شائبه انحصارگرایی ناشر کتاب تازه محمدرضا شفیعی کدکنی چقدر جدی بود؟

تنهایی 383 میلیونی قلندر نیشابور

هر قدر که محمدرضا شفیعی کدکنی به عنوان ادیبی بی‌حاشیه و کم‌سروصدا مطرح است، مسائل پیرامون او مدام به سرخط خبرها می‌رسد و گاه هم جنجالی می‌شود؛ دوگانه عجیبی است... این‌که او ظاهرا از این حواشی به دور است، اما هر آنچه به او مربوط است می‌تواند سریع به لحاظ رسانه‌ای داغ شود. لابد خاطرتان هست که چندی پیش، این استاد دانشگاه تهران وقتی خواسته بود از در دانشگاه وارد شود، به خاطر به همراه نداشتن مدارک، از ورودش جلوگیری شده بود و همین باعث شد شیفتگانش که کم هم نیستند، شبکه‌های اجتماعی را از اعتراض‌های تند و تیزشان به سیستم آموزشی و مسؤولان دانشگاه پر کنند. در همان روزها استاد وارد جلسه‌ای هم شده بود و ظاهرا برای این‌که چندان در چشم نباشد، به جای این‌که به ردیف اول صندلی‌ها برود و برایش جا باز کنند، نشسته بود همان انتهای سالن روی پله‌ها و عکسی که از این موقعیت او منتشر شده بود، ستایش‌نامه‌های پرطمطراقی به همراه داشت. حالا هم انتشار تازه‌ترین اثر محمدرضا شفیعی کدکنی، حاشیه‌ها را پیرامون او ردیف کرده است؛ تصحیح «تذکره‌الاولیا». می‌گویند انتشارات سخن که این اثر را چاپ و برای اولین بار در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه کرده، انحصاری در فروش آن به راه انداخته و می‌خواهد از فروش تضمینی آن به‌تنهایی بهره‌مند شود. ما برای سنجش صدق و کذب این ماجرا با دفتر انتشارات سخن تماس گرفتیم. در این گزارش، به این حاشیه و به پاسخ ناشر خواهیم پرداخت.
کد خبر: ۱۲۰۵۸۲۳

روایت محمود شجاعی؛ سخنِ شفیعی کدکنی
محمود شجاعی، از شاعران «شعر دیگر» سرنوشت غریبی داشته است؛ او سال 1349 دچار احوالاتی می‌شود و تا مدت‌ها شعر را رها نمی‌کند و به خلوت خود می‌رود. شاعر «از آبی نفس‌های کوتاه» می‌گفت وقتی دچار جذبه شده، یک کتاب او را نجات داده است: «تذکره‌الاولیا»ی عطار نیشابوری. می‌گفت کتاب را هوشنگ آزادی‌ور، شاعرِ هم‌حلقه‌اش در «شعر دیگر» به او هدیه داده و همین باعث شده تا او پی ببرد چه بر او نازل شده است.
لابد شاعران و عارفان دیگری نیز چنین مراقبه‌هایی با این اثر مهم ادبیات عرفانی ما داشته‌اند و ما نمی‌دانیم اما همین یک روایت شجاعی و آزادی‌ور به ما می‌گوید که تذکره‌الاولیا از چه قدرت‌هایی جدای از ملاحظات ادبی می‌تواند برخوردار باشد.
حالا پس از وجود چند تصحیح از این کتاب ارزشمند در بازار، محمدرضا شفیعی کدکنی، نویسنده مشهور تصحیح خود را از آن منتشر کرده است و می‌دانید که این دست از کتاب‌های شفیعی را عموما انتشارات سخن منتشر می‌کند؛ ناشری که نزد اغلب اهالی ادبیات به کار نیک و رعایت اخلاقیات معروف است، اما انتشار یک شایعه در چند کانال و گروه تلگرامی مرتبط با کتاب، تعجب ما را برانگیخته است. آنها نوشته‌اند: «متاسفانه برخی ناشران، برای این که سود حاصل از فروش کتاب‌هایشان مستقیم به جیب خودشان برود، کتابفروشی‌ها را نادیده می‌گیرند. نشر سخن بدون توزیع این کتاب در کتابفروشی‌ها، انحصارا کتاب را در نمایشگاه فروخت و هنوز مشتاقان این کتاب، به‌خصوص در شهرستان‌ها به آن دسترسی نداشته‌اند». ما برای این‌که در حد نقل این شایعه نمانیم با دفتر انتشارات سخن تماس گرفتیم. در تماس نخست، یکی از کارکنان این دفتر گفت که مسؤول مربوطه در دفتر حضور ندارد و باید فردا تماس بگیریم. ما برای این‌که یک‌طرفه قضاوت نکرده باشیم، پس از ساعتی دوباره تماس گرفتیم و این بار نیز یکی از مسؤولان انتشارات گفت که سرشان شلوغ است و فردا تماس بگیریم. ما برای این‌که نمی‌خواستیم به شایعه شکل‌گرفته در شبکه‌های اجتماعی دامن بزنیم و برای‌مان مهم بود که موضع و پاسخ مسؤولان سخن را نیز در گزارش نقل کنیم، گفتیم که چنین شایعه‌ای شکل‌گرفته و پاسخ‌ندادن مسؤولان سخن و سکوت‌شان باعث می‌شود حقانیت آن شایعه ثابت شود.
پاسخ دفتر انتشارات سخن به روزنامه جام‌جم این بود: «اینها شایعه است و ما در حال پیگیری هستیم که از کجا شکل گرفته. ما کتاب را در انحصار خود نگه نداشته‌ایم و از امروز کتاب‌ها به دست دفاتر پخش مختلف رسیده است.»
منتها به نظر می‌رسد این پاسخ چندان هم ناقض شایعه پیش‌گفته نیست؛ مسؤولان سخن می‌گویند از دیروز، یعنی بیست‌ویکم اردیبهشت کتاب را در بازار توزیع کرده‌اند تا به دست دیگر کتابفروشی‌ها جز خودشان هم برسد، اما نکته‌ای که درباره سخن گفته شده این است که آنها چرا از روزی که کتاب را منتشر کرده‌اند (یعنی دست‌کم از چهارم اردیبهشت که نمایشگاه کتاب تهران آغاز به کار کرده) آن را به دست کتابفروشی‌ها نرسانده‌اند. همین که از دیروز کتاب را به بازار رسانده‌اند مشخص است که نیت‌شان مطلقا انحصارگرایی در فروش این کتاب نبوده است، اما اگر از همان ابتدا کتاب را بین کتابفروشی‌ها توزیع می‌کردند، شائبه انحصار فروش کتاب در روزهای برگزاری نمایشگاه هم کاملا مرتفع می‌شد.

ماجرای انحصار بود یا کاغذ؟
مسؤولان انتشارات سخن چند روز پیش اعلام کردند که 1500 دوره دو‌جلدی تذکره‌الاولیا با تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی را در سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران فروخته‌اند.
خبرگزاری ایبنا همان روز با یک جمع و ضرب ساده به نتیجه رسید که مردم حدود 400 میلیون‌تومان فقط برای خرید این کتاب به جیب انتشارات سخن ریخته‌اند. این محاسبه از این قرار بوده است: «براساس اعلام مسؤولان انتشارات سخن، علاقه‌مندان در سی‌ودومین دوره نمایشگاه کتاب تهران، حدود 1500 دوره از این کتاب را خریداری کرده‌اند که با توجه به قیمت 300 هزار تومانی این کتاب (البته در نمایشگاه با قیمت 255 هزار تومانی عرضه شد) می‌توان با یک ضرب و تقسیم ساده به فروش 383 میلیون تومانی رسید. این یعنی چیزی حدود نیم درصد از تراکنش‌هایی که در این دوره از نمایشگاه انجام شده است.»
در حالی که در این گزارش عنوان شده بود که هنوز چاپ جدید این کتاب به‌دلیل مشکلات کاغذ وارد پخش و کتابفروشی‌ها نشده، مسؤولان سخن به جام‌جم گفتند که شمارگان هم‌چاپ از این اثر 1100 نسخه است و بنابراین در نمایشگاه کتاب، علاوه بر چاپ اول، حدود 400 نسخه نیز از چاپ دوم به فروش رسیده است. خلاف آنچه ایبنا نوشته که چاپ دوم این کتاب در 3300 نسخه خواهد بود، سخنی‌ها به جام‌جم می‌گویند که این، تیراژ سه چاپ نخست است و هر چاپ صد نسخه خواهد بود.
از سویی به نظر می‌رسد انتشار این شایعه‌ها و شکل‌گیری این شائبه‌ها معلول بازار پرنوسان و آشفته کاغذ باشد و شاید بهتر باشد به جای این‌که ناشران را به انحصارگرایی و اتهام‌هایی از این دست متهم کنیم، چاره‌ای برای بیرون‌رفتن از این مرداب کنیم که همه را به‌زودی خواهد بلعید. ما مطمئن نیستیم که انتشارات سخن، تعمدا و به خاطر این‌که همه فروش حاصل از چندهزار نسخه اولیه را انحصارا در اختیار داشته باشد نسخه‌های بعدی را به‌سرعت چاپ نکرده و به بازار کتاب نرسانده یا این‌که واقعا اسیر نوسانات پرکشش و طاقت‌فرسای بازار کاغذ شده است.

صابر محمدی

ادبیات و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها