در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
قتل در اوج عصبانیت
تحقیقات در خصوص این پرونده از چهار ماه پیش و همزمان با شکایت زنی در شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران درباره ناپدید شدن خواهر 57 سالهاش آغاز شد. با دستور بازپرس جنایی رسیدگی به پرونده در دستور کار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت . ماموران هنگام تحقیق از این زن دریافتند، او دو ماه است از خواهرش که با مرد 74 سالهای ازدواج کرده، خبرندارد . چند بار هم با داماد خانواده تماس گرفته اما او هر بار مدعی بوده که همسرش بیمار است یا به سفر رفته و قادر به گفتوگو و ملاقات با خانوادهاش نیست.
در تحقیقات بعدی مشخص شد که این زن هر بار که قصد سفر داشته موضوع را به خواهرش اطلاع میداده اما این بار به او خبری نداده و احتمال میدهد به خاطر اختلافهایی که این اواخر با شوهر موقتش داشته، بلایی سر او آمده باشد. با این شکایت داماد 74 ساله تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و بازداشت شد. این مرد در بازجویی اولیه مدعی بود خبری از همسر موقتش ندارد و حتی مدتی است از هم جدا شدهاند و قرار بوده او دوباره برای تمدید عقد موقت نزد وی برود که دیگر به ملاقاتش نیامده است. ماموران به تحقیقات ادامه دادند تا اینکه پیرمرد که دچار عذاب وجدان شده بود راز قتل همسر موقتش را فاش کرد. تحقیقات نشان میدادکه او آن زن را با ضربه چاقو دو ماه قبل از دستگیریاش به قتل رسانده و جسد را در حوالی جاده امامزاده هاشم دفن کرده است. با اعتراف متهم، تیمی از ماموران به محل دفن جسد رفتند و در بررسی آنجا جسد کشف شد. پیرمرد متهم به همسرکشی بعد از بازسازی صحنه قتل در حالی روانه زندان شد که خواهر و برادران مقتول با حضور نزد بازپرس پرونده بابت قتل خواهرشان برای متهم درخواست قصاص کردند.
بعد از قتل چند بار خواستم خودکشی کنم
فرید 74 ساله پیراهن و شلوار یک دست مشکی برتن دارد و دستبند و پا بندآهنی بهدست و پایش زنجیر شده است. موهای یک دست سفیدش او را در میان متهمانی که کنارشان ایستاده متمایز کرده است. آرام و قرار ندارد و مدام زیر لب میگوید این چه خشمی بود که من یک دفعه با آن درگیر شدم و این بلا سرم آمد. همسرم را کشتم و خودم با 74 سال سن قاتل شدم و حالا خانوادهام چشم دیدنم را ندارند.
قبلا چه کاره بودی؟
راننده یکی از ادارههای دولتی بودم. 30 سال کارکردم و بازنشسته شدم .
با مقتول چطور آشنا شدی؟
سه فرزند دختر و پسر دارم که هر کدام ازدواج کرده و سر زندگیشان رفتهاند. چهارنوه هم دارم. همسر اولم 14 سال قبل فوت شد. چند سال تنها زندگی کردم تا اینکه تصمیم گرفتم برای خلاصی از این تنهایی دوباره ازدواج کنم. زن کشته شده کارمند اداره و از آشنایان یکی از همکارانم بود. به خواستگاری اش رفتم و او قبول کرد با من ازدواج کند و به عقد موقتم درآمد.
با هم اختلاف داشتید؟
هشت سال با هم زندگی کردیم. سالهای اول زندگی زیاد با هم مشکلی نداشتیم اما از سه سال پیش به عناوین مختلف با هم درگیری و اختلاف پیدا کردیم. او دوست نداشت زیاد در خانه باشد و میخواست بیشتر نزد خانواده و دوستانش برود و با آنها خوش بگذراند. همین اختلافها باعث شد یکبار از هم جدا شویم، اما بعد از مدتی بهخاطر علاقهای که به او داشتم سراغش رفتم و دوباره وی را به عقد موقتم در آوردم و به خانهام بردم. این اواخر دوباره میخواست از من جداشود و میگفت دیگر طاقت با من بودن را ندارد. حتی در جریان دعواهایمان میگفت میخواهداز من جدا شود، اما من حاضر به این کار نبودم.
فرزندانت از ماجرای اختلاف میان شما و همسرت خبرداشتند؟
آنها بعد از ازدواج من با آن زن ارتباطشان با من کمتر شد و خیلی کم به دیدنم میآمدند و زیاد در جریان اختلاف و درگیری ما نبودند.
از شب جنایت بگو.
مدت عقدمان رو به پایان بود و او چند هفتهای میشد که مرا ترک کرده و به خانه نمیآمد. وقتی هم تماس میگرفتم، میگفت حاضر به بازگشت نیست. همسرم مدام میگفت ازدواجش با من اشتباه بوده است. با شنیدن این حرف ها عصبانی شدم و خواستم به خانه بیاید. آنقدر اصرار کردم که قبول کرد برای آخرین بار بیاید.
بعد چه شد؟
آن شب به خانه آمد تا آخرین حرف هایم را بشنود. برایش چای ریختم که نوشید،دوباره از او خواستم عقد موقتمان را تمدید کنیم که زیر بار نمیرفت. با هم دعوا کردیم . خیلی عصبانی بودم و تحمل نداشتم از او کلمه «نه» بشنوم. در حالی که عصبانی بودم رفتم سمت آشپزخانه و چاقویی برداشتم و سمت او آمدم. با دیدن من ترسید، میخواست فرار کند که سد راهش شدم . همان موقع به سمتش رفتم و با چاقویی که در دست داشتم ضربهای به گردن او زدم که کف اتاق افتاد و بعداز چند دقیقه فوت شد. برای نیم ساعت سرجایم میخکوب شده بودم. باورم نمیشد او را کشتهام.
با جسد همسرت چه کردی؟
میترسیدم اگر جسد داخل خانه باشد همسایهها متوجه شوند و ماجرا لو برود. جسد همسرم را ملحفه پیچ کردم و داخل نایلونی انداختم و با طناب بستم.
کف اتاق و روی فرش را شستم تا ردی نماند. نیمه شب جسد را آرام از خانه بیرون بردم و با اطمینان از اینکه همسایهها خوابیدهاند آن را روی شانههایم گذاشتم و در صندوق عقب خودروی پرایدم گذاشتم و از خانه بیرون بردم. چند ساعت در خیابانها و اطراف پارکهای تهران می چرخیدم. نمیدانستم با قتلی که انجام دادهام و جسدی که با خودرویم حمل میکنم، کجا بروم. بیهدف تردد میکردم. چندبار مقابل دو کلانتری رفتم و حتی خودرو را پارک کردم و تا نزدیکیهای در ورودی کلانتری رفتم و میخواستم تسلیم شوم که ترسیدم و دوباره به سمت خودرویم بازگشتم. خواستم جسد را در میان زبالهها بیندازم که با دیدن معتادان کارتن خواب پشیمان شدم. بیهدف حرکت میکردم. وقتی به خودم آمدم در جاده هراز بودم. جسد را در نزدیکی امامزاده هاشم رها کردم و به تهران بازگشتم.
در این مدت تصمیم نگرفتی خودت را تسلیم کنی؟
نه. اما یک بار چند بسته قرص گرفتم تا با آن خودکشی کنم که ترسیدم و جرات نکردم. رفتم آشپزخانه گاز را بازکردم تا شاید براثر گازگرفتگی بمیرم که صدای همسایهها را شنیدم که فریاد میزدند بوی گاز میآید ترسیدم و شیرگاز را بستم. یک بار خواستم رگ دستم را بزنم که نشد .
به محل رها کردن جسد نرفتی؟
بعضی پنجشنبهها به آنجا میرفتم و فاتحه میخواندم.
خانواده مقتول سراغی از او نگرفتند؟
چند بار خواهرش تماس گرفت که هر بار به دروغ گفتم به مهمانی یا خانه دوستانش رفته است .
ماجرا چطور لو رفت؟
خواهر همسرم به غیبت طولانی او مشکوک شده بود و همین باعث شد از من شکایت کند و پلیس دستگیرم کرد.
فرزندانت به ملاقاتت آمدند؟
فقط یک بار به دیدنم آمدند. وقتی فهمیدند پدرشان قاتل شده و آبروی آنها را برده، دیگر به ملاقاتم نیامدند و مرا طرد کردند.
میدانی چه حکمی در انتظارت است؟
با قاضی که حرف زدم، فهمیدم حکمم قصاص است. خانواده همسرم برایم درخواست قصاص کردهاند.
خشونت خانگی آغاز یک جنایت
رحیم دشتبان، بازپرس دادسرای جنایی تهران در این باره میگوید: در این پرونده شاهد هستیم که مردی 74 ساله همسر میانسال خود را که 17 سال از وی کوچکتر بود قربانی خشونت خانوادگی کرده است. تحقیقات از متهم پرونده نشان داد او در جریان اختلاف و درگیریهایی که با همسرش داشته، یک لحظه نتوانسته برخشم خود غلبه کند و دست به قتل همسرش زده است. او حتی قصد داشته بعد از قتل همسرش خودکشی کند که ناکام مانده بود.
وی افزود: زمانی که افراد بتوانند برخشمهای آنی خود کنترل داشته باشند و مشکلات را در فضایی آرام حل کنند دیگر این مشکلات به وجود نمیآید و شاهد قتلهای ناخواسته نیستیم. از سوی دیگر، در چند سال اخیر شاهد این هستیم که برخی جنایت های خانوادگی در میان زوجین میانسال و سالخورده رخ میدهد. وقتی این قتلها را بررسی کنیم، به نتایجی میرسیم که نشان میدهد، زوجین در طول زندگی با بحران و مشکلاتهای مختلفی روبهرو بوده اند که در طول این سالها نتوانستهاند آن مشکل را حل کنند و این باعث شده پس از چند سال مانند آتش زیر خاکستر خود را بروز دهد. بازپرس جنایی پایتخت در پایان یادآور شد: زوجین بابد ابتدا مهارت خوب گوش دادن و
تبادل نظر واحترام به رفتار و گفتار یکدیگر را بیاموزند، آنها باید سعی کنند به حریم و عقاید یکدیگر احترام بگذارند. زوجین باید برای حل مشکلات خود از تجربیات زندگی افراد دیگر هم استفاده کنند. اگر اختلافی برایشان رخ داد از افراد بزرگ خانواده کمک بگیرند و در صورت بروز مشکل در میانسالی یا سالخوردگی از اینکه نزد مشاور بروند، خجالت نکشند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر