در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش خبرنگار جامجم، عارفه عرب احمدی 23 ساله، چند واحد درسیاش مانده بود تا در رشته کارشناسی تربیت بدنی، دانشگاه صنعتی شاهرود فارغالتحصیل شود اما بعدازظهر هشتم اردیبهشت امسال تصادف، تقدیر زندگیاش را عوض کرد. او برای شرکت در کلاس درس و همراهی با دوستانش برای برنامهریزی جشن فارغالتحصیلی از خانهشان در شهرک البرز خارج شد. خانهشان تا دانشگاه 200 متر فاصله داشت. ساعت سهبعدازظهر، تلفن مادر زنگ خورد. دوست عارفه بود که میگفت او حالش بد شده است. مادر، تلفنی پدر را خبرکرد و بعد راهی بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود شد. دخترش در بخش اورژانس بستری و پدر بالای سرش بود. عارفه تصادف کرده بود. او را به اتاق عمل بردند و خواهرانش و بقیه فامیل هم به بیمارستان آمده و دعا میکردند او خوب شود. چهار روز سخت برای خانواده گذشت و او همچنان چشمانش بسته بود. سرانجام یکی از پزشکان نزد خانواده عارفه رفت و گفت همه تلاش خود را انجام دادند اما دیگر امیدی نیست و او باید برای تایید مرگ مغزیاش به بیمارستان سینای تهران منتقل شود. عارفه را به آنجا منتقل کردند که پزشکان در بررسی وضعیت او مرگ مغزی دختر دانشجو را تایید کردند و بعد خانوادهاش تصمیم گرفتند به وصیت دخترشان که اهدای اعضا ی بدن او بود عمل کنند. هر چند عارفه نقاب برخاک کشید و رفت اما با اقدامی که انجام داد، نوید زندگی بردل بیماران زیادی روشن شد.
علیاکبر عرباحمدی، پدر اهداکننده اعضا به جامجم گفت: پسرم ده سال پیش فوت کرد و سه دختر داشتم که عارفه آخرین فرزندم بود. او چند واحد درسیاش مانده بود تا فارغالتحصیل شود. آنقدر مهربان و بخشنده بود که با رفتنش هم ایثار و بخشندگی کرد. دلمان برایش تنگ شده است. روزحادثه هنگام بازگشت از دانشگاه، پسر جوانی که راننده خودروی پژو پارس بود با دخترم تصادف کرد. در زمان تصادف سرعت خودرو 130کیلومتر بر ساعت بود. آن روز از طریق تماس تلفنی همسرم متوجه شدم عارفه حالش بد شده و در بیمارستان است.
وی افزود: بعد از آن دوستم با من تماس گرفت و خبر داد هنگام عبور از مقابل دانشگاه بوده که متوجه تصادف دختر جوانی شده و به اورژانس زنگ زده، همان موقع دیده که کارت دانشجویی او کناری پرت شده و آن را خوانده و متوجه شده دختر من است. زمانی که به بیمارستان رسیدم تازه آمبولانس آمده بود و در حال انتقال عارفه به بخش اورژانس بودند.
پدر داغدیده ادامه داد: با دیدن چهرهاش که تصادف کرده بود دلم فرو ریخت، فقط از خدا خواستم خودش شفای دخترم را بدهد. او تحت عمل جراحی قرار گرفت و همچنان به زنده ماندن دخترم امید داشتیم. روز چهارم به ما گفتند او مرگ مغزی شده اما برای تایید این موضوع باید به بیمارستان سینای تهران منتقل شود که او را به آنجا بردیم و پزشکان آنجا روز 12 اردیبهشت امسال به ما گفتند مرگ مغزیاش تایید شده است. روز بعد تصمیم گرفتیم که اعضای بدن او را طبق خواست و وصیت خودش اهدا کنیم.
وی افزود: دخترم در یکی از بخشهای برنامه خندوانه که درباره اهدای اعضا بود تصمیم گرفت کارت اهدا بگیرد و شش ماه پیش ما هم در این تصمیم او سهیم شدیم و من و همسرم نیز مثل او کارت اهدای عضو گرفتیم. بعداز مرگ مغزی دخترم قلب مهربان او، دو کلیه، کبد و دو قرنیه چشمانش را اهدا کردیم. ساعاتی بعد از امضای برگههای اهدا مسؤولان واحد فراهم آوری پیوند اعضای بیمارستان سینا سراغمان آمدند و گفتند معجزه شده و ریههای او قابل پیوند است که رضایت دادیم ریههایش هم اهدا شود.
وی گفت: اما انگار عارفه میخواست اعضای بیشتری از بدنش اهدا شود، سومین بار که مسؤولان بخش فراهمآوری اعضای پیوندی نزدمان آمدند، گفتند انگار سخاوت دختر تمامی ندارد، نسوج مغز استخوانهایش را آزمایش کردهاند که معلوم شد با 54 بیمار سرطانی که مدتهاست در انتظار پیوند هستند، مطابقت دارد، با شنیدن این حرفها خوشحال شدیم که دخترم میتواند جان انسانهای بیمار بیشتری را نجات دهد. بنابراین برگههای اهدای نسوج مغز استخوانهایش را نیز برای بیماران امضا زدیم. چهاردهم اردیبهشت امسال عارفه کنار مزار برادرش به خاک سپرده شد. افتخار میکنم او نویدبخش زندگی انسانهای دیگر و ایثار و بخششاش جاودانه شد. از گیرندگان اعضا میخواهم مثل دخترم بخشنده و مهربان باشند.
معصومه ملکی
حوادث
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد