در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
از عباسی میپرسم، از مشتهای پدر چیزی نصیب شما هم شد؟ میخندد و میگوید: نه؛ هیچوقت! بابا اهل کتک زدن نبود، وقتی کار اشتباهی انجام میدادیم چند ساعتی دور و برش آفتابی نمیشدیم…
سری اول خندهبازار را یادتان هست؟ مجموعهای طنز آیتمی که با موضوعات روز اجتماعی و سیاسی شوخی میکرد. پلیس نامحسوس یکی از آیتمهای با نمک این برنامه بود که این گروه از نیروهای پلیس را با شوخی و طنز به مردم معرفی کرد. شوخی با برنامه و شخصیتهای تلویزیونی و معروف از جمله بابراس، مهران مدیری، عمو قناد، علی دایی، عادل فردوسیپور و... یکی از دلایل موفقیت خنده بازار بود که چند سال قبل این برنامه را به جدول پخش ماه رمضان و عید نوروز هم برد. شهاب عباسی، کارگردان خنده بازار از همه خلاقیت و هوش طنز خود استفاده و خندهبازار را در چند سری تولید کرد. بعد از خنده بازار، عباسی چند مجموعه دیگر هم ساخت که البته هیچکدام موفقیت سری اول و دوم این مجموعه را تکرار نکرد. او این روزها مشغول ساخت سریالی طنز بنام افسانه هزارپایان است که خودش آن را کمدی -تاریخی مینامد و میگوید موضوع اصلی داستان مشکلات اقتصادی است.
به عباسی میگویم، این روزها حال اقتصاد خوب نیست و همین موضوع حال بیشتر مردم را بد کرده، شما که سالهاست با زبان طنز مشکلات مردم را به تصویر میکشید به نظرتان فارغ از مسائل پیرامون هر کسی چگونه میتواند حداقل احوالات شخصی خودش را خوب کند؟
میگوید: به نظرم به توقع و انتظارات هر کسی از خودش و جامعه بستگی دارد، من شاید با یک دلخوشی کوچک روزها حالم خوب باشد، اما یک نفر دیگر توقع بیشتری داشته باشد و بهدنبال چیزهای خاص و ویژه باشد. شرایط اقتصادی سخت شده و هیچکس دوست نداشت اوضاع چنین شود، اما حالا که شده باید به فکر مدیریت آن باشیم و نگذاریم بدتر از این شود. من ترجیح میدهم با همان مثل قدیمی روزگار بگذرانم که میگوید هر چه سخت بگیری، سختتر میشود. به باور من بخشی از مشکلات ما بستگی به نگرش و ذهنیتمان دارد، گاهی خیلی سختگیر میشویم در حالی که اگر کمی آسان بگیریم وسعت تحملمان بیشتر شده و راحتتر زندگی خواهیم کرد. تعادل دخل و خرج زندگی بههم ریخته و دشوار شده همه چیز، اما میتوان آن را مدیریت کرد تا از این مقطع عبور کنیم و دوباره گشایش به جامعه و زندگی ما برگردد.
از این کارگردان مپرسم اگر به تاریخ کشورمان نگاه کنیم متوجه این نکته میشویم که هر زمان شرایط سخت شده، طنز اجتماعی و فردی تقویت و زیاد شده، به نظرتان وابستگی این دو موضوع به هم چگونه است؟
کارگردان خندهبازار میگوید: طنز در موقعیتهای حساس مانند سوپاپ اطمینان عمل میکند، تا شرایط را آرامتر کند. مردم یا طنزپردازان با ساخت جوک و شوخی، ذهن خود را از تلنبار شدن غم و غصه رها میکنند. شاید طنز نتواند واقعیت مشکل را از بین ببرد، اما میتواند ذهن را بازسازی کند. خنده همیشه حال آدمها را خوب میکند و این موهبتی است که خدا به آدمها داده و بهتر است از آن برای بهتر شدن حال استفاده شود.
از بازیگر فیلم شرط اول میپرسم در کارهایی که برای تلویزیون ساختهاید بهخصوص در خندهبازار، مسؤولان را زیر ذرهبین میگذارید و عیب و ایرادهای مدیریتی آنها را بازگو میکنید، این تلنگرها تاثیری بر آنها داشته؟ بازخوردها و واکنشها چطور بوده؟ میگوید: در همه کارهایم با مدیران شوخی کردهام. به نظرم اصلاح مدیران باعث میشود مشکلات زیادی حل شود. خندهبازار را خیلی از مسؤولان و نمایندههای مجلس میدیدند و شنیده بودم نمایندهها درباره آن صحبت میکنند، اما واقعیت این است هیچ تاثیری بر آنها ندارد، یعنی در ظاهر و مقابل دوربین رسانهها شاید رفتارهای درستی داشته باشند، اما این بیشتر ژست رسانهای است و چندان تلاشی برای رفع ایرادات خود نمیکنند.
این روزها شبکههای اجتماعی مانند تلگرام، اینستاگرام و توییتر باعث شده فعالان این شبکهها برای بیان حرف و دغدغه خود از زبان طنز استفاده کرده و با خیلی از مسائل روز شوخی کنند. به عباسی میگویم این گسترش فضای طنز باعث شده ظرفیت و تحمل آدمها در مقابل شوخی سنجیده شود، برخی ظرفیت بالایی دارند و گروهی خیلی زود نسبت به آن واکنش نشان میدهند. چطوری میشود عدهای تاب شوخی ندارند؟
عباسی از زاویهای دیگر به ماجرا نگاه میکند و میگوید: شاید به این دلیل که این روزها مرز میان شوخی و دستانداختن دیگران قاطی شده سوژه شوخی یک موضوع است با فراگیری زیاد، اما دستانداختن یعنی پیدا کردن یک نقطه ضعف در دیگری، روی آن انگشت گذاشتن و مسخره کردن او. شاید گاهی یکی پیدا شود که ظرفیت بالایی داشته باشد و در ظاهر حجم زیادی از مسخرگی را تاب بیاورد، اما به نظرم حتی این افراد هم در خلوت خود از این موضوع رنجیده میشوند. با مسخره کردن آدمها که اتفاقا در جامعه ما زیاد هم شده بشدت مخالفم و معتقدم باید هر کدام از ما آنقدر ادب و صحت ذهن و روان داشته باشیم که اینکار را انجام ندهیم.
میگویند خنداندن ایرانیها سخت است. شاید بهاین دلیل که بیشتر ایرانیها، یک آدم طناز در درون خود دارند که بقیه را قبول ندارد و شاید هم آنقدر مشکلات زیاد شده که دیگر حوصله خندیدن باقی نمانده. عباسی میگوید: هر دو میتوانند موثر باشند. ما ایرانیها در طنزکلامی سابقه طولانی داریم. دیالوگ نویسی و قصهپردازی طنز در ما بسیار قوی است، کلیله و دمنه پر است از شوخیهایی که همه را میخنداند. با این سابقه طولانی در طنز تقریبا بدیهی است که خنداندن مردم ایران سخت باشد. به همین دلیل در طول تاریخ طنازانی ماندگار شدهاند که کاری متفاوت انجام داده و از زاویهای وارد طنز شدهاند که برای مردم تازگی داشته و نظر آنها را جلب کرده است.
شبکههای اجتماعی پر شده از مطالب و ویدئوهای طنز. گروهها و کانالها و افرادی بیشترین دنبال کننده را دارند که طنز قویتری داشته باشند. در این رقابت مجازی اما باز هم آنهایی میمانند و کارشان به نتیجه میرسد که راه و روش طنازی درست را بلد باشند. به باور عباسی، شاید برخی چند روزی کارشان در این میدان بالا بگیرد و اسم و رسمی به هم بزنند اما اگر استعداد و کارشان را بلد نباشند از میدان بهدر خواهند شد.
طاهره آشیانی
روزنامهنگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر