود. به هر حال این روایت بیان‌شده در مستند و چگونگی تعریف قصه مهم است.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها