در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
چالش همیشه کلاس ما این بود که به سؤالات بیانتهای شیرین درباره «همهچیز» پاسخ بدهیم. سؤالهایی از سر کنجکاوی و نه از آن سؤالهایی که برای سرک کشیدن در تمام مسائل به صورت لایتناهی پرسیده میشوند. سؤالاتی مثل اینکه «چرا کلاغها پرهای سیاه دارند؟»، «چرا همه گلهای بنفشه بنفش نیستند؟»، «چرا خدا ما را به جای انسان گربه نکرده؟»، «خدا هم مدرسه رفته؟» و هزاران سؤال دیگر که یا جوابشان را نمیشد توضیح داد، یا اصولا جواب مشخصی نداشتند!
یک روز عصر درحالیکه طبق عادت همیشگی برای بررسی تازههای نشر در کتابفروشیهای انقلاب سرک میکشیدم به یک کتاب جالب برخوردم. کتابی که تازه چاپ نشده بود، اما دقیقا همان چیزی بود که دنبالش میگشتم! کتابی که باید دهها جلد از آن در جایجای خانه بچهدارها و تمام قفسههای کتابخانه مدارس قرار میگرفت. کتابی که با زبان کودکانه و البته با استفاده از منابع مهمی مثل قرآن، مسائل مهمی را توضیح داده بود. البته چیز زیادی درباره علت سیاه بودن پرهای کلاغها در ناحیه آسیا و سایر نواحی جهان، علت بنفش نبودن تمام گلهای بنفشه و علت پیدا نشدن قاتل بروسلی در آن گفته نشده بود، اما در عوض به سؤالهای بسیار سختتری پاسخ داده بود، سؤالهایی درباره خود خدا، چه شکلی بودن خدا، کجا بودن خدا و به طور کلی همه مسائل مربوط به خدا که نهتنها ذهن بچهها را درگیر میکنند، بلکه سالهاست با خود ما هم همراه هستند.
آنچه درباره این کتاب از همه مهمتر بود زبان سهل و قابل فهمش بود. درواقع همین که مادر و معلم لازم نبود گزارههای کتاب را به زبان بچهها توضیح بدهند خودش نکته مهم و مثبتی بود که آن را از دیگر کتابها متمایز میکرد.
با آقای کتابفروش درباره کتاب حرف میزدم و از تجربههای فروشش میپرسیدم. از مادری که این کتاب را برای خواهرزادهاش خریده بود تا دیگر با سؤالهای بیپایانش باعث نشود دختر او هم از سربهراهی سؤال نپرسیدن خارج شود، تا مرد روحانی که برای تقویت خداشناسی بچههایش این کتاب را خریده بود.
جدیتر بخواهم بگویم «خدایا اجازه» اثر غلامرضا حیدری ابهری کتابی بود که شاید پاسخ همه پرسشهای علمی را نمیداد، اما به سؤالهای سختی مثل «مااااماااان! خدا چه شکلیه؟»، «ماااااماااان! چرا ما این شکلی هستیم؟»، «خانوووم! چرا خدا مارو میندازه توی جهنم؟» جواب میداد.
یک نسخه از کتاب را برای کتابخانه مدرسه خریدم و درست سه روز بعد از قرار گرفتنش در قفسه تازهها، شیرین کتاب را به امانت گرفت. آن هم نه برای یک روز و یک هفته، برای یک ماه! و البته من هم مجبور شدم یکنسخه دیگر برای کتابخانه کوچک مدرسه بخرم، تا دخترک کنجکاو کلاس با خیال راحتتری خدایا اجازه را بخواند!
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم