جام جم آنلاین گزارش میدهد
1. برخی رسانهها در صدد عادی سازی دوتابعیتیها هستند. فشار به قانون و قانونگذار با هدف صیانت و حمایت از دوتابعیتیها چه معنی دارد؟ اگر قرار بر حسن نیت باشد این وظیفه مدیر دو تابعیتی است که نشان دهد برای خدمت آمده و شبیه دیگر دوتابعیت هایی که با بیت المال از کشور فرار کرده و به کشور دوم خود پناه بردند، نیست. اسامی این افراد آنقدر نزد مردم پر از علامت سوال است که حق دارند بپرسند از کجا معلوم تو شبیه آنها نیستی؟ فرض کنید شما را با محمود خاوری که یک دوتابعیتی پرحاشیه است، قیاس کنند. آیا نباید رفتاری در رابطه با دور کردن اذهان از این سوءظن داشته باشید؟
یا فرد دیگری که روزگاری سفیر ایران در سازمان ملل بود و امروز در یک بنیاد فرهنگی از ایالات متحده آمریکا هزینه دخل و خرج میگیرد. متاسفانه بخش مهمی از مدیران دوتابعیتی به جای حسن نیت سعی در شانتاژ رسانه ای دارند. چرا؟ شاید عامل اصلی آن ترس از دست رفتن یک امتیاز ویژه برای روز مباداست؟
2. در بسیاری از کشورها، قوانین سفت و سختی برای افراد دوتابعیتی وجود دارد. کشورهایی که نه مشهور به رفتارهای بسته سیاسی هستند مثل کره شمالی و نه در شرایط پیچیده سیاسی که بگوییم اقتضای این کشور مواظبت از افراد به منظور مصون ماندن از جاسوسها و خرابکارهاست. به این فهرست دقت کنید:
- آلمان، موضوع دو تابعیتی را تنها در موارد مشخص به رسمیت می شناسد. این موارد شامل افرادی می شود که از دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سوئیس آمده باشند یا ترک تابعیت فرد متقاضی به اجازه رسمی نیاز داشته باشد.
- شهروندان هلند بنا به تعهدات این کشور با نروژ و اتریش، قادر به داشتن حق شهروندی با این کشورها نیستند.
- براساس ماده سوم قانون ملی چین، این کشور حق داشتن دو تابعیت را به هیچ شهروندش به رسمیت نمیشناسد.
- در بنیاد وزارت خارجه اتریش، در صورت درخواست حق شهروندی یک کشور دیگر، متقاضی تابعیت اتریشی خود را از دست میدهد.
- در افغانستان نیز قانون، نظارت جدی بر انتصاب افراد دوتابعیتی حتی در پست های محلی و ایالتی دارد. این نشان می دهد حساسیت قانون درباره افراد دوتابعیتی مخصوص ایران نیست. این حساسیت زمانی جدی تر میشود که ایران نسبت به کشورهای عادی دیگر بنا بر شرایط منطقه ای و دشمنان بیرونی در دوران ویژهای قرار دارد.
3. اما در ایران نیز امروز یک رسم نیکو دوباره احیا شد. براساس خبرها (تا لحظه درج این مطلب) رئیسجمهور با ملغی کردن حکم معاونت دامادش در وزارت صمت در مقابل رفتاری که از نظر افکار عمومی موجه نیست، برخورد محکمی کرد. اینکه روحانی قبل از اعلام رسمی از این حکم خبر داشت یا خیر اینقدر مهم نیست. مهم این است انتصاب اشخاص به دلایل نسبی و سببی هنوز که هنوز است به عنوان یک رفتار غیرقابل دفاع شناخته میشود و رسانه ای شدن آن باعث میشود شخص دوم کشور این دستور مهم را صادر کند. این به معنای نادیده گرفتن ظرفیت افراد منتسب به شخصیت های مهم کشوری نیست، ولی سابقه افرادی که به این شکل وارد سیستم مدیریتی کشور شدند نشان میدهد وزن ناکارآمدها بیشتر از کارآمدها بوده و ناگزیر باید در این فقره سخت گرفت.
4. این رفتار میتواند درس خوبی برای دیگر مسؤولان هم باشد. بدون در نظر گرفتن عقاید سیاسی، ژن خوب ها چند وقتی میشود در فضای کشور اثر گذار هستند. موضوع البته مثل ماجرای پاراگراف اول است. خیلیها به جای بریدن این سنت تلخ، سعی در کنش و واکنش با گروه سیاسی مقابل دارند و از ژن خوب های آنطرفیها میگویند. بلی ژن خوب هر جا که باشد بد است، اما این پاک کردن صورت مساله پیامی ندارد جز اینکه شما نمی خواهید فرزند یا دامادتان از صندلی اشغال شده، برود.
5. این رفتارهای مثبت و ان شاءا... اثرگذار یک پیام مهم دیگر هم دارد. اینکه برای اصلاح یک رفتار باید از خودمان شروع کنیم. چه رئیسجمهور عراق باشد، چه رئیسجمهور ایران. مثلا فردی که منتسب به جناح اصولگراست و گرین کارت کشور آمریکا دارد نمیتواند ادعای مبارزه با مدیران دوتابعیتی کند و همچنین کسی که خویشان و بستگانش را در جایگاههای مدیریتی بدون داشتن شایستگی قرار می دهد، نمیتواند نقاد رابطه سالاری باشد. از خودمان شروع کنیم. این درس امروز روحانی و صالح بود.
سجاد بلوکات
دستیار سردبیر
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان