راز گروگانگیری پسر 8 ساله در کمتر از 4 روز توسط کارآگاهان اداره 11 برملا شد. پسری که به خاطر ثروت پدرش ربوده شد و آدم ربایان هرگز موفق نشدند به خواسته 150 میلیون تومانی خود برسند. در این پرونده زن جوانی که همسر یکی از متهمان بود نیز با آنها همکاری داشت. در ادامه خاطره یکی از افسران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران را درباره این پرونده می خوانید.
کد خبر: ۱۲۰۷۷۸۲

چند سال قبل گزارش کودک‌ربایی به ما اعلام شد، پسر 8 ساله‌ای به نام شاهین در راه رفتن به مدرسه ربوده شده بود. با اعلام این خبر تحقیقات را آغاز کردیم و با این فرضیه که برای پسر بچه اتفاقی افتاده باشد، مشخصات شاهین را به تمام کلانتری‌ها و بیمارستان‌ها اعلام کردیم، اما جواب استعلام ما منفی بود. باتوجه به وضعیت مالی پدر شاهین، قوی ترین فرضیه‌ای که برای ما شکل گرفت کودک‌ربایی بود. همراه گروهی از کارآگاهان راهی محل زندگی آنها شدیم تا با تحقیقات، سرنخ‌هایی از عامل یا عاملان آدم‌ربایی بدست آوریم.
در همین هنگام تلفن پدر شاهین به صدا درآمد. مرد ناشناسی پشت خط بود که ادعا می‌کرد پسر 8 ساله نزد آنهاست و اگر می‌خواهند او را زنده ببینند باید مبلغی را به آنها پرداخت کنند. حدس ما درست بود، شاهین ربوده شده بود. شماره تماس مرد ناشناس مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد تماس از باجه تلفنی در یکی از مناطق جنوبی پایتخت برقرار شده است.
در حالی که تحقیقات ادامه داشت، به بررسی محل تماس پرداختیم. با بازرسی محل متوجه دوربین‌های مداربسته مغازه‌ای در آن اطراف شدیم. با این احتمال که تصویر مرد ناشناس توسط دوربین مداربسته ضبط شده باشد به بازبینی فیلم دوربین مداربسته پرداختیم. با بازبینی فیلم تصویر مبهمی ‌از متهم به‌دست آمد، دوربین فیلمی ‌از متهم گرفته بود که از خودرو پژو 206 قهوه‌ای رنگی پیاده شده و به طرف باجه تلفن همگانی رفته و با خانواده شاهین تماس گرفته است. با آنکه کیفیت فیلم گرفته شده خوب نبود اما موفق شدیم شماره پلاک خودرو را بدست آوریم. در تحقیقات اولیه مشخص شد که شماره پلاک اشتباه است و عاملان کودک ربایی شماره‌های آن را تغییر داده‌اند. به بررسی در رابطه با شماره پلاک خودرو پرداختیم و موفق شدیم شماره اصلی آن را بدست آوریم و از طریق شماره پلاک، صاحب اصلی خودرو پژو شناسایی شد.
سراغ صاحب خودرو رفتیم و مشخص شد چند روز قبل هنگامی‌که مرد جوان برای خرید روزنامه خودرواش را ترک می‌کند، زنی خودرو را به سرقت می‌برد. باتوجه به اظهارات صاحب خودرو مشخص شد که زنی نیز در این کودک ربایی نقش داشته است. شماره خودروی پژو به تمام واحدهای گشت پلیس آگاهی اعلام شد و به چهره نگاری زن جوان پرداختیم. تصویر فرضی از سارق خودرو، توسط مالباخته بدست آمد. در ادامه خودروی 206 به صورت بلاصاحب درحالی که سوخته بود در شرق تهران پیدا شد، به بازرسی از خودرو پرداختیم اما آدمربایان تمامی‌سرنخ‌ها را از بین برده بودند. درحالی که تحقیقات گسترده و شبانه روز ما برای یافتن کودک ربایان جریان داشت، تماس‌های مرد ناشناس برای دریافت وجه همچنان ادامه یافت و در نهایت او مبلغ 150 میلیون تومان را برای آزادی شاهین اعلام کرد. محل‌هایی که او تماس می‌گرفت شناسایی شد، با آنکه تمامی‌تماس‌ها از باجه تلفن همگانی بود، اما در محدوده‌ای مشخص برقرار شده بود. با بررسی‌های صورت گرفته محدوده شناسایی شد و به صورت نامحسوس منطقه فرضی تماس‌ها زیر نظر گرفته شد. باتوجه به آن‌که تصویر یکی از متهمان در دوربین مداربسته بدست آمده بود، تصویر به تمام واحدهای گشت ارسال شد و موفق شدیم رد مرد جوان را 4 روز بعد از ربوده شدن شاهین بزنیم. با تعقیب نامحسوس مرد ناشناس مخفیگاه او شناسایی شد و در عملیاتی ویژه سه متهم این پرونده دستگیر و شاهین از دست آنها آزاد شد. شاهین که از نظر جسمی‌هیچ آسیبی ندیده بود به آغوش خانواده اش بازگردانده شد و تحقیق از متهمان که زوج جوانی به همراه همدستشان بودند، ادامه یافت.
یکی از متهمان در تحقیقات گفت: «مدتی قبل از طریق یکی از دوستانم از وضع مالی پدر شاهین با خبر شدم. دوستم کارگر کارخانه پدر شاهین بود و در چند باری که او را دیدم از وضع عالی صاحب کارش حرف می‌زد. تعریف‌های او باعث شد تا وسوسه شوم. چون وضع مالی‌ام مناسب نبود، با خودم گفتم با ربودن پسر صاحب کارخانه می‌توانم ثروتمند شوم.
مرد جوان ادامه داد: از آنجایی که نمی‌توانستم این کار را به تنهایی انجام دهم سراغ یکی از دوستانم رفتم، زمانی که ماجرای کودک‌ربایی را برای بهنام، دوستم تعریف کردم او نه تنها موافقت کرد بلکه پیشنهاد داد که همسرش هم در این کار با ما شریک شود. وجود یک زن، باعث می‌شد تا نقشه‌مان را بهتر انجام دهیم و کسی هم به ما شک نکند. او گفت: با موافقت بهنام و همسرش نقشه کودک ربایی را طراحی کردیم، دو هفته‌ای به صورت نامحسوس خانه شاهین را زیر نظر گرفتیم.
از آنجا که برای اجرای نقشه مان به خودرو نیاز داشتیم، به کمک همسر بهنام خودرویی را سرقت کردیم. شماره پلاک خودرو را تغییر دادیم و روز حادثه صبح زود راهی خانه شاهین شدیم. مقابل خانه منتظر او ایستادیم و زمانی که شاهین از خانه بیرون آمد، او را سوار خودرو کرده و از محل متواری شدیم. بعد هم با خانواده‌اش تماس گرفته و درخواست پول کردیم. تصور نمی‌کردیم او به پلیس خبر داده باشد و هنگامی‌که ماموران دستگیرمان کردند، غافلگیر شدیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها