بهعنوان سؤال اول، چراتحلیل تمدنی دراین مقطع اهمیت ویژهای پیدا کرده وچرا باید وقایع راازاین زاویه بررسی کنیم؟
سلام و تشکر از شما. تحلیل تمدنی به این دلیل اهمیت دارد که ما با یک درگیری عمیق و تاریخی مواجه هستیم، نه صرفا یک اختلاف سیاسی یا منطقهای بین دو کشور. این درگیری، تقابل نهایی حق و باطل است که ریشه در تاریخ ۱۰ هزارساله بشر دارد و آرزوی انبیا بوده است. امروز به نظر میرسد ما در آستانه تحقق این وعده الهی هستیم. به تعبیر مقام معظم رهبری، این جنگ، جنگ مرگ و زندگی برای هر دو طرف است؛ یعنی یک نقطه عطف تمدنی که باید با دقت و عمق تحلیل شود تا جایگاه خودمان را در این صحنه تاریخی درک کنیم.
این تقابل حق و باطل را چگونه میتوان در شرایط کنونی توضیح داد؟ آیا مصداقهای عینی برای آن وجود دارد؟
بله، این تقابل همیشه در تاریخ وجود داشته اما امروز به اوج خود رسیده است. دشمنان ما، چه رژیمصهیونیستی و چه حامیانش مثل آمریکا، تمام ابزارهای خود را به میدان آوردهاند، از جنگ روانی و جاسوسی گرفته تا تلاش برای تحمیل صلحهای ساختگی. قرآن کریم به ما بشارت داده که این دشمنان اهل جنگ مستقیم نیستند و ترسو هستند. در مقابل، ما تمام فضائل امتهای گذشته را در این دوره آخرالزمانی جمع کردهایم. این تقابل، نهفقط نظامی بلکه عقیدتی و تمدنی است. مقاومت و ایمان ما در برابر عملیات روانی و فشارهای دشمن، کلید این صحنه است.
شما به نشانههای ظهور اشاره کردید. این نشانهها چه نقشی در تحلیل وقایع دارد و چگونه باید با آنها برخورد کنیم؟
نشانههای ظهور صرفا برای تطبیق با حوادث نیست، بلکه دستورالعملهایی برای عمل است. ما باید آنها را بهعنوان راهنماییبرای تشخیصصحنه وحرکت درمسیردرست ببینیم.مثلادر آیاتابتدایی سورهاسراء،به فروپاشی رژیمصهیونیستی از درون اشاره شده است. این فروپاشی به دلیل اختلافات داخلی و ترس آنهاست. جنگ ما، جنگ مقاومت و تابآوری است تا پیام حق را به جهان مخابره کنیم. این صحنه، به نظرمیرسد همان صحنه نهایی است که وعده پیروزی مسلمین را در خود دارد.
مفهوم فتنه و ابتلا در این تحلیل کجا قرار میگیرد؟ این فتنهها چگونه به ما کمک میکند؟
فتنهها و ابتلائات، سنت الهی برای خالصسازی امت است. قرآن میفرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَکوا أَنْ یقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یفْتَنُونَ». اگر ادعای ایمان داریم، باید در بوته آزمایش قرار بگیریم. این فتنهها، چه در زندگی شخصی مثل بیماری و فقر، و چه در سطح اجتماعی مثل جنگ و فشارهای تمدنی، برای این است که ناخالصیهای ما بریزد و به خلوص لازم برای ورود به حیات طیبه برسیم. بیرونآمدن از فتنهها، یعنی صعود به مرحلهای بالاتر و آمادهشدن برای بهشت.
چگونه میتوانیم در برابر سختی این آزمایشها مقاومت کنیم و چه درسهایی از آنها میگیریم؟
سختیها همیشه با روشنی همراه است. هرچه مسیر سختتر میشود، روشنتر هم میشود. اگر صحنه امروز را با ۱۰ یا ۲۰ سال پیش مقایسه کنیم، میبینیم که با وجود سختیهای بیشتر، مسیر ما دقیقتر و شفافتر شده است. این جزو سنتهای الهی است که سختیها و روشنیها با هم رشد میکند. وقتی انسان به مقصدش یقین داشته باشد، تحمل سختیها آسانتر میشود. خداوند گاهی مسیر را برای ما سختتر میکند، بهویژه اگر ما کوتاهی کرده باشیم اما این سختیها با پاداش بزرگتری همراه است. این یعنی حتی اگر خودمان کار را سختتر کنیم، خداوند راه دومی برای ما باز میکند که هم چالشبرانگیزتر است و هم افتخارآمیزتر.
شما به نقل از شهید حاج قاسم سلیمانی اشاره کردید که در تهدیدها فرصتهایی نهفته است. این فرصتها چیست و چگونه میتوانیم از آنها استفاده کنیم؟
دقیقا. شهید سلیمانی میفرمود که فرصتهای موجود در تهدیدها، در خود فرصتها نیست. تهدیدها درواقع درهایی است که خداوند برای تحولات بزرگ باز میکند. ما ممکن است به دلیل ناآشنایی، آنها را تهدید ببینیم اما باطن آنها فرصت است. شرط بهرهبرداری از این فرصتها، نترسیدن و نترساندن است. ترس از مرگ یا فرار از آن، مانع بزرگی است. اگر از مرگ نترسیم، فقط یکبار میمیریم اما اگر بترسیم، هر لحظه در ترس زندگی میکنیم. این بینش به ما کمک میکند تا با شجاعت در مسیر الهی قدم برداریم.
شما به داستان حضرت موسی(ع) و قوم بنیاسرائیل اشاره کردید. این داستان چه ارتباطی با شرایط کنونی ما دارد؟
مقام معظم رهبری به این داستان اشاره کردند که وضعیت ما شبیه زمانی است که قوم بنیاسرائیل کنار دریاگیر افتاده بودند و برخی حتی به حضرت موسی(ع) پرخاش کردند اما موسی گفت: «إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیهْدِینِ»، یعنی خداوند با من است و راه را باز میکند. این پیام برای امروز ماست. وقتی به بنبست میرسیم و محاسبات عادی راهی نشان نمیدهند، دقیقا همانجاست که امداد الهی ظهور میکند. خداوند از بنبستها، بزرگراه میسازد. ما باید به ولایت متصل بمانیم و از کوتاهیهایی مثل قوم بنیاسرائیل پرهیز کنیم. اگر به ما گفته شد به دریا بزنیم، باید با ایمان پیش برویم.
امداد الهی که اشاره کردید، در شرایط کنونی چگونه خودش را نشان میدهد؟
امداد الهی گاهی در اتفاقات بهظاهر ساده اما معنادار دیده میشود. مثلا در ماجرای اخیر صداوسیما، حضور یک مجری شجاع با حجاب چادر در پخش زنده و انتقال پیام قدرت ایران به جهان، خودش یک امداد الهی بود. اینها نشان میدهد که ما تحت عنایت خداوند هستیم. قواعد آخرالزمان با تاریخ گذشته فرق دارد. ما به سمت نور حرکت میکنیم و کافی است به این نور متصل شویم، همان نوری که در انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و جریان مقاومت تجلی یافته است.
در ادامه بحث، شما به نقش شهدا در این مسیر اشارهای داشتید. شهدا چگونه در این صحنه آخرالزمانی تأثیرگذار هستند و چرا شهادت اینقدر اهمیت دارد؟
شهدا نهتنها زندهاند بلکه در حیات ملکوتی خود قدرتی عظیم دارند. آنها عملیات اصلی را در این صحنه پیش میبرند. انقلاب اسلامی به دلیل وجود این سپاه شهدا بیش از ۴۰سال پایدار مانده، برخلاف انقلابهایی مثل مصر که در یک سال شکست خورد. شهدا، از فرماندهان بزرگ تا کودکان، نیروی محرکه امت هستند. حتی کودککشی دشمن، مانند فرعون که با کشتن کودکان مقدمه سقوط خود را فراهم کرد، در این دوره نیز به نابودی خودش منجر خواهد شد. شهدا با اتصال به نور الهی، راه را برای ما باز میکنند و این اتصال، فرمول پیروزی در آخرالزمان است.
شما به نور الهی و اتصال به آن اشاره کردید. این نور چگونه در زندگی ما و شهدا تجلی پیدا میکند؟
این نور همان جریان انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و مقاومت است که سراسر روشنی است. شهدا، با وجود ویژگیها و اخلاقیات متفاوت، در یک چیز مشترک بودند: اخلاص و اتصال به این نور. مثلا شهید بزرگوار دکتر تهرانچی، که افتخار همکاری با ایشان را داشتم، با وجود ویژگیهای شخصی متنوع، به دلیل اخلاص و جدیت در این مسیر، بخشی از این نور بود. ما هم اگر به این نور متصل شویم، با همه ضعفها و قوتهایمان، میتوانیم در این مسیر پیش برویم. این نور، دریچهای است که خداوند برای ما باز کرده تا به سمت حیات طیبه حرکت کنیم.
شما به انحراف در تحلیلها اشاره کردید، اینکه گاهی قدرتهای مادی را جایگزین امام کردهایم. این انحراف چگونه رخ داده و چگونه باید اصلاح شود؟
ما گاهی به اشتباه، قدرت علمی، نظامی یا دیپلماتیک خود را بهعنوان عامل اصلی پیروزیمان تلقی کردیم و فراموش کردیم که همه اینها ذیل امام و ولایت معنا پیدا میکند. این قدرتها اگر در برابر امام قرار گیرد، حجاب میشود. شهادت بزرگانی مثل سید حسن نصرالله، هرچند دردناک، به مایادآوری میکند که این قدرتها ابزار هستند واصل،وجود امام و هدایت الهی است.خداوند گاهی این حجابهاراکنارمیزندتاما به خلوص و بصیرت برسیم و آماده زندگی در بهشت شویم.
یکی از نکات شما تغییر در سبک زندگی بود. منظور شما از پدافند غیر و تغییر سبک زندگی چیست و چگونه باید در این زمینه عمل کنیم؟
ما به شدت به تغییر در سبک زندگی نیاز داریم، بهویژه بهعنوان بخشی از پدافند غیرعامل تمدنی. وابستگی بیشازحد ما به تکنولوژی مدرن، مثل گوشیهای هوشمند یا سیستمهای ارتباطی پیشرفته، ما را در برابر فشارهای تمدنی آسیبپذیر کرده است. باید راههای گریزی برای این وابستگی پیدا کنیم. مثلا اگر روزی اینترنت یا خودروها از کار بیفتد، باید بتوانیم با شبکههای ارتباطی واقعی مثل مساجد، خانوادهها و حلقههای محلی ادامه دهیم. این پدافند غیرعامل تمدنی، ما را در برابر فشارهای دشمن مقاوم میکند. باید این آمادگی را تمرین کنیم تا در شرایط سخت، بتوانیم به شکل دیگری زندگی را ادامه دهیم.
شما به اهمیت سواد رسانهای اشاره کردید. در شرایط کنونی که فضای مجازی نقش مهمی در جنگ روانی دارد، سواد رسانهای چگونه میتواند به ما کمک کند؟
فضای مجازی امروز میدان اصلی جنگ روانی است. سواد رسانهای به ما کمک میکند قواعد این عالم را بشناسیم و از عملیات روانی دشمن که هدفش تضعیف روحیه ماست، مصون بمانیم. عملیات روانی صرفا درباره دروغ یا راست نیست بلکه درباره تأثیر بر روحیه و باورهای ماست. باید اخبار را تحلیل کنیم، نه اینکه فقط مصرفکننده باشیم. علاوه بر این، باید شبکههای ارتباطی واقعی مثل مساجد و محلهها را تقویت کنیم تا بهعنوان پدافند غیرعامل، در صورت قطع دسترسی به فضای مجازی، بتوانیم ارتباطمان را حفظ کنیم.
شما به کوتاهی در ارائه تحلیلهای عمیق تمدنی اشاره کردید. چگونه میتوانیم این خلأ را جبران کنیم؟
ما در ارائه تحلیلهای عمیق عقیدتی و تمدنی کوتاهی کردهایم اما اکنون که درِ رحمت الهی باز شده، فرصت داریم این مفاهیم را منتقل کنیم. باید از سطوح علمی و فرهنگی عمیق تا سطوح سادهتر، تبیین کنیم. شبکههای اجتماعی و گروههای محلی ما باید بستری برای این تبیینها شوند. این کار، بهویژه در شرایط کنونی که جهان درگیر یک تقابل تمدنی است، اهمیت زیادی دارد. باید مفاهیم الهیاتی و تمدنی را به زبان ساده به مردم منتقل کنیم تا آگاهی جمعی بالا برود.
نقش ارتباطات بینالمللی و شبکهسازی جهانی در این تقابل تمدنی چیست؟
همانطور که مقام معظم رهبری تأکید کردند، اکنون زمان استفاده یا ایجاد شبکههای بینالمللی است. این تقابل از سطح داخلی فراتر رفته و به یک واکنش جهانی تبدیل شده است. این همان چیزی است که قرآن میفرماید: «وَرَأَیتَ النَّاسَ یدْخُلُونَ فِی دِینِ الله أَفْوَاجًا». آمریکا جهان را درگیر کرده اما این یک فرصت بزرگ است. ما باید شبکههای ارتباطی خود را گسترش دهیم، حتی اگر لازم باشد زبانهای جدید یاد بگیریم یا ارتباطات بینالمللی برقرار کنیم. این شبکهسازی برای انتقال پیام مقاومت و آگاهیبخشی جهانی حیاتی است.
در پایان، چه توصیهای برای تقویت وحدت ملی و حفظ روحیه مردم در این شرایط دارید؟
وحدت ملی و غرور ملی باید تقویت شود اما باید مراقب غرور کاذب باشیم. قرآن میفرماید بعد از پیروزیها باید «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک». باید خضوع و توسل به خداوند و اهل بیت(ع) را بیشتر کنیم. کمکهای مؤمنانه، حمایت از نظام و مدیران و ادامه زندگی عادی با روحیه مقاومت، کلید پیروزی ماست. باید اختلافات را کنار بگذاریم و از فرماندهان و مدیران حمایت کنیم. دشمن ما اهل جنگ مستقیم نیست و با جاسوسی و عملیات روانی کار میکند اما با وحدت و همکاری امنیتی میتوانیم آنها را خنثی کنیم. همچنین، توسل به قرآن، دعا و ذکر، ما را در این مسیر نگه میدارد. این صحنه، آرزوی انبیا بوده و ما باید با تضرع و ایمان، شایسته این لحظه تاریخی باشیم.