جامعهای که در ارزیابیهای پیش از بحران، با چالش کاهش سرمایه اجتماعی مواجه بود و توانست در مدت زمانی کوتاه، چهرهای تازه از وحدت و همدلی را به نمایش بگذارد. برای بررسی ابعاد این دگرگونی، از نقش نهادهای فرهنگی و مدنی گرفته تا ضرورت تبیین و آموزش در ادامه با دکتر موسی بیات، مدیرکل دفتر مطالعات فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس به گفتوگو پرداختهایم.
بهتر است با این مسأله شروع کنیم که چرا کشورهای منطقه و حتی جهان از انسجام ملی ایرانیان شگفتزده شدند؟
پیش از وقوع جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل، آمارهاوپیمایشهای ملی دستگاههای مختلف نشان میدادکه سرمایه اجتماعی کشور به دلایل گوناگون دچار ضعف شده است.با این حال، در جریان تحولات اخیر وبراساس آمارهایی که رسانهملی نیز منتشر کرده، انسجام اجتماعی در کشور بهطور چشمگیری افزایش پیدا کرد. بررسیهای داخلی و شواهد بینالمللی نیز مؤید این روند صعودی در سرمایه اجتماعی هستند. در سطح بینالملل، هرچند پس از وقایع پیشین محور مقاومت، واکنشهایی ازسوی ایران صورت گرفت امااین اقدامات درحدی بازدارنده نبود که مانع ادامه عملیاتهای رژیمصهیونیستی شود اما در اتفاق اخیر که اسرائیل تلاش داشت با ترفند غافلگیری به هدف خود برسد، با مدیریت هوشمندانه مقام معظم رهبری، شرایط اما خیلی زود به وضعیت پیشین بازگشت. این اقدام بهطور قابلتوجهی مرجعیت منطقهای ایران را در افکار عمومی جهان عرب افزایش داد. براساس آخرین پیمایشها، ایران نهتنها توانست جایگاه پیشین خود را بازپس گیرد بلکه به سطحی جدید از رهبری در محور مقاومت دست یافت.
به نظر میرسد در این شرایط رژیمصهیونیستی مسأله هستهای را بهانه قرار داده بود.
مسأله اسرائیل در اصل، جمهوری اسلامی ایران نبود؛ بلکه آنها با ملیت ایرانی مشکل داشتند. حتی موضوع اصلی آنها ایران هستهای نیست بلکه ایران بزرگ و یکپارچه را مد نظر دارند. در این میان البته با آغاز جنگ، اپوزیسیون نیز وارد میدان شد.
با توجه به تجارب این مدت به نظرتان چگونه میتوان تابآوری اجتماعی را در برابر جنگ روایتها تقویت کرد؟
در چنین شرایطی، داشتن برنامه ضروری است؛ حتی اگر جنگ کوتاهمدت هم باشد، باز هم باید برای آن برنامهریزی داشت. تابآوری اجتماعی یکی از مهمترین حوزههای نیازمند طراحی عملیاتی است. در جریان این جنگ، اقشار مختلف جامعه آسیب دیدند و لازم است برای گروههای دارای نیازهای ویژه، مخصوصا کودکان و نوجوانان، برنامهریزیهای خاصی کرد. گاهی تابآوری اجتماعی تنها به مسائلی چون تهدید امنیت، افزایش کشتار جمعی، قحطی، کمبود مواد غذایی، سرقت و مانند آن محدود میشود؛ خوشبختانه در جنگ ۱۲روزه با چنین پدیدههایی مواجه نشدیم. با این حال در شرایط اینچنینی، مهمترین عاملی که میتواند تابآوری اجتماعی را کاهش دهد، روایتهای رسانهای است که باعث گسترش احساس ناامنی در جامعه میشود. در این مدت تولیدات رسانهای دشمن به شکل گستردهای در شبکههای اجتماعی منتشر میشد. بنابراین، یکی از اصلیترین محورهایی که باید در آن ایستادگی کرد و برنامه داشت، عرصه رسانه است. نباید فراموش کرد که در این مدت شاهد افزایش مرجعیت رسانهای صداوسیما بودیم به همین دلیل مهمترین مسألهای که دشمن از ابتدا بر آن تمرکز کرد، امنیت روانی مردم بود.
در این بین مسئولان و نهادهای مختلف چه وظیفهای برای حمایت و آگاهسازی نوجوانان و جوانان دارند؟
برخی وزارتخانههایی که متولی امور کودکان و نوجوانان هستند باید اقدامات متنوع و مؤثری را در دستور کار قرار دهند. درحال حاضر، وزارت آموزشوپرورش نزدیک به ۲۰ میلیون مخاطب دارد که نیازمند توجه ویژهاند؛ نسلی که جنگ تحمیلی را تجربه نکردهاند و برای نخستینبار با مفاهیمی چون بمب و موشک مواجه شدند. بنابراین، آموزشوپرورش باید از ظرفیتهای کنونی خود برای مداخلات روانشناختی و نیز رشد و تربیت سیاسی این دانشآموزان، برنامه عملیاتی مشخصی داشته باشد. در همین راستا، میتوان از فرصت تعطیلات تابستانی برای آموزش معلمان بهره گرفت. آموزشهایی که به کمک روایت قصههای جنگ، مفاهیم آن را برای کودکان قابل فهم کند و در مسیر تقویت تابآوری آنان مؤثر باشد. گروه دیگر، والدین دانشآموزان هستند؛ آنها باید بیاموزند چگونه میان تجربه جنگ و فرزندانشان پیوندی آگاهانه برقرار کنند. این مسئولیتها برعهده نهادهایی چون آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی و رسانههاست.
نقش نهادهایی مانند مساجد را در افزایش تابآوری جامعه چگونه میبینید؟
نهاد اجتماعی دیگری که اهمیت بالایی دارد و هسته اولیه انقلاب نیز از آنجا آغاز شد، مساجد هستند. این نهاد بهدلیل کارکرد کانونی و معنویاش، از دو جهت میتواند به ما کمک کند؛ نخست، کارکرد معنوی مسجد است که با توجه به روحیه دینی، ایمانی و معنوی مردم، به تقویت تابآوری جامعه کمک شایانی میکند. دوم، نقش مساجد در تقویت مشارکت اجتماعی است؛ مشارکتی که میتواند ساماندهی خدماتی را شامل شود که در محیط پیرامونی مسجد ارائه میشوند. پیش از این بحران نیز با گروههای آسیبپذیر و نیازمند در جامعه مواجه بودهایم. ممکن است دستگاههای رسمی، اطلاعات دقیقی درباره این افراد نداشته باشند اما مساجد با توجه به ارتباطات اجتماعی گسترده خود، بهترین بستر برای ایجاد و توسعه مشارکت اجتماعی هستند. همچنین نهادهای مدنی و سازمانهای مردمنهاد از دیگر ابزارهای مهمی هستند که حاکمیت میتواند با ساماندهی و حمایت از آنها، تابآوری اجتماعی را ارتقا دهد.
تداوم زندگی پس از جنگ
دکتر موسی بیات، مدیرکل دفتر مطالعات فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس میگوید: «بازگشت به روال عادی زندگی پس از توقف حملات، به این معنا نیست که جنگی رخ نداده، بلکه همانطور که در دوران دفاعمقدس نیز مؤلفههای یک زندگی عادی حفظ شده بود، امروز نیز باید تلاش شود این روند تداوم یابد. همچنین امیدبخشی و امیدآفرینی از دیگر وظایف مهم مردم پس از سپری کردن این روزها بهشمار میرود.» وی در ادامه با تاکید بر بیانات مقام معظم رهبری درباره ضرورت تبیینگری میافزاید: «تبیین یکی از مهمترین اقداماتی است که ایشان بر آن تاکید کردند و امروز، تبیینگری در جامعه وظیفهای همگانی محسوب میشود. از آنجا که جنگ اخیر، جنگی روانشناختی و ترکیبی بود، تمام افراد جامعه بهعنوان سلولهای زنده آن، نقشی مؤثر و تعیینکننده در این عرصه دارند. درواقع، جامعه میتواند مکمل تولیدات رسانهای حاکمیتی و ملی شود.» دکتر بیات معتقد است که ما وارد جنگی ناخواسته شدیم؛ جنگی که با وجود دشواریها، ظرفیت حفظ امنیت جمهوری اسلامی ایران در دهههای آینده را دارد و به یک جهش ژنتیکی در امنیت ملی منجر خواهد شد. خوشبختانه با همت مردم و مدیریت مقام معظم رهبری، از این برهه با موفقیت عبور کردیم.