سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک: ادبیات عوام برای تثبیت وضع موجود؟
توهم توطئه مورد اشاره، در رابطه با ادبیات پرمخاطب با گرایش عامهپسندی، مشمول چنین صورتبندیای است: دولتها شاید قلبا دوست داشته باشند، ادبیات غالب مورد پسند مردم، ادبیاتی کممایه یا میانمایه باشد، اما اگر آنها هم نخواهند، مگر اینگونه نخواهد بود؟ به عبارت بهتر باید گفت شاید دولتها در این رابطه نقش دارند و تا اینجای کار مطرحکنندگان این تحلیل را نباید متوهم نامید اما حقیقتا تصور اینکه نقش دولتها در تسلط ادبیات عامهپسند، نقش چشمگیری است، چیزی جز توهم توطئه نیست.
در نظر بگیریم مگر دولتها کسی را به خرید مایحتاج، استحمام، تفریح یا...
ملزم یا تشویق میکنند؟ اما نیازهای روزمره و عادی مردم است که آنها را به این امور مشغول میکند.
سادهتر اینکه بدیهی است دولتها به تقویت ادبیات مورد پسند عامه راغب باشند اما اینکه آنها با هدفگذاریهای پیشین و با نیت و قصد، ادبیات عامهپسند را شکل داده و روانه بازار کنند، تا حد بسیاری دور از تصور است.
ادبیات عامهپسند، به مانند دیگر نیازهای روزمره، چیزی است که مردم بالفطره میخواهند.
ادبیات عامهپسند، ثابت کرده نه بحران اقتصادی میشناسد نه تحولات اجتماعی و فارغ از تأثیر مستقیم این عوامل، راه خود را میرود، هر چند دچار فراز و فرودهایی هم شده باشد.
دو: خالقان ادبیات عامهپسند، جادوگرند؟
یکی از دوستانم میگفت پیشترها تصمیم گرفته بود با نام مستعار رمان عامهپسند بنویسد و منتشر کند.
البته او این ایده را مدتها نزد خود نگاه داشته بود تا اینکه یک بنگاه نشر به او سفارش داده بود، زندگی چند کارآفرین متمول را به داستانی جذاب و پرکشش تبدیل کند.
پس از مدتی کش و قوس اعتراف میکرد تصور ابتداییاش وقتی به مرحله اجرا رسیده بود، ناامیدکننده مینمود.
او واقعا نتوانسته بود از تمهیداتی که فکر میکرد نویسندگان آثار پرمخاطب بهسادگی از آنها بهره میبرند استفاده کند و سفارش را به ناشر بازپس داده بود.
اما مگر آثار پرمخاطب چه مولفههایی دارند که حتی نویسندهای نخبهگرا و قصهشناس نتوانسته بود آنها را اجرا کند و به نوایی برسد؟ او میگفت هیچگاه دیگر مدعی نخواهد بود که نوشتن رمان عامهپسند، کار سادهای است، هر چند خودش یکی از کسانی بود که طی مقالهای مفصل ابزار و شیوه کار نوشتن یک متن ساده و عامهپسند را تبیین کرده بود.
بنابراین نباید پرسید نویسندگان آثار عامهپسند از چه تمهیداتی بهره میبرند؟ باید گفت توافق نظری در این باره وجود ندارد.
به نظر میرسد یکی از دلایل عمده که تاکنون ساز و کارهای مخصوص آنها لو نرفته این است که خودشان اغلب از تبیین الگوهایشان عاجزند.
با این حال، بسیاری از منتقدان تاکنون درباره ویژگیهای اینگونه متون سخن گفتهاند.
ما فکر میکنیم این تمهیدات را میتوان اینگونه صورتبندی کرد:
کارگذاشتن تصادفهای باورناپذیر برای حل معضل شخصیتهای داستان
بهرهگیری از سویههای مختلف سانتیمانتالیسم از راه تحریک و تهییج احساسات سطحی خواننده
جلب ترحم مخاطب نسبت به شخصیت مورد نظر
در نظر نگرفتن هرگونه مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تقلیل قصه به حیاط خلوت شخصیتها
اهتمام به ایجاد رضایت خاطر آنی و تب و تاب عاطفی صرف
حفظ تعلیقهای سطحی تا پایان غافلگیرکننده داستان
بهرهبردن از اطناب در سادگی به جای پیچیدگی
بازنمایی پارهفرهنگهایی در تمایز با گفتمان مسلط
خلق شخصیتهای تکبُعدی و مطلق
کاربست پیرنگهای خطی مبتنی بر روابط علت و معلولی ساده
بهکارگیری راوی سومشخص دانای کل و گاه اولشخص
تقویت کلانروایتهایی چون عشق، کینه، گناه و حسد
اما اگر فکر میکنید با استفاده از این تمهیدات میتوانید سطری چون سطر آنان بیاورید، باید به شما بگوییم اینقدر سهلانگارانه به ماجرا نگاه نکنید!
صابر محمدی
ادبیات و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد