در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
زن جوان وقتی مقابل قاضی دادگاه قرار گرفت، درباره علت درخواست طلاقشان به قاضی گفت: 11 ماه است که به عقد شهروز درآمدهام. ما با عشق ازدواج کردیم، ولی هرگز تصورش را هم نمیکردیم که زندگیمان در یک جشن تولد اینقدر راحت از بین برود. ماجرا از این قرار بود که چند روز پیش من و شهروز به جشن تولد یکی از دوستانم دعوت شدیم. شهروز از همان ابتدا مخالف بود و به دنبال بهانهای میگشت به این جشن تولد نیاید. چون دوست من بود، میخواست برنامه را لغو کند. در صورتی که من همیشه در جمع دوستانش رفتم و هیچوقت هم شکایتی نداشتم. ولی شهروز دلش میخواست فقط در جمع دوستان خودش باشیم. خلاصه آن شب به اصرار من به آن جشن تولد رفتیم. ولی در آنجا درگیری به وجود آمد که زندگیمان را بههم ریخت. یکی از مهمانها حالت طبیعی نداشت و برای چند نفر از جمله من مزاحمت ایجاد کرد و حرفهای نامربوطی زد. همین مساله باعث شد شهروز به هدفش برسد. او چنان دعوایی به پا کرد و مهمانی را به هم ریخت که آبروی مرا برد. وقتی خواستم جلوی او را بگیرم، مرا در مقابل مهمانان کتک زد. داد و بیداد راه انداخت و حتی میخواست پلیس را هم به آنجا بکشاند که بقیه مانع شدند. اما ماجرا به همینجا ختم نشد. وقتی با آن حال به خانه رفتیم شهروز تا صبح به من بد و بیراه گفت و همه چیز را گردن من انداخت. میگفت من مقصرم که چنین اتفاقی رخ داده، اگر اصرار نمیکردم به مهمانی برویم اینطور نمیشد. دو روز تمام او اشک مرا درآورد و کلی به من توهین کرد. تا اینکه خانوادههایمان در جریان ماجرا قرار گرفتند، وقتی خانوادههایمان موضوع را فهمیدند، وضع بدتر شد. درگیریها بیشتر شد و شهروز این بار به خانوادهام توهین کرد. درگیری آنقدر شدید شد که تصمیم گرفتیم برای همیشه از هم جدا شویم. وقتی ما به خاطر یک جشن تولد کارمان به اینجا کشید، در زندگی با مشکلات بیشتری مواجه خواهیم شد.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من مرد هستم. وقتی میبینم در یک مهمانی افراد بیشخصیت وجود دارند و مزاحم همسرم میشوند، نمیتوانم ساکت بمانم. من اگر مخالف رفتن به این مهمانی بودم برای همین بود که از قبل میدانستم چه کسانی در آنجا هستند. ولی رونیکا این مساله را متوجه نمیشود. او آن شب خودش هم سرم داد و فریاد کرد و به خاطر دفاع از دوستانش، مرا جلوی آنها تحقیر کرد. در نهایت هم ماجرا را آنقدر کش داد که همه فهمیدند. هرچه سعی کردم سکوت کنم و کوتاه بیایم فایدهای نداشت. او به قهر و رفتارهای بچگانهاش ادامه داد. برای همین من هم دیگر نمیخواهم در کنار این زن زندگی کنم. او و خانوادهاش خودشان را در همین مدت کم نشان دادند و من فهمیدم که زندگی در کنار این زن فایدهای ندارد.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
خود رای نباشیم
منصوره نیکوگفتار، روانشناس در این باره میگوید: رعایت نکردن بعضی نکات در زندگی مشترک به خصوص در میان زوجهای جوان باعث ایجاد مشکلات و اختلافاتی میشود که در پی آن مشاجره و از بین رفتن صمیمیت بین زوجها به وجود میآید. به نظر من در اینگونه مواقع گفتوگوی صمیمانه، آرام و منطقی به جای مشاجره، پرخاشگری و فریاد زدن، در زمان بروز اختلافات میتواند کمک بزرگی در حفظ آرامش زوجها و حفظ زندگی مشترک داشته باشد. زن و مرد باید بدانند تلاش برای تغییر اخلاق همسر، کار بیهودهای است و جز ایجاد کدورت فایده دیگری نخواهد داشت. از این رو به جای اینکه زوجها تلاش خود را برای تغییر رفتار همسر کنند، باید راههای برخورد مسالمتآمیز با آن رفتارهای اشتباه را برای جلوگیری از مشاجره یاد بگیرند و اجازه دهند تا طرف مقابل به مرور زمان رفتار اشتباه را ترک کند. همچنین زن و شوهر باید در زندگی مشترکشان غرور بیجا و خودرای بودن در برخورد با همسر را کنار بگذارند. آنها باید از مشاجره بر سر مسائل بیهوده بپرهیزند. گاهی اوقات همین مشاجرات بیهوده و بیاهمیت است که یک زندگی را به نابودی و زوجها را به سمت لجبازی و دعواهای بیپایان میکشاند.
سیما فراهانی
تپش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد