گزارش جام‌جم از تازه‌ترین یافته‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد رفتار فرهنگی خانوار در ایران همچنان در وضعیت هشدار است

چرا مثل قمی‌ها‌ و گیلانی‌ها نباشیم؟

شما را نمی‌دانیم، اما ما هر وقت می‌شنویم اینجا و آنجا می‌گویند ایرانیان رفتار فرهنگی فلان و بهمانی دارند، کفری می‌شویم. چرا؟ چون معتقدیم چنین گزاره‌های قاطعانه‌ای تنها و تنها باید مبتنی بر آمارهای مستند صادر شوند و نه بر اساس باورهای تجربی و شخصی. حالا اگر آمارها هم همان را بگوید که ما بر اساس تجربه و باورهای انفرادی یا جمعی‌مان می‌گوییم که بهتر، اما وقتی می‌بینیم آمارها وضعی خوشبینانه‌تر یا بدبینانه‌تر از آنچه را ما بدون توجه به اعداد و ارقام می‌گوییم ساخته‌اند، باید به خود بیاییم و یاد بگیریم تحلیل‌های‌مان را با نتایج به‌دست آمده از آمار مستدل کنیم. حالا مرکز آمار ایران، گزارشی 60صفحه‌ای منتشر کرده و طی آن فرهنگ رفتاری خانوار ایرانی را بر اساس نتایج به‌دست‌آمده از آمارگیری گسترده پیش روی ما نهاده است. این گزارش، هر آنچه را بتوان ذیل فرهنگ رفتاری قرار داد با هدف‌قراردادن 40هزار خانوار و البته افراد باسواد 15ساله و بالاتر از آن مد نظر قرار داده‌است؛ از سینما و تئاتر و کنسرت‌رفتن و کتاب و روزنامه‌خواندن تا ورزش‌کردن و وقت‌گذراندن در شبکه‌های اجتماعی. عجالتا در گزارشی که بر اساس این اعلام جدید نوشته‌ایم، به فراخور موضوعات مورد بررسی در صفحه ادبیات و هنر روزنامه جام‌جم، مقولات مرتبط با ادبیات و هنر را جدا کرده و به بررسی‌شان نشسته‌ایم. اما این آمارها چه نکاتی فراتر از اعداد و ارقام دارند و با ما از چه می‌گویند؟
کد خبر: ۱۱۸۴۳۷۵

سینما

48929067نفر| خانواده‌دوست‌های بهانه‌جوی فراری از سینما
از 60 میلیون و 341 هزار و 46 نفری که درباره سینمارفتن از آنها سوال شده، 11میلیون و 411هزار و 979 نفر گفته‌اند در یک سال مورد مطالعه، حداقل یک بار به سینما رفته‌اند یعنی تنها 9/18درصد از جامعه آماری. این یعنی 1/81 درصد و به عبارتی 48 میلیون و 929 هزار و 67 نفر حتی یک‌بار هم سینما نرفته‌اند.
از بین 11میلیون‌نفری که به سینما رفته‌اند، بیش از سه‌میلیون‌نفرشان یعنی 9/29 درصد فقط یک بار سینما رفته‌اند. این را هم بدانید که ظاهرا ایرانیان اهل تماشای فیلم به تنهایی نیستند؛ در حالی که فقط 203 هزار نفر یعنی تنها 8/1 درصد از کسانی که سینما رفته‌اند بلیت تکی گرفته‌اند، بیش از شش‌میلیون و 775 هزار نفر یعنی 4/59 درصد با خانواده به سینما رفته‌اند. این را گفتیم که بگوییم اغلب آنها که اهل سینما رفتن نیستند می‌گویند اگر بخواهند دست خانواده را بگیرند و به سینما بروند کلی هزینه‌شان می‌شود. این در حالی است که خواندید، بیشتر کسانی که به سینما می‌روند با خانواده پا به سالن تاریک گذاشته‌اند و تعداد کسانی که به‌تنهایی سینما می‌روند از همه کمتر است.

تئاتر

9/94 درصد| مع‌الاسف چه بگوییم؟
طی این پروسه آمارگیری، از 60 میلیون و 341 هزار و 46 نفر پرسیده‌اند در یک سال اخیر به تماشای نمایشی نشسته‌اید یا نه. مع‌الاسف [به قول محمدصادق علیزاده، دبیر گروه فرهنگ و هنر]، 57 میلیون و 245 هزار و 65 نفر باز هم صاف نگاه کرده‌اند توی چشم‌های بنده‌خدایی که پرسشگر بوده و گفته‌اند نه! یعنی 9/94 درصد.
سه میلیون و 95هزار و 981 نفر هم که می‌شوند 1/5‌درصد، حداقل یک بار به سالن تئاتر رفته‌اند. یک میلیون و 263 هزار و شش نفر از این بین، یعنی 8/40 درصد فقط یک بار در یک سال به تئاتر
رفته‌اند.

موسیقی

2 ساعت و 29 دقیقه | مفت باشه...
در رابطه با موسیقی نیز از 40 میلیون و 886 هزار و 579 نفر پرسش شده است. سوال بسیار هم کلی است، از آنها که بخواهند درصد و عدد را بالا ببرند: «شما در یک سال اخیر موسیقی گوش کرده‌اید؟ حالا یا در رادیو و تلویزیون یا از طریق تجهیزات صوتی و تصویری، تبلت، لپ‌تاپ، رایانه و تلفن همراه». جالب است بدانید 19میلیون و 454 هزار و 467 نفر گفته‌اند نه! یعنی 2/32 درصد. 40 میلیون و 886‌هزار و 579نفر هم گفته‌اند موسیقی گوش داده‌اند. به نظر می‌رسد آنها برای موسیقی چندان خرجی نمی‌کنند؛ این را آمار دانلودهای غیر قانونی به ما می‌گوید. بیش از 29 میلیون‌نفر یعنی 1/71 درصد به موسیقی پاپ، بیش از 20میلیون‌ نفر یعنی 2/49 درصد به موسیقی سنتی، بیش از 15میلیون‌ نفر یعنی 8/36 درصد به موسیقی محلی، حدود پنج میلیون ‌نفر یعنی 2/12 درصد به موسیقی رپ یا راک ایرانی، بیش از سه میلیون و 700 هزار نفر به موسیقی کلاسیک غربی و حدود سه میلیون ‌نفر یعنی 3/7 درصد به موسیقی غربی به جز کلاسیک گوش فرا داده‌اند. سرانه گوش‌دادن به موسیقی در طول هفته در کل کشور دو ساعت و 29 دقیقه بوده است. گیلانی‌ها همان‌طور که در روزنامه‌خوانی با 3ساعت و 4دقیقه در ماه اولند اینجا هم با سه ساعت و 12 دقیقه در صدر ایستاده‌اند.
اما کنسرت. شاید فکر کنید مردمی که موسیقی بیشتر گوش می‌دهند لابد بیش از آن‌که به سالن‌های تئاتر بروند به سالن‌های برگزاری کنسرت‌ها می‌روند، اما جالب است که آمار منتشرشده چنین باوری را رد می‌کند. از 41 میلیون و 178 هزار نفری که از آنها در این رابطه پرسش شده، فقط سه میلیون و 701 هزار و 492 نفر گفته‌اند پای کنسرتی نشسته‌اند یعنی فقط 5/4 درصد. حتی 6/0 درصد کمتر از کسانی که به تماشای نمایشی نشسته‌اند. آمار کسانی که طی یک سال هیچ کنسرتی را ندیده و نشنیده‌اند 57 میلیون و 639 هزار و 554 نفر است، یعنی 5/95 درصد. تازه، از بین کسانی که کنسرت رفته‌اند، یک میلیون و 334 هزار و 304 نفر یعنی 4/49 درصد تنها یک بار رفته‌اند.

کتاب

15دقیقه| ما واقعا روزی اینقدر کتاب می‌خوانیم؟
ماجراها دارد این محاسبه سرانه مطالعه. لابد شما هم بارها حاشیه‌‌های مرتبط با آن را شنیده‌اید. این‌که دقیقا چه نوع مطالعه‌ای در این آمارگیری‌ها مدنظر قرار داده می‌شود یا این‌که اساسا قرائت فلان متن مطالعه محسوب می‌شود یا نه. نمی‌دانیم شما یادتان هست چند سال پیش گفته شد حتی وقتی صبح‌ها به دستشویی می‌روید، خمیردندان را برمی‌دارید و روی مسواک می‌مالید و کارتان را شروع می‌کنید. اگر در این میان اسم برند خمیردندان را خوانده باشید هم جزو مصادیق مطالعه روزانه شما محسوب می‌شود یا حتی خواندن نوشته‌های تابلوهای راهنمایی و رانندگی در خیابان. البته هیچ‌گاه برقراری چنین وضعی بر آمارگیری‌های مرتبط با سرانه مطالعه تایید نشد، اما خب کار خودش را کرد و برای همیشه ما به آمار مطالعه اعلامی ایرانی‌ها مشکوک شدیم، حتی اگر بسیار ناچیز و به همین فراخور باورکردنی باشد. بر اساس تازه‌ترین آمار اعلام‌شده در گزارش مرکز آمار ایران که مرتبط با سال 1396 است، سرانه یک ماه مطالعه ایرانیان در این سال، هفت ساعت و 41 دقیقه بوده است؛ یعنی روزانه حدودا 15دقیقه.
8/41 درصد| سینه‌سپرکرده‌ها و شرمنده‌ها
در فرآیند رسیدن به این آمار، مرکز آمار ایران از 52میلیون و 871هزار و 716 نفر پرسیده در یک سال اخیر یعنی از مهر 1395 تا مهر 1396 کتاب غیردرسی خوانده‌اند یا نه. 30میلیون و 786هزار و 726 نفر بادی در غبغب انداخته، سینه سپر کرده و گفته‌اند: بله! یعنی 2/58 درصد از کل جامعه هدف. آیا آن 22میلیون و 84هزار و 990 نفر روی‌شان شده است صاف نگاه کنند در چشم‌های پرسش‌کننده و بگویند در یک سال اخیر حتی یک کتاب غیردرسی نخوانده‌اند؟ بله، ظاهرا روی‌شان شده است! آنها 8/41 درصد از این آمارند.
20 ساعت و 7 دقیقه| جغرافیای مذهبی کتابخوانی در ایران
شما در کدام استان زندگی می‌‌کنید؟ فکر می‌کنید وضع سرانه مطالعه در جایی که زندگی‌ می‌کنید چقدر است؟ جالب است بدانید قمی‌ها در سرانه مطالعه اول‌اند با 20 ساعت و هفت دقیقه یعنی چیزی حدود 13ساعت بیش از میانگین همه استان‌ها که هفت ساعت و 41 دقیقه در ماه بوده است. استان دوم، حدود ده ساعت از قم عقب است: خراسان رضوی با ده ساعت و 33 دقیقه. تا اینجا مشخص است که دو استان با بافت فرهنگی و مذهبی در صدرهستند و از این رو عجیب نیست که قرآن و کتاب‌های ادعیه نیز در صدر موضوعات مورد علاقه مردم بوده باشند [در این باره در بخش مربوط به خودش نوشته‌ایم.] تازه استان سوم نیز که یزد است با ده ساعت و 19دقیقه وضع مشابهی دارد.
استان ایلام هم با دو ساعت و 48 دقیقه در انتهای جدول است. جالب است بدانید حتی با حذف قرآن و کتاب‌های ادعیه در آمارها باز هم استان قم در صدر است با 11ساعت و 46دقیقه.
3787009نفر | دیگر ملت شعر نیستیم؟
معروف است که می‌گویند دیوان حافظ در همه خانه‌های ایرانیان هست. اما اگر به آمار موضوعاتی که ایرانیان در یک سال مطالعه کرده‌اند، که هر یک می‌توانسته‌اند یک تا چهار موضوع را در این آمارگیری عنوان کنند، توجه کنیم درمی‌یابیم که تنها سه میلیون و 787هزار و 9 نفر شعر خوانده‌اند؛ یعنی فقط 3/12 درصد از مطالعه‌کنندگان کتاب‌های غیردرسی. این یعنی، بیشتر ملت در طول یک سال حتی یک بار دیوان خواجه را از طاقچه پایین نیاورده‌اند؛ حتی نه در شب یلدا و نه حتی در عیدر نوروز. این را هم بگوییم که قرآن و کتاب‌های ادعیه در صدرند با 25 میلیون و 116هزار و 239 نفری که آنها را مطالعه کرده‌اند. و جالب‌تر این‌که ایرانیان حتی رمان و ادبیات داستانی را هم بیش از شعر می‌خوانند: یک میلیون و 55 هزار و 548 نفر یعنی 33 درصد.
حالا حق می‌دهید کفری شویم وقتی همه می‌گویند شعر در خون ما ایرانیان است؟

صابر محمدی

گروه ادبیات و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها