در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
ماجرای استقرار سرمایههای کلان بر تولید آثار هنری تا آنجا پیش رفته که تئاتریها حالا نگران از بین رفتن آن چیزی هستند که به آن هنر نمایش میگویند؛ آنها میگویند وقتی نمایشهایی با سرمایههای میلیاردی از بخش خصوصی به تئاتر تزریق میشود و محصولی که با استفاده از جذب این سرمایه تولید میشود، چندان به عنوان نمایش مطرح نیست و صرفا درصدد آوردن چهرهها روی صحنه تئاتر است و میخواهد بلیتهای چند صدهزار تومانیاش را بفروشد، فارغ از ارائه کیفیتی که در شأن هنر تئاتر باشد، چیزی که در این میان آسیب میبیند خود هنر تئاتر است؛ تئاتری که نمونههای درخشانش همواره از دل گروههای کوچک عاشق و با سختیها و مشقتهای مالی بیرون آمده و مخاطب خاص خود را هم داشته است حالا نگران این است که ورود این سرمایهها، تعریف تئاتر را نزد مردم عوض کند و آنها گمان کنند تئاتر، همان چند نمایش پرزرقوبرق چند میلیاردی است با آن طراحی صحنه چشمنواز و لباسهای پرطمطراق و خوشچهرههای پرتوقع سینمایی. این نگرانیها حالا به اوج خود رسیده است.
هنر؛ برده نوکیسهها
در تازهترین مورد، مسعود جعفریجوزانی صدایش درآمده. او که در برنامهای با موضوع «الزامات سینمای ملی ایران» از دوره جدید سلسلهنشستهای «سینماگپ حوزه هنری» در سالن تماشاخانه ماه حوزه هنری سخن میگفت، علاوه بر اشاره به «موقعیت کنونی سینما و موانع دستیابی به سینمای ملی، نقش و سهم سینماگران و دستگاههای سینمایی در شکلدهی سینمای ملی، مهمترین موانع تحقق سینمای ملی، رقابت سینمای ملی و بینالملل، سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و حوزه هنری و سایر نهادهای دولتی یا خصوصی در مسیر رسیدن به سینمای ملی» به نکاتی اشاره کرد که خلاصهشان میشود همان چیزهایی که در مقدمه گفتیم. او گفت: «مدتی است مسؤولان فرهنگی تصمیم گرفتهاند بودجه اندکی را هم که به سینما تعلق میگرفت، قطع کنند و رسما آن را به دست سرمایه بسپارند. این اتفاق که به بهانه کمبود بودجه، از هفت سال پیش، شدت بیشتری گرفته است، تصمیمی که صد البته مانند همیشه، بدون مشورت با اهالی سینما انجام گرفت و ابعاد مثبت و منفی آن در نظر گرفته نشد. نتیجه هم امروز به وضوح قابل مشاهده است. منظور اینکه چنانچه سینما درست در اختیار سرمایه قرار بگیرد، مانند هر تولید دیگر، صرفا باید به عرضه و تقاضا فکر کند و با استفاده از سلیقه موجود کالای فرهنگی بسازد. در نتیجه، نیازی به این همه وزارتخانه و نهاد و بنیاد و کارمند ندارد. پس، پیش از این عمل؛ همه نهادها و بنیادها و وزارتخانهها را باید تعطیل میکردند. سینما را هم رها کنند تا در خدمت سرمایههای مشکوک و سرمایهگذاران نوکیسه، فقط و فقط به عرضه و تقاضا بیندیشد. بدیهی است در شرایط موجود، جایگاهی برای سینمای ملی که مدعی است، روح ملی را بهنمایش میگذارد وجود نخواهد داشت. امروز، سینما برده سرمایه و سرمایهگذار است و سینماگر اگر برده این نوکیسهها نشود خانهنشینش میکنند، در نتیجه، فیلمسازان مقصر وضع و شرایط موجود نیستند. طبیعی است چنین سیاست و برنامهای عوام و عوامزدگی را رواج میدهد و ارزشگذاری فیلم هم تغییر ماهوی میکند. امروز، فیلم خوب و بد را سینماداران و مافیای سرمایه، تعیین میکنند نه پیشتازان فرهنگ و اندیشه. در شرایط موجود، هر فیلمی که به هر قیمت ممکن تماشاگر بیشتری داشته باشد و سود بیشتری عاید سرمایهدار کند، فیلم برتری است. واقعیت تلخ این است که سیاستبازان با همکاری نوکیسهها و با سوءاستفاده از مدیران بیبصیرت، آن سینمایی را که به همت فرزندان ملت انقلابی، طی یک دهه چنان درخشید به خاک سیاه نشاندند.»
دوگانه بازیگر/سرمایهسالاری
حرفهای جعفریجوزانی به عنوان کارگردانی خوشفکر و گزیدهکار، به عنوان کسی که سعی کرده توجه به گیشه در اولویت فیلمسازیاش نباشد، حرفهای تازهای نیست، اما نشاندهنده گسترش انتقادها به وقوع چنین وضعی است. حالا او هم به صف معترضان پیوسته است. اخیرا پوران درخشنده هم از زاویهای دیگر به ماجرا پرداخته بود. او از بازیگرانی گفت که دستمزدهایشان نجومی شده و این را ماحصل ورود سرمایه کلان غیرفرهنگی به سینما دانسته است. کارگردان فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» گفته بود افزایش دستمزد بازیگران کاملا بی منطق و ناعادلانه است: «بازیگری تا دو سال پیش با 200میلیون تومان بازی میکرد حالا با یک میلیارد و 200میلیون تومان هم سر پروژه نمیآید، من نمیدانم این دستمزدها از کجا آمده و اصلا چرا بازیگران باید این مبالغ را دریافت کنند؟ متاسفانه شرایط سینمای ایران طی دو سال گذشته به شکل ناراحت کنندهای پیش رفته است، طی دو سال گذشته بازیگرسالاری و سرمایهسالاری سینما را نابود کرده است.»
درخشنده از دوگانه بازیگر/سرمایهسالاری میگوید و جعفری جوزانی از آسیبهای کلان بروز این وضع. اعتراضها هر روز پردامنهتر میشود.
همان است که بود
لابد در جریان هستید که اخیرا بحث بر سر معافیت مالیاتی هنرمندان دوباره بالا گرفت. البته این بار هم پرونده بدون نتیجه مختومه شد و روال کمافیالسابق بر همان خواهد بود که بود. یعنی بازیگری که در پروژهای میلیاردی، با سرمایهگذار صرفا پولدارش بقیه رقبا را کنار میزند، قرار نیست بابت دستمزد چندمیلیاردیاش مالیاتی بپردازد.
راستی، حالا که دولت ارادهای برای تغییر شیوههای تصدیگری یا تغییر و بازنگری در شیوههای حمایتهای مالیاش از تولید آثار هنری ندارد، چرا دستکم زیر بار منطق سرراست اخذ مالیات از چنین پروژههایی نمیرود؟
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: