طرح زیست شبانه در تهران چقدر با فرهنگ و سبک زندگی ما همخوانی دارد‌؟

زیست در تاریکی

وقتی رئیس شورای شهری مثل تهران می‌گوید مخالف حضور فرزندانم در زیست شبانه هستم و این جمله را هم با صدای بلند در صحن علنی پارلمان شهر می‌گوید، ناخودآگاه گوش‌ها تیز می‌شود که چرا. این که او پدری سنتی است البته که هست، این‌که نگاهش پدرسالارانه است حتما که هست ولی این‌که مجاز است نگاه شخصی و الگوی خانوادگی‌اش را برای یک شهر تجویز کند یا خیر صدالبته که داستانی مفصل دارد. محسن‌هاشمی به روایت خودش شب‌ها ساعت 10 می‌خوابد و صبح‌ها راس 5 بیدار می‌شود و در این زندگی ساعت‌وار نه تمایل به زیست شبانه دارد و نه میل به بودن فرزندانش در این زیست. او می‌گوید نگران بچه‌ها می‌شود، مثل وقتی که مرد خانه تنها به زیست بنشیند و زن خانه نگران می‌شود. دل‌نگرانی‌هایی از جنس او را اما کمتر کسی در شورای شهر تهران دارد، شورایی که زمستان پارسال با رای قاطع پای تصویب لایحه الزام شهرداری به احیای زیست شبانه ایستاد و بهار امسال آن را به صورت آزمایشی اجرا کرد.
کد خبر: ۱۲۱۲۱۶۲

ماه رمضان بود، چند محله در تهران در ساعات پس از افطار تا سحر زنده شدند: هفت‌حوض،‌ میدان ولیعصر تا تقاطع خیابان فاطمی و میدان قدس تا تجریش، بعد هم مقرر شد راسته‌هایی عمدتا تجاری در مناطق 2 و 20 به این سه اضافه شوند و زیست شبانه تهران متمرکز شود در پنج نقطه. شورای شهر راضی، ولی پلیس و فرمانداری ناراضی؛ این نتیجه کار شد. حالا هم که فاز نخست طرح احیای زیست‌شبانه به پایان رسیده و نظرات مخالف و موافق یک کاسه شده، شورای شهر بازهم از مناطق مستعد این زیست که زیر سر گرفته می‌گوید، نقاطی مثل باغ فردوس، خیابان برادران مظفر در انقلاب، حاشیه دریاچه خلیج‌فارس و خیابانی که مجاور موزه هفت چنار است در منطقه 10. با این حال مخالفت‌ها جدی است، همه‌شان نیز نگرانی چاشنی خود را دارند، با این حال موافقت‌ها نیز جدی است را که چاشنی‌شان امید به مقابله با شب‌مردگی شهر است.
زیست شبانه و همه نگاه‌های امنیتی
زیست شبانه به زبان ساده این است که شهر، شب‌ها نیز مثل روزها پویا و پرجنب و جوش باشد، بستر زندگی بشود و مردم در آن جاری باشند. می‌گویند لندن و آمستردام این‌گونه‌اند و البته پاریس که به زیست شبانه مشهور است و بی‌شک بسیاری از شهرهای دیگر جهان که شب‌ها خواب ندارند. مخالفان طرح حیات شبانه همین را دستمایه قرار داده‌اند و می‌گویند اجرای این طرح در پایتخت الگوبرداری از جوامع غربی است ولی خب زهرا نژادبهرام، عضو جانبدار این طرح در شورای شهر اصرار دارد که نخیر این طرح کاملا ایرانی و منطبق با فرهنگ خودمان است. او حتی گفته است نام واقعی این طرح، حیات مدنی شهر در شب است، نامی که البته با زیست شبانه تفاوت ماهوی ندارد و واژه «مدنی» هیچ مزیتی برایش نیست. حتی این نام پلیس را نیز قانع نکرده‌است، پلیسی که فرمانده ارشدش فقط از یک زاویه به موضوع نگاه می‌کند و آن امنیت است و امنیت.
ایوب سلیمانی، جانشین فرمانده ناجا در واقع حرف آخرش را اول زده و گفته است زیست شبانه را در ماه رمضان را که ماه ویژه مناجات و شب‌زنده‌داری است، قبول دارد ولی نمی‌داند این زیست چرا باید در بقیه ماه‌های سال ادامه داشته باشد و تاکید کرده است زیر بار آن نخواهند رفت.
دغدغه جانشین فرمانده ناجا در اصل دغدغه‌های تامین امنیت است و می‌گوید نمی‌توانیم در 365 روز سال نیروهای پلیس را آماده‌باش نگه داریم و از سوی دیگر نمی‌توانیم به مردم بگوییم اگر دوست دارید در خیابان‌ها باشید ولی تامین امنیت‌تان در مقابل اوباش و سارقان و مجرمان با خودتان.
فرمانداری تهران نیز تابه‌حال هر چه نگرانی داشته از جنس تامین نظم و امنیت بوده در حالی که محمد مسیح یاراحمدی، کارشناس شهری متعجب است از این همه دلواپسی. او به ما می‌گوید بسیاری از مناطق تهران به سبب توزیع نامتوازن خدمات در آنها شب‌ها دچار شب‌مردگی می‌شوند و کسی در آنها رفت‌و‌آمد ندارد و همین خلوتی بستری است برای به خطر افتادن امنیت. او توضیح می‌دهد آنچه شهری مثل تهران را روزها امن می‌کند حضور پلیس نیست بلکه رفت و آمد مکرر مردم است که عرصه را بر متخلفان و متجاوزان تنگ می‌کند، پس اگر شب نیز تردد مردم و زیست شبانه در جریان باشد محصولش امنیت است نه ناامنی.
دلشوره‌های اعتقادی
به‌جز دغدغه‌های امنیتی باید دلواپسی‌های اخلاقی و رفتاری را نیز چاشنی کرد تا جبهه مخالفان زیست شبانه قابل درک شود. مرور آنچه در محله نازی‌آباد حادث شد کمک‌کننده است وقتی بدانیم مردم معترض محل سرانجام با نوشتن طوماری، بنرهای طرح حیات شهر در شب را پایین کشیدند و زندگی شبانه تا 3 بامداد را در خیابان مدائن متوقف کردند. مردم می‌گفتند از آمد و رفت آدم‌های غریبه، از کسانی که اهل این محل نیستند و فرهنگی دیگر را به محله تحمل می‌کنند و از رفتارهای ضدهنجارشان به ستوه آمده‌اند.
بنا براین بود که زیست شبانه برای مرتفع کردن این دغدغه‌ها فقط در جداره‌های تجاری شهر اجرا شود تا ساکنان محلات به ستوه نیایند ولی برخی انحرافات در مکان‌یابی‌ها همیشه وجود دارد و چالش آفرین است. معابر و محدوده‌ها حتی اگر درست نیز انتخاب شوند البته از دید منتقدان بازهم آبستن مشکلاتند و حتی مشکل می‌زایند. امیرعباس عبداللهی، جامعه‌شناس شهری که این مشکلات را به چشم دیده به ما توضیح می‌دهد در معابری که انتخاب شده‌اند موازین عفاف و حجاب رعایت نمی‌شود و زمینه برای امر به معروف و نهی از منکر اساسا مهیا نیست، حتی حقوق شهروندی وقتی موسیقی‌های ناهنجار آنچنانی با صدای بلند پخش می‌شود؛ زیرپا گذاشته می‌شود و همه حاضران در محل مجبور به شنیدن آن می‌شوند. او علاوه‌بر اینها طرحی را که نام زیست شبانه برآن گذاشته شده را یکسره به باد نقد می‌گیرد و می‌گوید آنچه این روزها اجرا می‌شود نه زیست‌شبانه که فقط راه انداختن پاتوق‌های شبانه است،‌ پاتوق‌هایی که به خاطر شرایط خاصشان حضور خانواده‌ها در آن کمرنگ است و محدود شده به گروه‌هایی با عقاید و رفتارهای ویژه. این نقدی است که در محیط‌های کارشناسی به شکلی دیگر مطرح شده و گفته می‌شود ایراد کار این است که فضاهای عمومی شهر اینچنین به محیط‌های خصوصی تبدیل می‌شود. اینها ایرادات اساسی است و با روح زیست شبانه در تعارض است. زیست شب‌هنگام شهر می‌تواند فرصتی برای ترمیم زخم‌های مادی و معنوی یک شهر باشد اگر آداب آن رعایت شود و اگر از باورهای اصیل ایرانی بجوشد.

بهداشت دقیقا کجایی؟
بوی روغن سوخته فضا را پر کرده است، مرد جوانی که روغن مانده دست و صورتش را سیاه کرده‌است از رهگذاران می‌خواهد از او خرید کنند. اما خرید از اغذیه فروش دوره گردی که سلامت خود و موادغذایی‌اش مشخص نیست در نهایت به بیماری ختم می‌شود.
بسیاری از شهروندان که به پاتوق‌های زیست‌شبانه می‌روند، هدف‌شان استفاده از غذایی است که در این مکان‌ها عرضه ‌می شود. خودروها و چرخی‌های زیادی در این مناطق بساط می‌کنند و محصولات‌شان را می‌فروشند. در بساط این افراد همه چیز پیدا می‌شود از مواد غذایی مانند کباب، جگر و آش بگیرید تا ساندویچ و سیب زمینی سرخ کرده.
نبود نظارت کامل بر فعالیت این اغذیه فروش‌های دوره گرد، اما سلامت شهروندان را به خطر می‌اندازد به همین دلیل کارشناسان بهداشت هشدار می دهند شهروندان نباید از چنین فروشندگانی موادغذایی بخرند،چراکه مشخص نیست این افراد برای پخت مواد غذایی خود از چه مواد اولیه ای استفاده می‌کنند.

مشت نمونه خروار
حاشیه بوستان نیاوران در یکی از پرترددترین محله‌های شمال شهر پایتخت، یکی از مراکزی است که در یک سال گذشته به صورت خودجوش زیست شبانه در آن به راه افتاده است. در این منطقه هر شب تعدادی خودروی سواری و وانت‌بارهایی که قسمت عقب‌شان را به شکل دکه‌های سیار درست کرده‌اند، بساط فروش چای، غذاهای حاضری و تنقلات را برپا می‌کنند و صدها نفر از اهالی محل و دیگر نقاط تهران نیز پای این بساط‌ها جمع می‌شوند. جالب این که هیچ کدام از این بساطی‌ها نه فقط مانند سی تیر با دستور شهرداری تهران به این منطقه نیامده‌اند، بلکه به نظر می‌رسد این نهاد حتی روی فعالیت این غذافروشان سیار نظارت دقیقی ندارد، چراکه بسیاری از آنها به راحتی در کنار خیابان قلیان را نیز کنار دیگر محصولات خود عرضه می‌کنند.
همچنین حضور این بساطی‌ها باعث شده حاشیه بوستان نیاوران به پاتوقی شبانه برای بروز برخی آسیب‌های اجتماعی تبدیل شود. از جمله این که برخی افراد نیمه‌های‌شب‌ در کنار مردم و مشتریان غذافروشی، بدون هیچ‌گونه دغدغه و نگرانی به مصرف موادی نظیر گل و حشیش مشغول هستند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها