متهم پس از قتل دوستش جسد او را در لاهیجان دفن کرد

جنایت 2 میلیاردی

مجرم فراری که دوست پولدارش را کشته و جسد وی را در لاهیجان دفن کرده بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد و به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت.
کد خبر: ۱۱۹۵۲۰۷

به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از شامگاه بیست و دوم دی ماه سال ۹۵ به‌دنبال ناپدید شدن پسر جوانی به نام وحید آغاز شد. برادر وحید که به پلیس آگاهی مراجعه کرده بود، گفت: برادرم دیشب از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت، اما چند پیامک نامفهوم از گوشی او به دست ما رسیده است. هرچه با تلفن همراه او تماس می‌گیریم، پاسخگو نیست و می‌ترسیم بلایی سرش آمده باشد. برادرم مدتی است با مردی به نام پویا اختلاف حساب دارد .
با شکایت این مرد پلیس به ردیابی پویا پرداخت اما روشن شد پویا همزمان با ناپدید شدن وحید دفتر کارش را ترک کرده است. پلیس در گام دیگر از تحقیقات به ردیابی پیامک‌های ارسال شده از گوشی وحید پرداخت و دریافت این پیامک‌ها از حوالی مهرشهر کرج ارسال شده است. یک ماه از این ماجرا گذشته بود که پلیس رد پویا را یافت و وی را بازداشت کرد. بعد از دستگیری پویا مشخص شد وی خسرو نام دارد که پس از فرار از زندان با اسم جعلی زندگی مخفیانه‌ای در پیش گرفته است. خسرو منکر اطلاع از سرنوشت دوستش بود اما هفت ماه بعد در بازجویی‌های پلیسی به جنایت اعتراف کرد. وی قتل را گردن گرفت و سه همدست دیگرش به نام‌های علی، ابوالفضل و شهرام را لو داد. آنها نیز بازداشت شدند و متهمان دیروز پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدای جلسه اولیای‌دم برای خسرو حکم قصاص خواستند .
سپس وی در جایگاه ویژه ایستاد و درباره نحوه آشنایی‌اش با قربانی گفت: من و وحید خیلی اتفاقی در شهرری با هم آشنا شدیم. چون تحت تعقیب پلیس بودم خودم را پویا معرفی کردم. من ماشین‌های گران قیمت را از صاحبان آنها اجاره می‌کردم و به افراد دیگر اجاره می‌دادم. چند بار هم چند ماشین مدل بالا به وحید اجاره دادم. ما حتی با هم به سفر شمال رفته بودیم. یک‌بار که همراه وحید و نامزدش و نامزد من به سفر رفته بودیم، وحید متوجه هویت جعلی من شد. به همین خاطر وقتی به تهران برگشتیم در این رابطه با من صحبت کرد. او دو میلیارد تومان پول به من داده بود تا برایش ماشین مدل بالایی تهیه کنم و در عوض من چک به او داده بودم. بعد از این ماجرا از من خواست تا پولش را پس دهم که سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. سوئیچ لندکروزی را هم که برایش اجاره کرده بودم از من گرفت و رفت.
وی در تشریح جزئیات قتل گفت: آن روز با او قرار گذاشتم تا به دفتر کارم بیاید و چک‌ها را پس بدهد و در عوض پولش را پس بگیرد. من از سه نفر از دوستانم خواسته بودم تا برای تسویه حساب در دفتر کارم پنهان شوند. وقتی من و وحید با هم درگیر شدیم، دوستانم که صورتشان را با پارچه پوشانده بودند به سمت او حمله کردند و دست و پا و دهان او را بستند. می‌خواستیم چک‌ها را از او بگیریم. دوستانم وحید را کتک زدند و من کارت عابر بانک وحید را به یکی از دوستانم دادم تا با آن خرید کند. ما می‌خواستیم کارت عابربانک وحید را خالی کنیم.
این متهم ادامه داد: وحید چون در اداره اسناد رسمی بود به من قول داده بود تا از ثبت‌احوال شهرری برایم شناسنامه جدید بگیرد اما به وعده‌اش عمل نکرد. به همین خاطر از دوستانم خواستم دفتر کارم را ترک کنند تا با وحید صحبت کنم. وقتی من و وحید در دفتر تنها شدیم از او خواستم تا به قولش عمل کند. می‌خواستم قلیان درست کنم تا با هم قلیان بکشیم اما او که به بهانه دستشویی رفتن پاهایش را باز کرده بود یکباره به سمت من حمله کرد و کاتری را که روی میز بود به سمت من گرفت .من با لگد زیر دستش زدم و کاتر از دستش افتاد. در آن لحظه کاتر به رگ دستش خورد و خون زیادی روی زمین جاری شد. همان موقع دوستم ابوالفضل سر رسید، او از من خواست تا در دفتر پنهان شوم و او با اورژانس تماس بگیرد. اما شدت خونریزی به حدی بود که ابوالفضل ترسید و فرار کرد. وحید همان‌جا جان داد و من جنازه او را داخل پتو پیچیدم. ماشین همسر دوستم را قرض گرفتم و جنازه پتوپیچ را داخل پلاستیک گذاشتم و به لاهیجان بردم و آنجا دفن کردم .
این متهم گفت: بعد از این‌که بازداشت شدم حقیقت را گفتم و پلیس بقایای جسد را کشف کرد و از طریق دی.ان.ای هویت وحید روشن شد. من برای این‌که رسوا نشوم همه دوربین‌های ساختمان را قطع کرده بودم اما یکی از دوربین‌ها اتفاقی روشن مانده بود که وقتی پلیس مرا بازداشت کرد، ماجرا لو رفت .
با پایان اظهارات این متهم سه متهم دیگر به دفاع پرداختند و منکر دست داشتن در قتل شدند.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها