مقطع حساس‌کنونی

مناظره دکتر دوبچک و اوس‌گوستاو و اهمیت قضاوت به‌موقع

در شهر براتیسلاوا در کشور چکسلواکی، جراح مشهوری به‌نام دکتر واریسلا دوبچک زندگی می‌کرد که بیماران از تمام نواحی کشور و نیز از کشورهای اطراف برای جراحی به او مراجعه می‌کردند. در یک عصر سرد زمستانی، که دکتر دوبچک قصد عزیمت از مطب به خانه را داشت، هرچه استارت زد اتومبیلش روشن نشد.
کد خبر: ۱۲۴۲۶۲۶

دکتر دوبچک که واقعا سردش شده بود با گوستاو‌هاشک ــ که مشهورترین تعمیرکار و آپاراتی شهر بود و او را اوس‌گوستاو خطاب می‌کردند ــ تلفن زد. دقایقی بعد اوس‌گوستاو ‌همراه شاگردش به پارکینگ مطب دکتر دوبچک رسید و کاپوت را بالا زد و در ده دقیقه اتومبیل دکتر را تعمیر و روشن کرد. سپس رو به دکتر کرد و گفت: آقای دکتر، من تمام اجزای ماشین را می‌شناسم و می‌توانیم هر عیب و ایرادی را که در ماشین پیدا می‌شود تشخیص بدهم و برطرف کنم. می‌توانم موتور و جلوبندی ماشین را تعمیر کنم و از یک موجود معیوب به یک موجود زنده و سرحال تبدیل کنم. با این‌حال درآمد سالانه ‌ام یک‌دهم درآمد شما هم نیست. دکتر دوبچک نگاهی به اوس‌گوستاو انداخت و گفت: جدی گفتی؟ اوس‌گوستاو گفت: بلی. دکتر دوبچک گفت: توقع داشتم جدی نگفته باشی، اما حالا که جدی گفته‌ای، به من بگو آیا می‌توانی موتور اتومبیل را وقتی در حال کار کردن است تعمیر کنی؟ اوس‌گوستاو گفت: خیر. دکتر دوبچک گفت: آیا می‌توانی جلوبندی ماشین را وقتی در حال حرکت است پایین بیاوری؟ اوس‌گوستاو گفت: خیر. دکتر دوبچک گفت: کارتخوان داری؟ اوس‌گوستاو گفت: بلی. دکتر دوبچک گفت: بهتر نیست به‌جای این حرف‌های مفت و مقایسه شغل خودت با شغل ما، بدهی کارت بکشم تا برویم به زندگی‌مان برسیم؟ اوس‌گوستاو گفت: شما هم کارتخوان دارید؟ دکتر دوبچک گفت: بلی. من نه‌تنها کارتخوان دارم و هم مالیات خود را می‌پردازم، بلکه بیماران کم‌بضاعت را بدون دریافت دستمزد عمل می‌کنم. دکتر دوبچک افزود: دیدی زود قضاوت کردی؟ اوس‌گوستاو که شرمنده شده بود سر به زیر انداخت و تصمیم گرفت دست از زود قضاوت کردن بردارد و از آن‌پس تا لحظه تقسیم چکسلواکی به دو کشور چک و اسلواکی همواره به‌موقع قضاوت کرد.

امید مهدی‌نژاد

طنزنویس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها