در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
بهتازگی بازپخش مجموعه «شیدایی» با بازی شما روی آنتن رفت و چندی قبل هم مشغول بازی در دو مجموعه متفاوت بودید. از تجربههای تازهتان بگویید.
مشغول بازی در دو سریال خاک گرم به کارگردانی جواد ارشاد و عروس تاریکی به کارگردانی محمود معظمی بودم.
سریال خاک گرم که برای شبکه اول سیما تولید در کرمان فیلمبرداری شده، ملودرامی است با رگههای اجتماعی. عروس تاریکی هم که برای شبکه اول سیماست یک درام خانوادگی ماجراجویانه است و ارتباط یک زن و شوهر را به تصویر میکشد.
از نقشهای خودتان در این دو مجموعه صحبت کنید.
در هر دو مجموعه ایفاگر نقشهای مکمل بودم با یک اشتراک و آن هم اینکه در هر دو نقش، پدر خانواده هستم.
در خاک گرم ایفاگر نقش پدر شهید را داشتم؛ سریال مروری داشت بر زندگی آدمهای درگیر دفاع مقدس و روحیات این پدر شهید بهخوبی در کار متبادر شده است. در عروس تاریکی هم نقش پدر خانوادهای را ایفا کردم که بروز اتفاقاتی برای این خانواده کارش را برای مدیریت اتفاقات دشوار میکند.
اینکه کدام نقش پررنگتر است واقعا قابل بیان نیست چون هر یک از این دو شخصیت رنگآمیزی خاص خود را دارد و به تبع آن جایگاه خاصشان را در دل مجموعه.
مدتهاست در تلویزیون ایفاگر نقش پدر و پدربزرگ هستید. این کلیشه شدن در نقش بزرگتر خانواده اذیتتان نمیکند؟
صددرصد که دوست دارم نقشهای دیگری را هم بازی کنم چون روح کنجکاوی دارم و یک نقش متفاوت هرچقدر هم که کوچک باشد باعث میشود کنکاش کنم در روحیاتش و شخصیت بسازم، ولی مشکل آنجاست که کارگردانان زیاد به فکر تنوع نیستند و این مختص تلویزیون هم نیست.
در سینما هم کارگردانان عمدتا چنین نگاهی دارند و همین موجب میشود فارغ از مضامین تکراری، اینکه در فیلمها یک شخصیت متفاوت پیدا کنیم، سخت باشد.
به هر حال در سینما اغلب جوانان هستند که حرف اول را میزنند.
سینما قواعد خاص خودش را دارد و هرچه بیشتر میگذرد بیشتر به سمت گیشه و تجارت میرود. این نگاه تجاری موجب میشود تهیهکننده فقط به دنبال یکی باشد که بیاید و لااقل بخشی از بازگشت سرمایه او را تأمین کند، یعنی برایشان آورده مالی داشته باشد و نه آورده هنری!!! این روالی است که باعث میشود برخی بازیگران مدام فیلم بازی کنند و مابقی در حاشیه قرار گیرند.
این گرفتاری درباره بازیگرانی که پا به میانسالی میگذارند بیشتر هم میشود.
طبیعی است که هرچه سن بازیگر بالاتر برود نقشهای پیشنهادی تیپیکالتر میشود و چون روزگار روزگار سرعت است و همه میخواهند در کوتاهترین مدت به نتیجه برسند پس اولین گزینهای که به ذهنشان درباره یک شخصیت میرسد میشود او که پیشتر آن نقش را ایفا کرده است!
در دل همین روال غلط است که خستگی ایجاد میشود.
سعی میکنم خسته نشوم و حتی تکراریترین نقشها را هم با رنگ و لعاب خودم دیدنی کنم! مهم نیست کارگردان از من چه میخواهد. من میکوشم حتی یک پیرمرد معمولی را هم با پرداخت دقیق از ذهنیت و گذشته و آنچه در آینده پیش رو دارد به تصویر بکشم و کوششها بر سر همین پرداخت است که بازیگری را لذتبخش میکند. همه سعی و ممارستم این است که نقشهایم یکنواخت نشود چون روزی که مخاطب شما را یکنواخت ببیند، روز مرگ هنری بازیگر است. البته باز تنوع نقش در تلویزیون خیلی بهتر است، چون حجم تولید بالاست و نگاه تجاری مانند سینما هنوز چنان که باید بر آن غلبه نکرده!
مگر تجارت چیز بدی است؟ اصلا همین که سریالهایمان توانایی صادرات ندارد، محل پرسش است.
تجارت تمیز هیچ ایرادی ندارد، یعنی اگر بتوانیم به جایی برسیم که سریالهایمان - که تمام و کمال حلال هستند - بتوانند به کشورهای خارجی عرضه شوند و در مقابل سرمایه به کشور بیاید خیلی هم خوب است و باعث رونق صنعت سریالسازی میشود ولی آنچه میبینیم تولید و عرضه داخلی است و کمتر تلاش شده برای عرضه خارجی.
واقعا چقدر امکان رقابت سریالهای ایرانی با نمونههای خارجی وجود دارد؟
باید با داشتهها کار کرد. باید بر سر اینکه سریالهایمان اغلب اخلاقی هستند، کار کنیم و به دنبال بازار باشیم. مگر کشور مسلمان در دنیا کم داریم؟ چرا سریالهای درجه یکمان را به چنین کشورهایی صادر نکنیم؟ مگر سریالی نظیر «مختارنامه» صادر نشد و آورده نداشت؟ مگر «یوسف پیامبر» صادر نشد و کلی طرفدار پیدا نکرد؟ باید صادرات سریالهایمان با برند «حلال» را در دستور کار قرار دهیم. تا ابد که نمیشود منتظر کمکهای دولتی ماند؛ باید خودمان هم از تولیداتمان به درآمدزایی برسیم و اگر به فکر صادرات فرهنگی باشیم با یک تیر دو نشان زدهایم چون هم کسب درآمد کردهایم و هم توانستهایم محصولاتمان را الگو کنیم برای کشورهای اخلاقمدار.
یعنی حتی با تنوعی که در تولیدات بصری در فضاهای مختلف وجود دارد همچنان میتوان رقابت کرد؟
من فارغ از سریالهای خودم اغلب محصولات تلویزیون را میبینم و شاهد تلاشهای دوستان هستم و میدانم رقابت با ماهواره و فضای مجازی خیلی سخت شده، ولی اگر بتوانیم به سمت تنوع در تولید محصولات برویم قطعا موفق خواهیم بود.
تنوع در چه چیز؟ در فرم روایت یا خود روایت؟
هم در قصهگویی و هم در ساختار عرضه داستان باید به سمت تنوعگرایی برویم. دیگر زمانی که بخواهیم به سبک سه دهه قبل با روایت داستانهای خانوادگی در مکانهای فیلمبرداری داخلی مخاطب جذب کنیم، گذشته است. باید داستانهای نو را در فضاهای تازه به مخاطب عرضه و بر گستردگی ژانری هم تأکید کنیم. این رفتن به سمت تنوع هم نیاز به حمایتهای مالی دارد. باید شرایطی فراهم شود که تولیدکنندگان به خصوص متخصصان تولید کمبود مالی نداشته باشند و بتوانند با فراغ بال به تولید بپردازند.
ولی آنچه آشکار است مشکلات مالی است که حتی حضور بازیگران در پروژهها را هم تحتالشعاع قرار داده.
مشکلات مالی هست و خودم هم بارها با این بدحسابیها مواجه شدهام و متأسفانه هیچ گاه روشن نیست چرا این بدحسابیها رخ میدهد ولی باید برای پیشگیری از این بدحسابیها برنامهریزی کرد. نمیدانم چرا برخی تهیهکنندگان انتظار دارند بازیگران بدون دستمزد یا دستمزد حداقلی کار کنند و صدایشان درنیاید؟ تهیهکننده باید اندوختهای داشته باشد که در شرایط بد مالی هم بتواند انتظارات را برآورده کند و نباید اعتبار تلویزیون به خاطر بدحسابی تهیهکنندگان خدشهدار شود.
آرشام خدادوست
رسانه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم