حجم درخواست‌های همکاران برای حضور نامشان در این ستون پشت صحنه کار را به جایی رسانده که می‌خواهیم همین جا اعلام کنیم آگهی پذیرفته می‌شود.
کد خبر: ۱۲۳۷۲۸۶

مثلا همین دیروز نرگس علیخانی، خبرنگار گروه جامعه پرسید چرا اسمش توی ستون پشت صحنه نیست و این فکر را به ذهنمان آورد که از این به‌بعد آگهی بگیریم و درآمدش را بزنیم به گوشه‌ای از زخم‌های زندگی. اما حالا این یک بار اسم نرگس را که در تحریریه و بنا به اشتباه یک همکار دیگرمان - که به او لقب سانتافاتیا داده‌ایم - به لیلا و نگار هم شناخته می‌شود، بیاوریم تا تشکری باشد برای پیشنهادش و جرقه خوردن این فکر طلایی در ذهنمان. اصلا چرا اسم شما را نیاوریم؟ بله. خود شما خواننده گرامی. خلاصه‌اش کنم و این‌طور بگویم که آگهی پذیرفته می‌شود، حتی از شما دوست عزیز!
نکته مهم: پشت صحنه برو و بیایی دارد و از آن ستون‌هایی است که می‌تواند حسابی به شهرت شما کمک کند، این فرصت را از دست ندهید.
نکته مهم بعدی هم که موظفم پیرو اعلام‌های قبلی با شما در میان بگذارم این است که صابر محمدی حقوق گرفته اما هنوز هم شیرینی عروسی خواهرش را خدمت همکاران تقدیم نکرده است. اگر او را دیدید، حتما نصایح لازم را مبذول گوش‌های ایشان بفرمایید و تاکید کنید عروسی خواهر خیلی هم اتفاق خوبی است و شیرینی دارد! خدا کند خانواده ایشان ستون را نخواند و متوجه نشود محمدی در این باره چه گفته است. #ما_شرمنده‌ایم
خب این حاشیه‌ها را رها کنیم و برویم سراغ متن. در صفحه 9 رفته‌ایم سراغ کتاب مدیرمسؤول اسبقمان دکتر مراد عنادی و از فرمانروایان الموت به قلم او برایتان نوشته‌ایم. بخوانید و ببینید چه کتابی است و چه حال و هوای خاص و جالبی دارد.
خبر خوشی هم برایتان داریم. جایتان خالی پیپر ریپورترمان را فرستادیم بازار کاغذ و گزارشی نوشته که نگوییم برایتان. اما بدانید و آگاه باشید بالاخره آذر مهاجر روزنامه نگاری که در راسته ظهیر‌الاسلام به‌عنوان ناشر می‌چرخد و اطلاعات جالبی را از زیر زبان کاغذفروش‌ها می‌کشد بیرون، بالاخره یک روز لو می‌رود. آن روز من قطعا اعلام می‌کنم با او همکار نیستم و فرار را بر قرار ترجیح می‌دهم!
در صفحه 11 باز هم علی رستگار داریم و خانه پدری. بله باز هم. آنقدر این فیلم کیانوش عیاری طی سال‌های گذشته حاشیه داشته که می‌شود اسم هر روزنامه نگار سینمایی را گذاشت کنارش و گفت و فلانی باز هم درباره خانه پدری نوشته! بخوانید و ببینید چه شد که خانه پدری به قول حافظ چرا رفت و چرا باز آمد، واضح‌ترش این‌که چرا یکی دو هفته پیش توقیف شد و حالا هم رفع توقیف.
در صفحه 12 هم کارآگاه گجتی داریم که دست‌های پرتوانش می‌رسیدند به داد این ناتوان. بخوانید و ببینید کیکاووس زیاری در این‌باره چه خبرهای تازه‌ای برایتان دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها