در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
ستایش ادامه دارد؟ فکر نمیکنم این اتفاق بیفتد، چون همه چیز به سر و سامان رسید و همه به مرادشان رسیدند و دیگر دلیلی ندارد که ادامه داشته باشد. قبلا برخی دوستان حرف زده بودند درباره فصل ۳ و دعوایشان را کرده بودند ما حرفی نزنیم بهتر است.
درباره نقشش چه گفت؟ نمیدانستم گریمها قرار بود چطور باشد و دخالتی هم نداشتیم. چون به ما مربوط نیست.
دیگه چی گفت؟ ما ایرانیها کلا خواسته یا ناخواسته سنتی هستیم. حتی نوجوانهای بهروزمان هم رگههایی از سنت مثل احترام به بزرگترها، حرف زشت نزدن و... در وجودشان هست. به اعتقاد من اینکه ستایش خیلی بیننده داشت همین دلیل بود که این روابط را خیلی زیاد داشت. این احترامها قشنگ بود.
یک جایی هم خواسته یا ناخواسته مجبوری. به هر حال سریال ساخته میشود که حرفی برای گفتن داشته باشد و ما سرتیترهایی مثل احترام را به مخاطب دیکته کنیم. برای همین هم مخاطب زیاد دارد. پدربزرگ خود من وقتی در قید حیات بود و به خانهاش میرفتیم پدرم از قبل میگفت اگر آنجا رفتیم و پدربزرگ چیزی گفت جواب ندهیها. روابط نوه و پدربزرگ را در سریال ستایش هم میدیدیم و نوه حتی اجازه اظهارنظر جلوی پدربزرگ را نداشت.
بازهم درباره مخاطبان باید بگویم همه جا حتی در شهرهایی که تلویزیون آنجا به سختی پیدا میشد از من درباره ستایش میپرسیدند. با همه اینها به آماری که وجود دارد، کاری ندارم، اما قبل از اینکه کار را شروع کنیم هر جا میرفتم از من میپرسیدند ستایش چه میشود؟ پیش داوری نمیکنم اما به نظرم مسائلی در سریال هست که ایرانیها دوست دارند.
اجرا و ممنوعالکاری: 18 سال پیش مجری «نیمرخ» بودم اما دیدم این کاره نیستم و اجرا را کنار گذاشتم. مدل آن برنامه مجری- بازیگری بود و ما پلاتو را حفظ میکردیم و مدلی که مهمانی داشته باشیم یا موضوعی به ما بگویند و اجرایش کنیم، نبود.
من اجرا را کنار نگذاشتم و خودش مرا کنار گذاشت. آخرین بار مجری «نیمرخ» بودم و دیدند جواب نداد کلا جمع شد!
در مورد ممنوعالکاری هم بعد سریال «نرگس» بود که زمانی در حالی که علتش را نمیدانم، صلاح دانستند من فعالیتی نداشته باشم! آن زمان مدام قرارداد میبستم و به دفاتر میرفتم اما میگفتند شما بروید منزل استراحت کنید! این شد که دیگر به دبی رفتم و چهار پنج سال آنجا بودم. البته در آن مدت هم سعی میکردم به تلویزیون برگردم.
یک کار هم صحبت کردیم و قرارداد بستیم و سه چهار بار به ایران آمدم و برگشتم و نشد. گفتم حداقل پول بلیت مرا بدهید! به هر حال دوباره خواست خدا شامل حال من شد و با نقشهای کوچک کار کردم و به عشقم رسیدم و دوباره دارم کار میکنم. چون من بازیگری را خیلی دوست دارم.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر