در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به این مفهوم که کنترل اجتماعی را در بسیاری از حوزهها بسیار موثرتر از کنترل نهادی میدانند. حتی قوانینی هم برای این مساله وضع شده است، به عنوان مثال در بسیاری از کشورها، شهروندانی که گزارشهایی در رابطه با فساد اقتصادی و اداری انجام دهند نه تنها مورد حمایت دستگاه قضایی قرار میگیرند بلکه حتی از لحاظ مالی هم تشویق هم میشوند. اما حالا مساله در رابطه با مصداق این ماجراست. برخیها این موضوع را مطرح میکنند که مساله حجاب یک مساله فرهنگی است و دغدغههای مختلفی، ناظر بر این موضوع میشود. ما بر اساس نظرسنجیهای صورت گرفته میدانیم مردم ما به خود حجاب اعتقاد دارند و آن را برای جامعه مفید میدانند. اما موضوع در ارتباط با مصادیق آن است. به این مفهوم که بسیاری از آنها که مفید بودن حجاب را پذیرفتهاند گاه خودشان جزو مصادیق بدحجابی تعریف میشوند! از سوی دیگر میدانیم مساله بیحجابی در جامعه ایران روند طبیعی و فرهنگی خودش را طی نمیکند و بیرون از مرزها افراد و نهادهایی وجود دارند که تلاش میکنند نوع خاصی از بدحجابی و بی حجابی را ترویج کنند و این مهم است که بدانیم آنها این کار را به صورت سازماندهی شده انجام میدهند. نمونههای رسانهای شده این ماجرا هم همان کمپین چهارشنبههای سفید یا دختران انقلاب است. موضوع همین است که در حالی بالای 80درصد موافقان حجاب در جامعه وجود دارد که همین افراد مصادیق موضوع بیحجابی را نمیدانند! و این موضوع را به صورت عرفی تعیین میکنند. گویا در یک توافق نانوشته اجتماعی هم این مرزهای عرفی طی دهههای گذشته تغییر میکند. این در حالی است که همزمان تلاشهای سازماندهی شده سعی دارد قداست حجاب را بشکند و ترویج بی حجابی را به ابزاری سیاسی تبدیل کند. در این میان ما باید به یک تفاهم اجتماعی برسیم که بر اساس آن بتوانیم چند پرسش اساسی را پاسخ بدهیم. اینکه آیا حجاب به نفع فرهنگ جامعه هست؟ آیا حجاب به نفع زنان و خانوادههای ایرانی است؟ آیا حجاب به حفظ حریم خانواده کمک میکند؟ آیا حفظ حجاب در کاهش آزار و اذیت زنان تاثیر دارد؟ این درست است که پاسخ نظام به این سوالات مثبت است اما براساس بسیاری از نظرسنجیها پاسخ این سوالات میان نخبگان و شهروندان دیگر کشورها هم مثبت است. بهعنوان مثال در بسیاری از مکانهای عمومی کشور ژاپن هم موضوع تفکیک جنسیتی مطرح است و این مساله تنها مربوط به ایران نیست. این موضوع از جهتی مهم جلوه میکند که بدانیم برخی معتقدند وقتی بیحجابی در جامعه رواج داشته باشد این موضوع عادی میشود، در حالی که میبینیم در بسیاری از کشورها، موضوع آزار و اذیت زنان هم خیلی بیشتر است. پرسش دوم این است که آیا اجبار در موضوع حجاب کمکی به حل این مناقشه میکند یا خیر؟ یک نگاه در این رابطه بر این باور است که هر اجباری از سوی حاکمیت تاثیر معکوس دارد و نگاه دیگری هم وجود دارد که معتقد است وقتی دشمنانی وجود دارند که برای ترویج بی حجابی سرمایهگذاری و برنامه ریزی میکنند حاکمیت هم نباید منفعل عمل کند و باید اقتدار خودش را در این میان نشان دهد. با همه این تفاسیر به نظر میرسد اجرای طرح اعلام پیامک از سوی نهادهای نظام نیازمند پیوستهای فرهنگی و اجتماعی است و نباید به سادگی اجرا شود. این ایده باید موضوع گفتوگو قرار بگیرد. این طرح ابعاد مثبت بسیاری دارد که نزدیکترینش این است که جلوی بسیاری از سوءاستفادهها را درباره این موضوع میگیرد اما مشخص نبودن مصادیق روشن بیحجابی میتواند محل مناقشه قرار بگیرد.
میثم مهدیار
جامعهشناس
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: