دکتر جوان در یک قدمی چوبه دار

با تایید حکم قصاص دکتر جوان که به خاطر اختلاف ملکی صاحب یک دفترخانه اسناد رسمی را کشته بود وی در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
کد خبر: ۱۱۹۹۵۸۸

به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از بهمن سال ۹۶ و به‌دنبال کشته شدن مرد میانسالی به نام ابراهیم که صاحب یک دفترخانه ثبت اسناد رسمی بود در دستور کار پلیس قرار گرفت. شواهد نشان می‌داد این مرد پس از سقوط از پله‌های دفترخانه جان سپرده است. پلیس به تحقیق پرداخت و با مرد جوانی به نام حسن روبه‌رو شد که همزمان با ورود پلیس به آنجا رفته و ادعا می‌کرد با صاحب دفترخانه قرار ملاقات داشته است .وی به ماموران گفت: قرار بود امروز ابراهیم سند زمینی را که دو سال قبل از او خریده بودم به نامم بزند. به همین خاطر به اینجا آمدم ولی متوجه شدم او جان سپرده است.
اظهارات ضد و نقیض این مرد شک پلیس را برانگیخت و وی وقتی مشخص شد دوربین مداربسته دفترخانه صحنه درگیری او و ابراهیم را ضبط کرده است لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد.
وی گفت: پس از درگیری با ابراهیم برای دفاع از خودم یک ضربه به گردن او زدم اما تعادلش به هم خورد و از پله‌ها به پایین سقوط کرد. من که ترسیده بودم به طبقه بالا رفتم و چاقو را به سطل زباله انداختم و وقتی متوجه فوت ابراهیم شدم دفتر خانه را ترک کردم .من چند ساعت بعد برای این‌که پلیس را گمراه کنم به دفتر خانه برگشتم و ادعا کردم با ابراهیم قرار ملاقات داشته‌ام. با اعتراف‌های این مرد، وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
ابتدای این جلسه، اولیای دم برای حسن حکم قصاص خواستند وسپس حسن که در یکی از رشته‌های علوم انسانی مدرک دکترا دارد به دفاع پرداخت و گفت: از مدت‌ها قبل ابراهیم را می‌شناختم. من دوسال قبل تصمیم گرفتم پس‌انداز چندین ساله‌ام را سرمایه‌گذاری کنم. به همین خاطر پولم را به ابراهیم دادم تا زمین ۲۵۰ متری را از او بخرم اما باگذشت دو سال از این معامله او سند زمین را به نامم نمی‌زد. به همین خاطر چند بار با او درگیر شده بودم. آخرین بار حتی با پسرش هم درگیر شدم. قرار بود آن روز زمین را به نامم سند بزند اما وقتی در راه پله‌ها باهم روبه‌رو شدیم او برخورد تندی با من داشت. عصبانی شدم وبا هم گلاویز شدیم. وقتی به سمتم حمله کرد برای دفاع از خودم با چاقو یک ضربه به گردن او زدم که تعادلش به هم خورد و از پله‌ها به پایین سقوط کرد.
باور کنید ضربه‌ای که به گردن ابراهیم زدم کشنده نبود و مرگ او به خاطر سقوط از پله‌ها اتفاق افتاد. وقتی با گزارش پزشکی قانونی روشن شد حسن در مرگ ابراهیم مقصر بوده است، قضات دادگاه وی را به قصاص محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و مهر تایید خورد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها