سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
به گزارش جامجم، رسیدگی به این پرونده از ۱۴ سال قبل به دنبال پیدا شدن جسد یک مرد سالخورده در خانه اش در غرب تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت. وقتی پسر محمود به خانه مراجعه کرد با جسد سوخته پدرش رو به رو شد و پلیس را در جریان قرار داد.شواهد نشان میداد،جنایت از سوی یک آشنا رخ داده و عامل یا عاملان جنایت با آتش کشیدن خانه قصد گمراه کردن پلیس را داشتهاند. پلیس به تحقیق پرداخت و دریافت همسر این مرد 70ساله به نام اعظم که 30سال داشت نیز همزمان با این جنایت ناپدید شده است. به این ترتیب فرضیه دست داشتن اعظم در جنایت خانوادگی قوت گرفت.یک هفته از این ماجرا گذشته بود که اعظم به پلیس آگاهی رفت و خودش را تسلیم کرد. وی گفت: من با همدستی یک مرد همسرم را کشتم و خانه را آتش زدم تا پلیس را گمراه کنم. ما به شمال رفته بودیم اما یک هفته بعد دچار عذاب وجدان شدم و به تهران برگشتم .
با اعترافهای این زن همدستش به نام فرامرز نیز ردیابی و بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.
به این ترتیب فرامرز به اتهام قتل و اعظم به اتهام معاونت در قتل در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در آن جلسه فرزندان قربانی برای عاملان جنایت حکم قصاص خواستند .
زن جوان گفت: 12ساله بودم که پدرم به زور مرا شوهر داد. همسرم مردی بداخلاق و معتاد بود و بارها مرا کتک زده بود. با آنکه بهتازگی بچهدار شده بودم مرا از خانه بیرون کرد و خواست تا به خانه پدرم برگردم. من هم بهناچار به خانه پدرم که در شمال کشور بود، رفتم. بعد هم طلاقم داد. پدرم وضع مالی خوبی نداشت. او میگفت نمیتواند مخارج زندگیام را تامین کند. به همین خاطر چند سال بعد مرا به محمود که سنی بیشتر از پدرم داشت، شوهر داد. او مرد بدی نبود، اما صاحب چهار فرزند بود و من هیچ علاقهای به او نداشتم.
وی درباره آشناییاش با فرامرز گفت: آن روز همراه فرزندم به عنوان مسافر سوار ماشین او شدیم. من که از زندگیام ناراحت بودم، گریه کردم و فرامرز علت گریههایم را پرسید. من هم با او درد دل کردم و تلفنم را به او دادم. بعد از مدتی از او خواستم تا در کشتن شوهرم به من کمک کند. او هم پذیرفت. ولی من در قتل دخالتی نداشتم.
با اظهارات این زن فرامرز نیز جنایت را گردن گرفت. در پایان جلسه قضات دادگاه فرامرز را به قصاص و زن جوان را به ۱۵ سال زندان محکوم کردند .حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید شده بود که فرامرز توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند. به این ترتیب دیروز از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور یک قاضی مستشار پای میزمحاکمه ایستاد .
وی گفت: من راننده بودم و با ماشین کار میکردم و پسری یک ساله داشتم .آن روز اعظم و فرزندش را به عنوان مسافر سوار ماشین کردم.او ناراحت بود و گریه میکرد. من که ناراحت شده بودم علت گریه اش را پرسیدم و او با من درددل کرد. او گفت شوهرش مرد سالخوردهای است که هیچ علاقهای به او ندارد و از زندگیاش ناراضی است. حرفهایش باعث شد تا دلم برایش بسوزد. من چند بار با او تماس گرفتم و او با من درددل کرد. آخرین بار گفت از زندگیاش خسته شده و میخواهد شوهرش را بکشد. او از من خواست در این کار کمکش کنم. او در خانه را باز گذاشت و من نیمهشب وارد خانه آنها شدم و شوهرش را خفه کردم. سپس خانه را آتش زدیم تا همه فکر کنند پیرمرد در آتشسوزی خانه مرده است. ما بعد از قتل از ترس به شمال کشور فرار کردیم اما اعظم دچار عذاب وجدان شد و به تهران برگشت و ماجرا را به پلیس گفت .
وی ادامه داد: در مدت ۱۴ سالی که در زندان بودم خیلی عذاب کشیدم، حالا پسرم ۱۵ سال دارد و من شرمنده او هستم. من اشتباه بزرگی مرتکب شدم و حالا پشیمانم. با پرداخت دیه ۳۰۰ میلیونی توانستم رضایت فرزندان قربانی را جلب کنم و حالا از دادگاه تقاضا دارم در مجازات تخفیف قائل شوند. میخواهم به زندگیام برگردم و گذشته سخت را برای پسر نوجوانم جبران کنم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد