در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
به گزارش خبرنگار جامجم، 28 اسفند 95 بود که خانواده مرد جوان به نام بهرام مفقود شدن ناگهانی او را به ماموران پلیس شهریار خبر دادند. پدر بهرام به ماموران گفت: «نزدیک ظهر بود که پسرم برای دیدن دوستش به نام خسرو، از خانه بیرون رفت، اما تا آخر شب به خانه برنگشت و تماسهای ما را پاسخ نداد. این در حالی بود که نیمه شب متوجه شدیم خودروی پسرم را هم از جلوی در خانه سرقت کردهاند.»
ردیابی برای یافتن سرنخی از بهرام در دستور کار پلیس قرار گرفت و در روزهای آغازین سال 96 خودروی 206 او در اطراف راهآهن تهران کشف شد و لباسهایی آغشته به خون در ماشین او بود. ماموران خسرو را مورد بازجویی قرار دادند، اما او منکر اطلاع از سرنوشت دوستش شد.
در ادامه تحقیقات مشخص شد فردی با کارت عابربانک بهرام از یک طلافروشی خرید انجام داده و با دریافت اطلاعات دوربین مداربسته طلافروشی و شناسایی چهره خریدار؛ دستگیری او در دستور کار پلیس قرار گرفت و شش ماه بعد از وقوع حادثه بالاخره دو نفر از متهمان پرونده که همان خریداران طلا به نامهای محسن و هادی بودند، دستگیر شده و پرده از راز جنایت هولناک خود برداشتند. آنها به ماموران گفتند که از مدتی قبل نقشه ربودن بهرام توسط دوست صمیمی او، به نام خسرو کشیده شد. بعد از کشاندن بهرام به خانه یکی از دوستانشان به نام خسرو کارت بانکی او را گرفته و به ما دادند.
خسرو و حمید بعد از اعترافات دو متهم اول پرونده دستگیر شدند و حمید در اعتراف به قتل گفت: «خسرو به ما گفته بود که دوست صمیمیاش مقدار زیادی پول در حساب بانکیاش دارد و به حدی به او نزدیک است که رمز کارت بانکیاش را هم میداند. آن روز او را به خانه من کشاند. بعد من به او چاقو زدم و خسرو پارچهای در دهان او فرو کرد که دیگر نتواند نفس بکشد. بعد هم جسد او را نزدیکی رودخانهای به نام چایشاد در نزدیک سلطانآباد انداختیم. بعد هم خودروی بهرام را از مقابل خانهشان سرقت کردیم تا وانمود کنیم قتل کار افراد ناشناس و به خاطر سرقت خودروی پژو 206 مقتول بوده است.»
با وجود تلاش ماموران، جسد بهرام کشف نشد. با اعترافات متهم و طرح شکایت اولیای دم، پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهمان روز گذشته برای دفاع از خود پای میز محاکمه رفتند.
پدر و مادر بهرام در ابتدای جلسه تقاضای قصاص قاتل و اشد مجازات بقیه متهمان را کردند.
حمید به عنوان متهم ردیف اول گفت: «اتهام آدمربایی را قبول ندارم، چون آن روز به دعوت خسرو، بهرام با میل و خواسته خود به خانه من آمد. من و بهرام شیشه کشیده بودیم. بهرام به من پیشنهاد بیشرمانه داد و من در حال خودم نبودم و با او درگیر شدم و یک ضربه با چاقو به او زدم، اما خسرو در دهانش پارچه گذاشت و باعث مرگ او شد.»
خسرو نیز دردفاع از خود گفت: «آن روز زمانی که حمید و بهرام با هم درگیر شدند، حمید با قمه به من هم ضربه زد و به گوشهای افتادم و دیگر نفهمیدم چطور بهرام جانش را از دست داد، اما بعد از قتل وسوسه شدم که از کارت عابربانک او پول سرقت کنیم، با اینکه از قبل نقشه سرقت و آدمربایی نداشتیم.»
دو متهم دیگر پرونده نیز منکر حضور خود در صحنه جنایت شدند و هرگونه ارتباط با قتل و سرقت را انکار کردند.
پس از دفاعیات متهمان، هئیت قضات برای صدور رای وارد شور شد.
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد