در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
دنیای خوشحال کودکی
ساختن و ابداع کردن از بچگی با من بوده است. ساختن کارتپستال را هم از همان دوران کودکی شروع کردم. حتی با کاغذهای باطله هم شده چیز کوچکی درست میکردم. پدرم در این راه بسیار همراه و آموزگار خوبی برای من بود. خوب یادم هست دوران دبستان، هر کاردستیای که قرار بود سر کلاس ببرم، پدرم با خلاقیت خاصی این کاردستیها را برای من آماده میکرد، او برای هر کاردستی یک ایده خاص داشت. من همین حالا هم برای طراحی خیلی از کارتپستالها از او کمک میگیرم. شاید برایتان جالب باشد که پدرم با این روحیه لطیف یک نظامی است، یعنی هیچ آموزشی برای کارهای دستی ندیده است. همین روحیه لطیف پدر باعث شد من هم به کارهای هنری علاقه پیدا کنم، بهخصوص کار با کاغذ و قیچی و چسب. بچهتر که بودم بیشتر جعبه و ساک درست میکردم و آنها را به دوستان یا به مادرم هدیه میدادم. زمانی که به صورت جدی این کار را شروع و به آن به عنوان یک شغل نگاه کردم چهار سال پیش بود. اگر بخواهم دقیقتر بگویم پنج سال پیش شاید با چیزی حدود ده هزار تومان کارم را
به طور رسمی آغاز کردم.
یک ایده جدید
من برای ساخت کارتپستالها کلاس آموزشی نرفتم، تنها کلاس آموزشی پدرم بود که کار برجستهسازی را از ایشان یاد گرفتم. ایده این کار مختص خودم است. ابتدای کار نمونه داخلی مشابه نداشتم. درست یک سال بعد از اینکه من در فضای مجازی صفحهای ایجاد کردم و کارها به نمایش درآمد رقیبان هم کارشان را شروع کردند. خیلیها از روی کارم کپی کردند. اوایل چون دسترسی به نمونههای خارجی آنقدر زیاد نبود، نمونههای دیگر کپی از روی ایدههای من بود. با وجود همه مشکلات، داشتن رقیب، خوب است زیرا باعث میشود بدون ایده جدید روزم شب نشود.
بیماری که باعث پیشرفتم شد
چند سال پیش دچار بیماری شلی عضلات و رسما خانهنشین شدم. فعالیتهای شدید بدنی هم اصلا برای شرایط جسمانیام خوب نبود، اما در همان مدتی که خانه بودم بیشتر روی کارتپستالها کار کردم و بیشترین پیشرفتم مربوط به
این دوران است.
من به بیماریام به عنوان یک مانع نگاه نکردم، در واقع
این بیماری سکوی پرش من شد. از طرفی خانوادهام نگرانی زیادی در مورد انجام این کار داشته و دارند، چرا که طراحی و ساخت کارتها تمام نیرو و انرژی من را میگیرد. برای من که بدن ضعیفی دارم، استفاده بیش از حد از توان جسمانیام بسیار مضر است، اما من عاشق کارم هستم و سختیهایش را به جان میخرم. تنها مشکلی که در کارم با آن مواجهام قیمت بالای مواد اولیه است. مواد اولیهای که ایرانی نیستند و برای من که دوست دارم کارتپستالهای تماما ایرانی بسازم این موضوع خیلی خوشایند نیست.
چرا فروش اینترنتی؟
وقتی کارم را شروع کردم، فروش اینترنتی خیلی رونق نداشت.
به همین خاطر سعی کردم با فروشگاههایی که کارشان فروش آثار هنری و کارهای دستی است همکاری کنم و فروش محصولاتم را به آنها بسپارم، اما برخورد خوبی با من نشد. متاسفانه کارآفرینان نوپا یا هنرمندان کمتر شناخته شده از طرف این فروشگاهها حمایت زیادی نمیشوند، در صورتی که کارآفرینانی که تازه وارد بازار کار شدهاند انتظارات بالایی ندارند، قیمتهای بالایی هم ارائه نمیکنند، خیلی راحت با فروشندهها کنار میآیند و حتی در بعضی موارد حاضرند محصولات را به صورت امانی در اختیار آنها قرار دهند. همین عدم حمایت باعث شد به فکر فروش اینترنتی بیفتم و خدا را شکر میکنم که این اتفاق بسیار خوشایند بود و باعث شد بیشتر شناخته شوم و محصولاتم بیشتر بین مردم جا بیفتد.
تمام تلاشهایی که کردم
همان ابتدا، کار تبلیغات محصولاتم را چند بار به صفحههای مجازی سپردم، اما چون هزینه تبلیغات سنگین بود این برایم صرف اقتصادی نداشت. به همین دلیل شروع کردم به تبلیغات نفر به نفر و دوست به دوست. بعدتر دو بار مسابقه کارتپستال برگزار کردم تا بتوانم استعدادهای اطراف خودم را بشناسم و همکاری با آنها را آغاز کنم، اما متاسفانه سه نفری که برگزیدگان این مسابقه بودند در شهرهای دیگری زندگی میکردند. مسلما چنین همکاری بین چند نفر که در یک شهر زندگی میکنند کار سختی است، چه برسد به اینکه کیلومترها از هم دور باشند. شاید برای خیلی از کارها این نوع همکاری خوب باشد اما برای ساخت کار دستی که مشتریانی حساس و مشکلپسند دارد تقریبا غیرممکن است.
طعم شیرین اولین همکاری
همیشه دوست داشتم یک گروه برای تهیه و ساخت محصولات و یک کارگاه کوچک هنری داشته باشم. عقیده داشتم کار گروهی همیشه به نتیجه بهتری میرسد، از طرفی هم وقتی مشتری بداند من جای ثابتی برای ارائه محصولاتم دارم بیشتر و راحتتر ارتباط برقرار میکند. کمکم مشتریان از طریق صفحهای که در شبکههای اجتماعی داشتم زیاد و زیادتر شدند و کارهای دستسازم طرفداران زیادی پیدا کرد. درخواستها زیاد شده بود و من دست تنها بودم. ساخت هر کارت ساعتها طول میکشید و من نمیتوانستم سفارشها را بهموقع به دست مشتریها برسانم. این بود که به فکر دعوت از
یک همکار افتادم. در اینستاگرام نقاشیهای پریا اصغری را دیده بودم و دوستشان داشتم. به نظرم آمد همکاریاش با لیلیپوت میتواند کمک کننده باشد. به ایشان پیشنهاد همکاری دادم و بالاخره اولین کار مشترکمان را ساختیم و اتفاقا خیلی هم زیبا و پرطرفدار شد. حالا با گذشت سالها همکاری، ایشان به بهترین دوست و همکارم تبدیل شده است.
بزرگ شدن خانواده لیلیپوت
حالا هشت سال از اولین باری که ایده ساخت کارتپستالها به ذهنم رسید، میگذرد. خانواده لیلیپوت هر روز بزرگ و بزرگتر شده و
هر روز اتفاق جدیدی برایمان افتاده است. سوگند سیدجو از بندرانزلی و مریم فراهانی از قم به همکارانمان اضافه شدهاند و هر کدام با ایدهها و سبکهای نقاشی جدید جانی تازه به کارتپستالها بخشیدهاند. علاوه بر این چند وقتی است که توانستهام همکاریام را با دوستی در شهر اراک که اتفاقا نقاش قابلی هم هست آغاز کنم. شیوه همکاریمان هم به این صورت است که من تناژ رنگ، نوع نقاشی و رنگآمیزی را برایش توضیح میدهم و ایشان نقاشی را برایم از طریق پست ارسال میکند و من این نقاشیها را به صورت کارتپستال درمیآورم. همین که توانستم برای یک نفر شغلی هرچند کم و کوچک ایجاد کنم خوشحالم میکند. کار طراحی روی کارتها کمی پیچیدهتر شده و مشتریانمان میتوانند با دادن عکس فرد دلخواهشان، کارتپستالها را با نقاشی همان فرد دریافت کنند. امروز دست ساختههای ما مشتریان زیادی در داخل و خارج از ایران دارند و باعث میشود ما هر روز بیش از پیش به کارمان افتخار کنیم.
آرزویی که به حقیقت پیوست
سال 96 تصمیم گرفتم کارگاه آموزشیام را راهاندازی کنم. از همان سال کلاس آموزش حضوری برای علاقهمندان گذاشتم و در کنار آن، آموزش مجازی از طریق فروش دی وی دیهای آموزشی را هم شروع کردم. خوشحالم که توانستهام در این چندسال هنرجوهایم را به هنرمندانی تبدیل کنم که هر کدام حالا برای خودشان از این طریق کسب درآمد میکنند. البته متاسفانه کمبود مواد اولیه و تورم و بالا رفتن هر روزه قیمت وسایل مورد نیاز برای ساخت کارتپستالها تاثیرات منفی روی کارمان گذاشته ولی تیم ما همچنان سعی میکند محصولات را با همان کیفیت قبلی به دست مشتری برساند. آرزوی بعدی من این است یک کارگاه بزرگ با تعداد زیادی هنرمند پرانرژی داشته باشیم و بتوانیم به نقطهای برسیم که اگر کسی خواست برای کسی کارتپستال بفرستد، اولین محصولی که به ذهنش میرسد کارهای ما باشد.
حرفهای جامانده
وسایل مورد نیاز
انواع مقوا و راپید، تخته برش، انواع ماژیک و مداد رنگی که این مورد آخر بیشترین هزینه را روی دستم میگذارد، مثلا اگر سفارش زیاد باشد هر ماه و اگر متوسط باشد هر دو ماه یک بار باید مداد و ماژیک تهیه کنم. اگر بخواهید از روند تولید و سفارش بدانید اول اینکه شما به عنوان مشتری باید مشخص کنید کارتپستال مورد نیازتان را برای چه مراسمی نیاز دارید؟ بعد از اینکه خانم یا آقا بودن شخصی که قرار است کارت را به او هدیه بدهید معلوم شد، میرویم سراغ علاقههای شخص. مثلا اینکه چه رنگی، چه حیوانی، چه گلی یا چه شخصیت کارتونی را دوست دارد؟ از روی همه این مشخصات کارتپستال مورد نیاز شما آماده میشود.
مهم نیست شما در چه زمینهای مشغول به کار هستید؛ بلکه مهمترین موضوع این است که شما در آن کار خلاقترین و پر ایدهترین باشید تا بتوانید در ذهن و دل مشتری جا باز کنید. نکته بعدی این است که شما برای شروع کار و کارآفرینی واقعا نیازی به سرمایه آنچنانی ندارید. اما تا دلتان بخواهد برای شروع کار به پشتکار و البته علاقه به کاری که انجام میدهید، نیازمندید. برای شروع، کارتپستالهای ساده را امتحان کنید. به مواد اولیه گران و خارجی هم نیاز ندارید. مقوا و چسب ایرانی بخرید و کارتان را با سادهترین طرحها شروع کنید و برای رنگآمیزی آنها از آبرنگ یا مداد رنگی کمک بگیرید
الهام فیروزبخت
روزنامه نگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد