خدمت به اهل بیت(ع)، ذکر خداست

دارالشفای امام رضا(ع) تقریبا در همه تخصص‌ها و رشته‌ها متخصص دارد؛ حتی در رشته پوست و مو که یکی از حوزه‌های زیبایی به شمار می‌رود و در عین حال حوزه گسترده‌ای از بیماری‌های پوستی را هم شامل می‌شود.
کد خبر: ۱۲۱۷۲۱۵

اگر به هر دلیلی گذرتان به بخش پوست دارالشفا بیفتد و اگر روزی‌تان باشد که یکی از مهربان‌ترین و عاشق‌ترین متخصصان پوست و موی کشور را در این مرکز ببینید و چاره دردتان را از وی بخواهید، او کسی نخواهد بود جز حبیبه فریدنی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران که حالا حدود سه سالی می‌شود در زمره خادمان آقا امام رضا(ع) درآمده و در دارالشفاء مشغول خدمت به زائران و مجاورانی است که برای معالجه امراض پوستی‌شان، مرکز درمانی امام هشتم را برگزیده‌اند.
اولین پرسش‌مان از دکتر فریدنی درباره طول مدت خدمتش در دارالشفاست و پاسخ وی البته جالب و شنیدنی: «حدود سه سال زنده شدن مجدد»، فریدنی در تشریح این سخنش به ما می‌گوید: «همین که آمده‌ام اینجا یعنی خداوند یک زندگی مجدد به من داده است، زندگی ای بهتر از قبل، یعنی نور، یعنی روشنایی.»
این جمله را کسی بر زبان می‌راند که جزو مجرب‌ترین و باسابقه‌ترین متخصصان پوست و موی کشور است و بی‌نیاز از مال دنیا. نور و روشنایی و حکمت هم در زندگی و خاندانش کم نبوده، چراکه در خانواده‌ای اهل علم و معرفت و حکمت و شریعت بزرگ شده، با این همه آغاز خدمتش در دستگاه اهل بیت(ع) را تولدی دیگر و زایش نور و روشنایی در وجودش می‌داند.
کودک امام رضایی
علقه و پیوند حبیبه فریدنی اما تنها به سال‌های کوتاه خدمتش در مرکز محدود نمی‌شود. او یادش می‌آید که از کودکی امام رضایی بوده و در هر تعطیلاتی اولین مقصد خانواده، مشهد و حرم مطهر بوده است. شب‌های زیادی را به یاد می‌آورد که به جای اقامت در هتل، تا صبح در صحن‌های حرم با کودکان مشغول بازی و شور کودکانه بوده‌اند؛ شب‌های بلندی که دلشان را به ضریح امام رضا(ع) گره می‌زده و هر بار به صحن و سرای حضرت مشتاق‌ترشان می‌کرده. دوران کودکی حبیبه پر است از خاطرات سفرهای خانوادگی و پرشور و نشاط به مشهد مقدس و پابوسی امام رضا(ع).
درس و بحث و تحصیل و ازدواج و تربیت فرزند، اما برای سال‌های دراز حائلی می‌شود میان آن کودک امام رضایی و خانم دکتری که حالا دیگر هر سه چهار سال یک‌بار هم فرصت زیارت مشهد را پیدا نمی‌کند...
سال‌ها می‌گذرد و دل شیدا اما دوباره یاد یار می‌کند و سرش را هوایی سفرهای زیارتی و چه فرصتی بهتر از حالا که بچه‌ها بزرگ شده‌اند و می‌توانند گلیمشان را از آب بیرون بکشند. فریدنی حالا دیگر یکی از پزشکان و متخصصان این کشور است و چه بهتر که این‌بار سفرهایش فقط زیارتی نباشد و به زیور خدمت هم آراسته شود، پس تصمیم می‌گیرد که خودش را به دارالشفا معرفی کند و بشود پزشک محرومان و زائران و مجاوران امام مهربانی‌ها. دکتر فریدنی می‌گوید: «فکر کردم که از طرفی به زبان‌های عربی و انگلیسی مسلطم و از سویی زائران خارجی و عرب‌زبان زیادی به زیارت می‌روند و شاید من بتوانم با تکیه بر تخصصم در پزشکی و تسلطم به زبان‌‌های خارجی، خدمتگزار خوبی در درگاه حضرتش باشم و در کنار خدمت‌رسانی، فیض زیارت هم متوالی نصیبم بشود.»
سفر عشق، پرخطر است
تصمیم به خدمت اما همراه می‌شود با سختی‌ها و دشواری‌هایی که تا پیش از آن چندان سروکاری با آنها نداشت؛ سحرخیزی برای رسیدن به پرواز تهران ـ مشهد، خطرات رسیدن با عجله به فرودگاه که حتی یک‌بار به تصادف منجر می‌شود و له شدن ماشینش و حادثه‌ای که نزدیک بوده به قطع دوپایش منجر شود و در نهایت سفر با هواپیماهایی که تکان‌هایش خیلی وقت‌ها صبح سحر، دل آدم را هوری می‌ریزد و دلهره سقوط تا خود مقصد را به همراه دارد.
تمام این مسیر بلاخیز در طول سه سال گذشته، اما برای دکتر فریدنی چون شهد شیرین کرده است: «هر بار که لحظه‌ای به سقوط هواپیما یا تصادف در مسیر فکر می‌کنم، می‌گویم کاش اگر قرار بررفتن هم باشد، در این راه برویم، در راه اهل‌بیت، آخر خدمت به اهل بیت(ع) به نظرم یعنی ذکر خداوند و تقرب پروردگار.»
دکتر فریدنی از همان سال‌های حضورش در دارالشفای امام رضا(ع)، به خدمت در درمانگاه حرم حضرت معصومه(س) در قم هم درآمده و این‌بار البته به همراهی همسر متخصصش.
خانم دکتر فریدنی حالا 61 سال دارد و مدتی است نوه‌دار شده و حضورش در دارالشفای حرم امام‌رضا(ع) از ماهی یک‌بار به دوماه یک‌بار رسیده، با این حال هر‌بار که روپوش سفید خدمت و طبابت به تن می‌کند، بین 20 تا صد مریض را ویزیت می‌کند و گاهی آنقدر سرش شلوغ است که زیارتش به سلامی از دور محدود می‌شود. بخش زیادی از مریض‌هایش هم زوار و مجاورانی هستند که همان 13 هزار تومان هزینه ویزیت را هم ندارند و او رایگان دست طبابت بر سرشان می‌کشد؛ بیمارانی مبتلا به انواع بیماری‌های پوستی واگیردار و غیرواگیردار؛ به‌ویژه زوار عرب‌زبانی که کاروانی سفر زیارتی می‌روند و گاه سفرهایشان تا 40 روز به طول می‌انجامد و یک گزش حشره حال پوستشان را خراب (و کل کاروان را نگران) و آنها را راهی دارالشفا می‌کند.
پاسخ دکتر فریدنی به این پرسش ما که آیا بعد از خدمت در دارالشفا، خیرات و برکات بیشتری در زندگیتان جاری شده یا نه، هم جالب است و شنیدنی: «اصلا ما کل زندگی‌مان را مدیون اهل بیتیم، خدمت به اهل‌بیت، ذکر خداست و همین ذکر و تقرب به پروردگار و اطمینان و آرامش قلب و خاطر، خودش باارزش‌تر از هر چیزی است و دیگر به‌دنبال خیرات و برکات و معجزه نیستم، گرچه گرفتاری‌های جسمی زیادی دارم و هربار باید برای سفر به مشهد با پزشکم مشورت کنم.»
آرزوی خانم دکتر فریدنی حالا این است که بتواند به زائران اباعبدا... در کربلا هم خدمت کند و طبیب خدمتگزار شهدای کربلا باشد؛ نهایت معرفت برای کسی که می‌گوید: «من همه چیزم خداست، جدم خداست، بچه‌ها و خانواده‌ام خداست ...»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها