در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
از پیروزی ایران مقابل
رژیم صهیونیستی گرفته تا دور افتخار زدن قهرمانهای ملی روی شانههای مردم. گاهی قهرمانها دوبار در این ورزشگاه دور افتخار زدند، یکبار وقتی زنده بودند و یکبار وقتی روی دوش مردم به خانه ابدی رفتند. شیرودی مراسم زیادی به خودش دیده. در و دیوارش خاطرات زیادی را ثبت کردهاند و اگر از آنها بپرسی چه خبر، بیشتر از همه خاطرات خوب، چهره مرگ را به تصویر میکشند. مرگ عزیزانی که ورزشکار بوده اند، ارتباطی به ورزش و رشتههای ورزشی داشتهاند یا اصلا خبرنگار بودهاند. با هم بشماریم؟ مهدی نفر، حسین جوادی، میلاد حجتالاسلامی، علی مودت، ایرج باباحاجی و... دیروز هم که مهدی شادمانی رفت. روی دوش دوستانش با «حسین حسین» گفتن و «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» گفتنهای رفقایش.
وصیت خودش همین بود. به سید مرتضی فاطمی گفته بود اگر بودی و من نبودم بگو بچهها میر و علمدار نیامد را برایم بخوانند و خواندند. دیروز خیلیها آمده بودند. چهرههایی آشنا. رفقای مهدی، همکارانش، بچه محلهای قدیمی، فوتبالیستهای سرشناس، روسای ورزشی، سیاسی، لشکری و کشوری. این طور بگوییم که جای کسی خالی نبود. در این سه سال و خردهای، مهدی شادمانی آنقدر خودش را در دل خیلیها جا کرده بود که آنها که گرفتار بودند و به تشییع جنازه نرسیدند از راه دور تسلیت گفتند. حتی خیلیها که روزنامه نگار نبودند و در فضای مجازی اسم مهدی را شنیده بودند دیروز برایش اشک ریختند.
تعارف که نداریم، شده بود اسطوره مقاوت خیلی ها. دیروز هم که برایش مطلب نوشتم گفتم، بروید پیامهای خودش را در توییتر بخوانید. واکنشهای مردم را بخوانید و ببینید او چطور شادمان از این دنیا رفت. نمی شود در اوج درد و رنج باشی، بدنت پر از عفونت باشد و نای راه رفتن نداشته باشی، اما رفقایت را به مقدسات قسم بدهی که بخندند. بخندند که دنیا ارزش هیچ چیزی را ندارد.
مهدی هم رفت. با زیارت عاشورایی که صدای خودش بود و در بهشت زهرا(س) پخش شد. صدای ضبط شده خودش. لرزشی نداشت و التیام بخش خوبی بود. مطمئنا او معاملهاش را با خدای خودش کرده و رفته. مهدی روز اول ماه محرم پر کشید. روز آغاز عزاداری ارباب خودش. چیزی که شاید آرزویش را کرده بود و در بین چنگ زدنهایش رو به آسمان احتمالا به مشت هایش گره خورده بود. میگفت عبدا... هستم و میگفت خدا حواسش همه جوره به من است. اصلا همه اینها به کنار. یاد آخرین آرزوی مهدی افتادم که کاش برآورده میشد. میگفت دوست دارم آنقدر خوب شوم که بتوانم راه بروم، آنقدر خوب شوم که بتوانم از پلهها پایین بروم و آنقدر خوب شوم که بتوانم دختر و پسرم را ببرم پارک. اگر این آرزوی عبدا... هم برآورده میشد شاید، شاید حسرت دیگری بر دل باقی نمیماند. شاید. . .
روح مهدی شاد و یادش گرامی باد
در مراسم خاکسپاری روز گذشته مهدی شادمانی چهرههای زیادی حضور داشتند. محمد جواد آذری جهرمی (وزیر ارتباطات)، محمد خدادی(معاون مطبوعاتی)، صالحی امیری(رئیس کمیته ملی المپیک)، عادل فردوسیپور، حبیب رضایی، ابوالحسن ریاضی(مدیرعامل موسسه همشهری)، حجتالاسلام دعایی(مدیر موسسه اطلاعات)، حجتالاسلام زائری، پرویز اسماعیلی(معاون اطلاعرسانی ریاست جمهوری)، آرش میراسماعیلی (رئیس فدراسیون جودو)، عبدالحمید احمدی(معاون فرهنگی وزارت ورزش و جوانان) و محمدباقر قالیباف از جمله چهرههای شاخص در مراسم تشییع پیکر مهدی شادمانی بودند.
مازیار فیروزی
ورزش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه