صادق ورمزیار در یادداشتی برای روزنامه جام جم می نویسد:

فرهاد مجیدی یا بپذیرد یا برود

فرشاد پیوس یکی از محبوب‌ترین فورواردهای تاریخ باشگاه پرسپولیس است.
کد خبر: ۱۳۱۹۸۴۳

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، نسل قبلی یعنی جوان‌های دهه 50 و 60 از او خاطرات شیرینی در ذهن دارند. پیوس قدرت فوق‌العاده‌ای در گلزنی داشت و انگار هیچ‌وقت اشباع نمی‌شد. با او چند خاطره قدیمی را مرور کردیم.

 

افشین زنگ زد که  بیاید پرسپولیس

آقای گل همیشگی

به به. من و افشین پیروانی در تمرین پرسپولیس. افشین عجب سبیلی داشت. من خودم در دوران بازی زیاد اهل سبیل گذاشتن نبودم. دوره ما که اصلا مد بود. اکثر بازیکنان داشتند. یادم هست من فقط یک سال سبیل گذاشتم و آن هم سالی بود که به قطر رفتم و بازی کردم. سال 69 که برگشتم دوباره سبیلم را تراشیدم. فکر کنم این عکس برای سال 1374 است. آن موقع افشین تازه به پرسپولیس آمده بود. استانکو هدایت پرسپولیس را به عهده داشت. یادم هست قبل از این‌که افشین بیاید، چند بار با من تماس گرفت و گفت دوست دارد پیراهن پرسپولیس را بپوشد. به هر حال آن موقع من کاپیتان تیم بودم. اتفاقا دوست داشتم افشین بیاید که این مساله را با مسؤولان هم درمیان گذاشتم و کمک کردم که او به پرسپولیس بیاید.  عجب دورانی داشتیم در این تیم. خیلی‌ها می‌گویند دوره استانکو بهترین تیم را داشتیم ولی به نظرم دوران پروین تیم بهتر هم داشتیم. استانکو که خدا رحمتش کند یک سیستم جدید را وارد فوتبال ایران کرد. تیم را   1-6-3 می‌چید که این باعث شد من از خط حمله به یک خط عقب‌تر بروم. ترابیان در چپ و مهدوی‌کیا در راست بودند. بزیک هم در نوک بود و من پشت فوروارد بازی می‌کردم. اتفاقا سر این مساله با آقای استانکو مشکل داشتم. به او گفتم نمی‌توانم پشت مهاجم بازی کنم، من را در همان پست فوروارد بگذار.

 

غلامپور سه تا خورد اما توپ من را گرفت

یادش به خیر. بازی با استقلال در روز خداحافظی‌ام. صادق ورمزیار کاپیتان آنها بود من هم کاپیتان پرسپولیس. راستش خیلی ناگهانی تصمیم به خداحافظی گرفتم. دو روز قبل از بازی بود که به این جمع‌بندی رسیدم به هر حال باید یک روز از فوتبال بروم. چه زمانی بهتر از این‌که چنین اتفاقی در دربی رخ دهد. حدودا   12 دقیقه بازی کردم و بعد از زمین بازی بیرون رفتم.

در نهایت بازی را هم 3 بر صفر بردیم.(به کاشته او اشاره می‌کنیم که گل نشد) این هم از شانس بد من بود. تصور کنید اگر گل می‌زدم و از فوتبال خداحافظی می‌کردم چقدر ماندگار می‌شد ولی غلامپور که آن روز سه تا خورد، توپ من را مهار کرد. هنوز در خیابان خیلی‌ها که من را می‌بینند به همان کاشته اشاره می‌کنند و می‌گویند کاش گل می‌شد. در هر صورت برایم یک روز فراموش‌نشدنی بود که از خاطرم نمی‌رود. استقلالی‌ها به ورمزیار می‌گفتند صادق، فرشاد و بردار و بیا. حتی طرفداران این تیم هم کلی به من عزت و احترام گذاشتند. روز خوبی برایم شد و هیچوقت از یادم نمی‌رود.

 

تیپ قدیمی من

آقای گل همیشگی

اوه، چه عکسی. این خیلی قدیمی است. فکر کنم سال 75 است. اینجا ماهان پسر اولم 4یا5 سال بیشتر نداشت. من این عکس را ندیده بودم. عکاس به خانه ما آمد و آن را گرفت. همسرم را هم می‌بینید. تیپ من را هم می‌بینید دیگر. قدیم‌ها این تیپ‌ها روی مد بود.

 

طرفدار مهدوی‌کیا بودم

آقای گل همیشگی

اینجا ورزشگاه کارگران است. من و مهدی داریم صحبت می‌کنیم.

یادم نیست دقیقا درباره چه چیز حرف می‌زدیم. سال‌ها گذشته. ولی من خودم جزو طرفداران مهدی بودم. او را دوست داشتم.

اخلاق و فوتبال او بسیار خوب بود. می‌دانستم که می‌تواند موفق شود و حتی به باشگاه‌های خوب اروپایی برود. اینجا فکر کنم داشتم به مهدی درباره نحوه پاس دادن از جناح راست را می‌گفتم. در هر صورت او همیشه گوش شنوا داشت و واقعا به حرف‌هایم گوش می‌داد و سعی می‌کرد در زمین عمل کند.

 

پیراهنم را نگه داشته است

آقای گل همیشگی

من و مهدی مهدوی‌کیا. اینجا فکر کنم من گل زدم و با هم خوشحالی می‌کنیم. من و مهدوی‌کیا همیشه رابطه خوبی داشتیم. من خودم شماره 17 را به او دادم در پرسپولیس بپوشد. آن پیراهن را یادگار نگه داشته. آخرین‌بار که از او پرسیدم پیراهن را داری گفت بله، خانه مادرم است.

 

فکر کردم پرسپولیس را دوست داشت!

همانطور که گفتم استانکو در پرسپولیس سیستم را تغییر داد و این باعث شد که من در نوک نباشم. همین مساله باعث شد که از ترکیب بیرون بمانم. استانکو زیاد به من بازی نمی‌داد. اینجا در کنار من، مجید نامجو‌مطلق را می‌بینید. او بازیکن بسیار خوبی بود. در یکی از بازی‌های تیم‌ملی مقابل کره‌شمالی یک پاس عالی به من داد که با ضربه سر گلش کردم. هیچ‌وقت آن صحنه از یادم نمی‌‌رود. راستش من فکر کردم مجید به خاطر این به پرسپولیس آمد که تیم را دوست داشت.

سعید اکبری - گروه ورزش / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها