
پاییز آمد لابه لای درختان لانه کرده کبوتر از تراوش باران میگریزد
خورشید از غم با تمامه غرورش پشت ابر سیاهی عاشقانه به گریه مینشیند
من با قلبی به سپیدیه صبح با امید بهاران میروم به گلستان
همچو عطر اقاقی لابه لای درختان مینشینم
من با قلبی به سپیدیه صبح با امید بهاران میروم به گلستان
همچو عطر اقاقی لابه لای درختان مینشینم
شعر هستی بر لبانم جاری پر توانم آری میروم در کوهو دشتو صحرا
ره پیمای قله ها هستم من راه خود در طوفان در کنار یاران مینوردم
دارم امید که دهد روزی سختی کوهستان بر روانو جانم پاکیه این کوهو دشتو صحرا
باشد روزی برسد به جهان شعر هستی بر لب جان نهاده بر کف راه انسانها در نوردم
پاییز آمد لابه لای درختان لانه کرده کبوتر از تراوش باران میگریزد
شعر هستی بودنو پوشیدن رفتنو پیوستن از کجی بگسستن
جان فدا کردن در راه عشق است
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
علیاصغر شعردوست معتقد است شهریار با آفرینش غزلهای نو، تحولی بیسابقه در شعر فارسی ایجاد کرده است
رئیس کمیسیون اقتصادی دبیر خانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت و گو با «جام جم» مطرح کرد