سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ظاهرا این اختلاف بر سر مولوی در میان علما، سابقه دارد. جالب اینکه مقام معظم رهبری و شهید مطهری از ایشان ستایش میکنند.
طرفداران «مثنوی معنوی» مولانا فقط افرادی که شما نام بردید، نیستند؛ از مرحوم آقای سیدعلی قاضی که خودشان مثنوی تدریس میکردند و یکی از شاگرادن ایشان مرحوم علامه طباطبایی، مرحوم علامه جعفری و بسیاری دیگر از بزرگان ما بر مثنوی تاکید داشتند.
مرحوم محمدعلی شاهآبادی، بهویژه در تفسیر سوره حمد در جاهایی اشاره میکنند به اندیشه مولانا. حضرت امام هم همین طور. ایشان در اشعارشان فراوان به اشعار مولانا در دیوان شمس اشاره میکنند.
بنابراین، حالا که با مخالفت دو نفر از مراجع با تولید اثر سینمایی «مست عشق» مواجه هستیم، چه باید کرد؟
معتقدم باید به تضارب آرا احترام گذاشت. وقتی درباره شخصیتی، دیدگاههای نفی و اثباتی مطرح میشود، نشاندهنده عظمت شخصیت فرد مورد نظر است. همین ماجرا، نشاندهنده استقرار آزادی اندیشه در جامعه است. به نظرم این نقطه مثبتی است. به قول خود مولانا هر کسی از ظن خود شد یار من.
درباره شخصیتهای بزرگ اظهار نظرهای متفاوتی صورت میگیرد که از نظر من خوب است و میتواند در دانشگاهها و حوزهها تبدیل شود به کرسیهای آزاداندیشی و درباره شخصیتها اظهار نظر بشود. صحبت کنند و برای بسیاری حقایق مسأله آشکار شود و افراد با شنیدن دیدگاههای مختلف بتوانند به جمعبندی برسند.
خود رهبر معظم انقلاب در نیمه ماه مبارک رمضان اخیر در دیدار با شاعران به مثنوی معنوی اشاره کردند و مثنوی را اسلام ناب دانستند. همچنین اشاره کردند به شعری از مولانا در دیوان شمس تبریزی: کجایید ای شهیدان خدایی، بلاجویان دشت کربلایی و فرمودند آیا کسی باورش میشود که شخصیتی همچون مولانا شاعر این شعر باشد، موضوع شهات را این طور برجسته و زیبا مطرح کند و شعر اینچنین تا به امروز ماندگار میشود.
بنابراین من با احترام به نظرات مختلفی که در این زمینه وجود دارد، فکر میکنم، خود این تضارب آرا امر مبارکی است اما به این هم توجه کنید که شخصیت مولانا ایرانی و ملی فقط نیست و یک شخصیت جهانی است. مثنوی معنوی یکی از پرفروشترین کتابهای اروپا در سالهای اخیر بوده و افراد از مسیحی، یهودی، بودایی، هندو تا مسلمان با این کتاب ارتباط برقرار میکنند و از حکمتهای این کتاب بهره میبرند.
به فرض هم شخصیت مولانا را صوفی بدانیم، باز هم حکمتهای موجود در مثنوی قابل انکار نیست. به روایاتی درباره آیات قرآن کریم، روایات معصومین و حتی روایات نهجالبلاغه در مثنوی، توجه کنید. ارادت او به قرآن کریم، شخصیت پیامبر و امیرالمومنین، امام صادق و امام حسین(ع) انکارناپذیر است. این مساله را باید مد نظر داشت و در عین حال کلام مراجع روی چشم ما قرار دارد.
با این حال گمان شما بر چیست؟ اگر آرای مولانا در تعارض با شریعت نیست، این حساسیتها از کجا ناشی میشود؟
هم مولانا و هم بسیاری از شخصیتهای برجسته عرفان ما تاکید بر شریعت داشتند. یعنی اگر فردی شریعت را رها کند به حقیقت نمیرسد و بارها تاکید داشتند از ابن عربی و بسیاری از شخصیتهای عرفان خراسان، چه عرفان مغرب و چه عرفان مشرق. همه بارها تاکید کردند که قدم اول در سلوک حفظ شریعت و عمل به شریعت است. از طرفی ما قائل به عصمت شخصیتها نیستیم، جز معصومین و ممکن است اندیشمندی جایگاه بالایی داشته باشد ولی اشتباهی هم مرتکب شده باشد. همان طور که معتقد به عصمت علما و فقهها هم نیستم. ممکن است درباره برداشت از موضوعی دچار اشتباه شوند اما اشتباه در یکی دو جا نباید باعث شود شخصیت معنوی فرد را متزلزل بدانیم. عصمت را برای معصومین و انبیا قائلیم و نه حتی برای علما و فقها. همان طور که اتفاق افتاده عالم یا فقیهی در جایی مرتکب سوء برداشت از مسألهای علمی شده و علما و فقهای بعدی آن را اصلاح کردهاند. این علما و فقها زحمتشان را کشیدهاند و شخصیت آنها برای ما والامقام مانده است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد