روزگار کودکی سیدحسن آیت چگونه گذشته است؟

اذان‌گویی در ایوان خانه

سید‌علی آیت از روزگار کودکی و زندگی خانوادگی‌شان هم روایت‌های جذابی دارد. او می‌گوید: ویژگی‌های اخلاقی برادرم کاملا منحصر به خود او بود. یادم هست وقتی بچه‌های محل به بازی‌های دسته‌جمعی می‌پرداختند، معمولا شرکت نمی‌کرد و اگر هم گاهی شرکت می‌کرد، فضا را به شکل مدبرانه‌ای به سمت یک محفل اخلاقی و علمی سوق می‌داد.
کد خبر: ۱۲۲۱۹۰۴

عادات کودکی و نوجوانی شهید آیت موضوع دیگری است که در خلال صحبت‌های برادر مدام به آن اشاره می‌شود.
سید‌علی درباره سید‌حسن این‌طور اظهارنظر می‌کند: برادرم داستان‌های تاریخی و روایت‌های مذهبی زیادی را از حفظ بود و بیان گرم و شیوایی هم داشت، به‌خصوص داستان‌های دنباله‌داری چون قصه حضرت یوسف(ع) یا داستان‌هایی از جنس بینوایان ویکتور هوگو را تعریف می‌کرد و همه را مشتاق شنیدن قسمت‌های بعدی داستان نگه می‌داشت.
او می‌افزاید: قصه‌ها را هم به‌قدری شیرین تعریف می‌کرد که افراد کار و زندگی و بازی خود را رها می‌کردند و منتظر می‌ماندند او دنباله قصه را تعریف کند. یکی دیگر از ویژگی‌های او، تقید به انجام تکالیف دینی بود. او از هفت هشت سالگی همراه پدر به مسجد می‌رفت و در نماز جماعت شرکت می‌کرد. هنگام غروب هم در جلوی ایوان خانه در کنار پدر با صدای بلند اذان می‌گفت!
سیدعلی ادامه می‌دهد: خانواده ما به‌رغم این‌که امکانات مالی مناسبی نداشت، اما به دلیل زمینه‌های مذهبی و فرهنگی قوی، بستر مناسب و آماده‌ای برای رشد فضایل اخلاقی بود. جد مادری ما می‌رسید به آیت‌ا... علی نجف‌آبادی از مجتهدان معروف زمانه خود و صاحب فضایل و کرامات بی‌شمار می‌رسید. ایشان با وجودی که مجتهد بزرگی بود از خود رساله‌ای باقی نگذاشت، زیرا معتقد بود با توجه به تغییر مسائل در گذر زمان، فتاوا هم تغییر می‌کنند و لذا اظهار نظر مکتوب چندان ضرورتی ندارد و رساله‌های افراد پس از فوت آنها از اعتبار می‌افتند و چندان استفاده‌ای ندارند.
او به بیان خاطره‌ای از زندگی جد مادری شان پرداخته و بیان کرد: گفته می‌شد عوامل حاکم وقت اصفهان هنگام سخنرانی ایشان، معابر را می‌بستند و با ضرب و شتم حضار و بازداشت وی در کنسولگری روس، مانع منبر رفتن ایشان می‌شدند.
برادر شهید آیت می‌گوید: عوامل و اوباش وابسته به حاکم اصفهان و کنسولگری روس، یک بار به منزل ایشان در نجف‌آباد حمله کردند و به ضرب و شتم ساکنان خانه پرداختند و در این میان ضربه‌ای به شکم همسر باردار ایشان خورد که موجب شد پسری که به دنیا آمد تا آخر عمر با اختلالات جسمی و روحی فراوانی دست به گریبان باشد! در آن جریان آیت‌ا... نجف‌آبادی را بازداشت کردند، اما به دلیل اعتراض مردم، حاکم اصفهان و کنسول روس ناچار می‌شوند ایشان را آزاد کنند. کنسول روس اموال مسروقه را پس می‌دهد، ولی اموال مسروقه توسط عوامل حکومتی اصفهان برگردانده نمی‌شوند!
سید‌علی آیت ادامه می‌دهد: جد پدری ما مرحوم حاج سید‌محمد نوریان، از خیرین معروف نجف‌آباد و مرجع حل مشکلات اهالی محل زندگی خود بود که به دلیل مخالفت با رفتارهای ضد‌اسلامی رضاخان، در اواخر عمر مدتی در بازداشت و زندان به سر برد و سرانجام با اعمال نفوذ آیت‌ا... آیت نجف‌آبادی از زندان آزاد شد. ایشان هم فرد تحصیلکرده‌ای بود و تحصیلات حوزوی را تا حد اجتهاد ادامه داد، اما بعدها به دلایلی، تحصیلات حوزوی را رها کرد و به کشاورزی پرداخت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها