حالا داوطلبان تقریبا با دو هفته زمان اضافه روبهرو هستند؛ اما آیا این زمان فرصتی برای جبران است یا این تعویق پیشآمده بیش از پیش تمرکز دانشآموزان را بههم خواهد ریخت؟
فشار روانی را درک کنیم، نه انکار
تعویق سه هفتهای مرحله دوم کنکور، فقط یک تغییر در تقویم آموزشی نبود؛ بلکه برای بیش از ۸۲۲ هزار داوطلبی که ماهها با وسواس و اضطراب برای پنجم و ششم تیرماه برنامهریزی کرده بودند، بهمعنای ازهمگسیختگی در نظم ذهنی و روانی بود. کسانی که هر روزشان را با ساعت آزمون میسنجیدند، ناگهان خود را در سه هفته بلاتکلیفی یافتند؛ نه آنقدر دور که بتوان رها کرد و نه آنقدر نزدیک که بتوان بیتفاوت ماند. در چنین فضایی، برای بسیاری از داوطلبان، فشار روانی افزایش یافته، اضطراب تشدید شده و حتی نوعی فرسودگی پنهان در حال شکلگیری است. در مقابل، برخی این سه هفته را فرصتی تازه میدانند؛ زمانی برای مرور، اصلاح برنامهها یا حتی بازیابی انرژی روانی اما واقعیت این است که چگونگی مواجهه با این تعویق، اکنون خود به یکی از تعیینکنندهترین عوامل موفقیت تبدیل شده است. امیرحسین جعفرقلی، مشاور تحصیلی در گفتوگو با جامجم بر انطباق انتظارات متناسب با شرایط تاکید میکند و میگوید: در شرایط بحرانی، انتظار رفتار عادی از نوجوانان اشتباه است. نمیشود از آنها خواست فکر کنند اتفاقی نیفتاده و فقط درسشان را بخوانند؛ چراکه در شرایط پایدار و روزمره، نوجوانان طبق برنامههای آموزشی خود پیش میروند اما وقتی بحران به زندگی روزمره هجوم میآورد، الگوهای همیشگی کارایی ندارد. آنطور که او توضیح میدهد، درواقع وقتی اطرافیان از بچهها میخواهند وانمود کنند که هیچچیز تغییر نکرده، درواقع آنها را از پذیرش بحران بازمیدارند. پذیرش اولین گام برای سازگاری سالم است.
در بحران دنبال معجزه نباشیم
در مواجهه با شرایط بحرانی، یکی از خطاهای متداول، انتظار بازگشت ناگهانی و معجزهآسا به وضعیت پیشین است. این نگاه نهتنها دور از واقعیت است بلکه میتواند فرآیند مدیریت بحران و بازسازی را مختل کند. جعفرقلی در این زمینه بهدرستی تأکید میکند که ما باید بپذیریم که محدودیتها وجود دارد و قرار نیست در این شرایط سخت همان عملکرد قبل را داشته باشیم اما باید سعی کنیم با همین محدودیتها بهترین خودمان باشیم. این رویکرد مبتنی بر واقعگرایی و هدفمندی، نقطه اتکایی است که افراد را قادر میسازد ضمن حفظ انسجام و تمرکز، با توجه به اقتضای شرایط به نحو اثربخش عمل کنند. امیدواری بیجا به بازگشت فوری وضعیت قبلی، نهتنها انرژی و منابع را هدر میدهد بلکه مانع از اتخاذ تصمیمات راهبردی و سازگار با واقعیت میشود. آنطور که این مشاور تحصیلی هم تاکید میکند، در نهایت، عبور موفق از شرایط بحرانی مستلزم درک عمیق از محدودیتها، پذیرش تغییرات و تعریف اهداف واقعبینانه است. این فرآیند، بستر لازم برای بازسازی پایدار و رشد مستمر را فراهم میآورد و امکان شکلدهی به آیندهای مقاومتر و هوشمندانهتر را میسر میکند.
۴ پیشنهاد اساسی به خانوادهها
همه میدانیم که کنکور فقط یک آزمون چهارساعته نیست؛ برای بسیاری از نوجوانان، ماهها فشار بیوقفه، اضطراب پنهان و انتظارات سنگین اطرافیان است که بهتدریج روان آنها را تحلیل میبرد. برخلاف تصورات رایج، فقط خرید کتابهای کمکآموزشی و استخدام مشاور تحصیلی، تضمینکننده موفقیت دانشآموزان در کنکور نیست بلکه نقش عاطفی و روانی خانوادهها گاهی بسیار تعیینکنندهتر است. جعفرقلی به عنوان مشاور تحصیلی معتقد است برای عبور سالم از این دوران پرتنش، کنکوریها و البته خانوادهها باید به احساسات خود بیش از پیش توجه کنند و آنها را به رسمیت بشناسند. مثلا دانشآموزی که میگوید خواب پناهگاه من است، بهجای سرزنش شدن، باید یاد بگیرد از خواب بهعنوان ابزار بازسازی انرژی استفاده کند، نه بهعنوان بهانهای برای فرار. در چنین وضعیتی، مهمترین نقش خانواده، نه فشار بیشتر که همراهی، درک و همدلی واقعی با فرزندشان است.
این مشاور تحصیلی در این زمینه چهار راهکار کلیدی برای خانوادهها ارائه میدهد؛ اولین راهکار پیشنهادی به خانوادهها شنیدن بیقضاوت است. درواقع وقتی فرزندتان از اضطراب، ترس یاخستگی حرف میزند،او را مسخره یا سرزنش نکنید. دومین راهکار، همدلی واقعی است. خانواده به جای پند دادن، باید بگوید «اگر من هم جای تو بودم، همین حس رو داشتم.» این همدلی ساده،احساس تنهایی راازبین میبرد.سومین راهکار،همراهی عملی است.والدین درچنین شرایطی بایداز فرزندان خود بپرسند که چه کمکی از دستشان برای آرام کردن فرزندشان برمیآید.گاهی حتی نشستن کنار فرزند در زمان مطالعه، میتواند حس امنیت ایجاد کند. آخرین راهکار هم حل مسأله مشترک است. درواقع خانوادهها باید بهجای تحمیل راهحل، با فرزندشان همفکری کنند که در وضعیت کنونی چه برنامهای عملیتر است و چه تغییراتی میتوانند اعمال کنند؟