یادداشت:

با یک کتاب هرگز چنین کاری نکنید

اول:‌ در اواخر دهه 60 در کوچه و خیابان بسیاری از جوان‌ها را می‌دیدید که کیف گیتار به پشت در حال رفت و آمدند،‌ آن سال‌ها همین یک مورد نشانه‌ای بود برای اهل دل بودن فرد و همین کیف گیتار بدون هیچ مراوده‌ای، دیگران را به این نتیجه می‌رساند که او حتما آدم فرهیخته‌ای است. اگر همه آنها نوازنده گیتار بودند تهران به تنهایی یک ارکستر چند صدهزار نفری داشت! یک دهه بعد این نشانه آهنگین جایش را داد به دوربین‌های عکاسی. پروفایل نیمی از افرادی که در شبکه‌های اجتماعی عضو می‌شدند تصویری بود از همان فرد که دوربین به دست دارد یا زل زده توی ویزور دوربینی که قرار است از منظره‌ای عکسی ثبت کند. در توضیح بیوگرافی آنها هم هرتوضیحی به چشم نمی‌خورد و کلمه عکاس دیده می‌شد! سنجه فرهیختگی از گیتار تبدیل شده بود به دوربین‌های چند میلیونی! هر که لنزش احتمالا بالاتر بود حتما عکاس بهتری بود! هر چند مثل روال سابق که تهران ارکستری چند صدهزار نفری نداشت این‌بار هم کشور صاحب چند ده میلیون عکاس نشد! حالا این متر فرهیختگی سُر خورده است به سمت کتاب! کتاب خواندن حالا نشانه پررنگی است از میزان فرهیختگی آدم‌ها .
کد خبر: ۱۱۷۷۳۹۶

دوم: کتاب خواندن هنوز هم که هنوز است اما معیاری است برای میزان فرهیختگی، تمایزی برای آنهایی که میخواهند تفاخر به دانستن کنند. هر چند همین متر و معیار فرهیختگی، کتاب را تبدیل به یک کالای لوکس کرده است. تا پیش از این اگر صفحات شخصی افراد پر بود از عکسهایی با تم سفرهای خارجی و عکس با خودروهای میلیاردی حالا همه این تمایزات جای خود را داده است به عکس کاربرانی که آنها را در حین خواندن کتاب نشان میدهند. تفاخر به خواندن کتابی که در حقیقت خوانده نمیشود. ورِ دیگر ماجرا هم جالب توجه است. آنها که نه به صورت فیک و نه صرفا برای ثبت تصویر از خود و انتشار در شبکههای اجتماعیشان که به صورت واقعی یک کتاب خوانند. اما نه یک کتابخوان معمولی، آنها که میخوانند برای آنکه بتوانند اظهارنظر کنند. میخوانند که آمار بدهند از کتابهایی که خواندهاند نه اینکه فهم از آن چیزی که خواندهاند. ویرجینیا وولف در رمان کتابخوان معمولی از «همه آن اتاقهایی» مینویسد که محقرتر از آناند که کتابخانه نام بگیرند، اما پُر از کتاباند، جایی که مردم عادی پیگیر خواندن میشوند. او میگوید کتابخوان معمولی با منتقد و پژوهشگر فرق دارد. کمتر تحصیل کرده و طبیعت چندان استعدادی به او عطا نکرده است. او برای لذت خود میخواند، نه برای کسب معرفت یا تصحیح نظرات دیگران.

میثم اسماعیلی

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها