فیلم «سوفی و دیوانه» روی پرده است؛ سراغ 2 نفر از منتقدان رفتیم و راجع به این فیلم حرف زدیم

فیلمسازی خلاف جهت فیلمسازی

به‌طور طبیعی انتخاب بعضی افراد جامعه برای گذراندن اوقات فراغتشان رفتن به سینما و فیلم دیدن است، اما این که چه فیلمی را انتخاب کنند سوالی است که در ذهن هر کسی که قصد رفتن به سینما را دارد به‌وجود می‌آید.
کد خبر: ۱۱۶۸۷۹۸

مهدی کرمپور بعد از سالها فیلمسازی در سینما و تلویزیون، این روزها با فیلم «سوفی و دیوانه» بر پرده سینماها حضور دارد. اثری است در ژانر اجتماعی که با نمایش تصاویری کمنظیر از تهران ظاهرا میکوشد تا نظر گردشگران را به کشورمان جلب کند!

این فیلم که برای اولین بار در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، نوعی پرسهزنی در تهران است که شخصیتهایش در طول فیلم مدام مشغول گفتوگوبا هم هستند. داستان فیلم از آسمان آبی شروع میشود. «امیر» (با بازی امیر جعفری) قصد خودکشی دارد، اما «سوفی» (با بازی به آفرید غفاریان) مانند فرشتهای از راه میرسد و تا شب، در کوچه پسکوچههای تهران میگردند تا وقت رفتن ماجرای دلبستگی پیش میآید و دروغهای خیالپردازانه هر دو برای خودشان و برای تماشاگر روشن میشود!

شخصیتهای داستان در خیابانهای شهر راه میروند و انگار منتظرند اتفاقی برایشان بیفتد! فضای فیلم گاهی فانتزی میشود و گاهی واقعی و اساسا این پرسش بهوجود میآید که فیلم چه ژانر و سبکی را دنبال میکند و اصلا این داستان تجربی است یا جریان رایج سینمای تجاری ایران را میرود؟

در سینمای جهان سهگانه ریچارد لینکلیتر یا فیلمهای پیش از طلوع، پیش از غروب و پیش از نیمهشب را هم میتوان به عنوان نمونههای مشابهی از پرسهزنی دو انسان متفاوت مثال زد. حتی در فیلم پیش از طلوع میبینیم که «در قطاری که به سمت پاریس حرکت میکند دختری به نام سلین با پسری به نام جسی که برای تفریح به اروپا آمده آشنا میشود و بیشتر فیلم به صحبت میان این دو نفر در خیابانهای شهر وین میگذرد»، اما آیا میتوان سوفی و دیوانه را در سطح این فیلم هنری غربی قرار داد؟

به نظر میرسد سوفی و دیوانه در فرم سینمایی خودش الکن و در محتوا هم ابتر مانده است و ریتم و جذابیت لازم را برای نگهداشتن مخاطب تا پایان فیلم ندارد. شاید ریتم آرام در سینمای آسیای میانه یا شوروی سابق بعضا در ارائه مضامینی مناسب بود، اما فیلمی در قد و قامت سوفی و دیوانه مسالهای پیچیده و بنیادینی ندارد که کارگردان بخواهد با ریتم کند این مفاهیم را در عمق جان بیننده جا بیندازد. جامجم در گزارش پیش رو نظر منتقدان سینما را درباره این فیلم جویا شده که در ادامه میخوانید.

هدفی پشت فیلم نیست

رضا درستکار، منتقد سینما با بیان اینکه فیلم سوفی و دیوانه را در جشنواره فیلم فجر دیده در گفتوگو با جامجم توضیح میدهد: با توجه به اینکه فیلم را دو سال پیش دیدم قضاوتی درست به مفهومی که باید نمیتوانم داشته باشم، اما همانموقع که فیلم را دیدم احساس کردم فیلم با نیت خوبی نوشته و ساخته شده، ولی در نتیجه ناموفق از آب درآمده است.

او میگوید: برای داوری و نقد هر اثری صرفا باید به خود اثر مراجعه کرد، نه نظریاتی که سازندگانش راجع به آن میگویند. این فیلم موضوعی تازه و جالب داشت، اما به هیچ وجه دارای سبکی تازه نبود. من در سوفی و دیوانه تازگیای به مفهوم نوآوری در سبک و فرم ندیدم و به جای آن کاستی در منطق روایی و باورپذیری دیدم. این اثر نمیتواند مخاطب را به عنوان فیلمی که حرف و هدفی پشت آن است راضی کند. در مجموع ساخت آثاری مانند سوفی و دیوانه که تلفیقی است از واقعیت و فراواقعیت بسیار مشکل است و ما در سینمایمان نمونههایش را کم داریم، بنابراین وقتی کارگردانی تصمیم به ساخت اینگونه آثار میگیرد، نیاز دارد که دقت بیشتری در اجرا داشته باشد.

فیلمی قابل تامل

سحر عصرآزاد، منتقد و نویسنده سینما با بیان شرح مختصری از فیلم سوفی و دیوانه به جامجم میگوید: سوفی و دیوانه به کارگردانی مهدی کرمپور و براساس فیلمنامه مشترکی از مهدی سجادهچی و مهدی کرمپور ساخته شده است. فیلم روایتی است از همراهی یک دختر جوان و مردی که قصد خودکشی در مترو را دارد و قرار است در پایان روز از این کار منصرف شده و با واقعیت تلخ زندگیاش روبهرو شود.

او ادامه میدهد: بازیگر نقش سوفی وجهه فرشتهگون و رئال را توامان تداعی میکند و این را میتوان ویژگی مثبت فیلم دانست. همچنین روایت او از داستانهای تخیلی که سرهم میکند، بتدریج جذابیت پیدا کرده و انرژی وارد کار میکند.

ضمن اینکه موقعیتهای مختلفی سر راه این دو شخصیت طراحی شده که با پیوند خوردن به جهان واقعی و مقصدی که سوفی در پایان روز دارد، فیلم را از یک فانتزی نچسب دور کرده و قابل تامل میکند.

تماشاگران چه میگویند؟

شاید بهترین منتقد یک فیلم، تماشاگران آن باشند. آنچه میخوانید گزیدهای از نظرات مردم درباره سوفی و دیوانه است:

حسام نوری: نمیدانستم در زندانها شاعران و دانشمندان بنامی هستند و این فیلم به من این موضوع را تفهیم کرد. با این فیلم فهمیدم انسانهای زندانی آزادهترین و امیدوارترین انسانها هستند و انسانهای خارج از زندان آدمهای بیسواد، ناامید و شکستخورده. متاسفم برای دیدگاه کارگردان و عوامل آن برای ساخت همچین فیلمی با همچین موضوعی.

یاشار: سوفی و دیوانه روایت همراهی دو آدم متفاوت از هم و صحبتهای آنهاست. فیلمی که فارغ از ضعفهایش به نظر من میتونه حداقل کمی راه رو برای ساخت آثار سوررئال در ایران کمی هموارتر کنه. کارگردان سعی میکنه شخصیت عجیب سوفی رو کاملا زمینی نشون بده، اما در سکانس پایانی زمانی که دیگه باور کردیم اونم شاید یه آدم معمولی باشه با پلان آخر فیلم معادلات ذهن تماشاگر رو به هم میزنه. راستش در هنگام تماشا هیچ دلیلی برای ترک سالن پیدا نکردم. فیلم عجیبی بود، ولی واقعا واکنش تماشاگرانی که سالن رو ترک میکردن رو متوجه نشدم.

بابان: تدوین افتضاح، بازی افتضاح، کارگردانی ضعیف، صدای نامفهوم و... . چرا این فیلمها رو راه میدن بخش اصلی؟

مهرداد: فیلمی سرپا و قصهمحور با فیلمنامهای جذاب، اما عامهپسند نیست. در کل دوستداشتنی است.

حسین خامی: با انتخاب شعری از مولانا در خلاصه داستان و عکسی از کرگدن در پوستر، هیچ فیلمی خود به خود فلسفی نمیشود که ادای فلسفی بودن درمیآورد. سوفی و دیوانه به معنی واقعی فیلمی ناپخته، سردرگم و لنگ در هواست.

واکنش کرمپور به انتقادها از فیلمش

مهدی کرمپور، همزمان با رونمایی از دومین پوستر فیلمش با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود در یادداشتی کوتاه نوشت:

هیچ اثر هنری در جهان برای همه ساخته نمیشود و طبعا دیدن هیچ فیلمی اجباری نیست؛ ما هم دعوت کردیم و نوشتیم: «اگه هنوز رؤیاهاتونو از دست ندادید.»

برای آنها که فیلمهای من عصبانیشان میکند، بنویسم که من همان کارگردان «جایی دیگر» و «چه کسی امیر را کشت» هستم، قصد عوض شدن ندارم، خوب هم نمیشوم! اگر دوست ندارید با احترام فیلمهای دیگر را انتخاب کنید.

البته برعکسش هم محتمل است، عدهای هم هستند که فیلمهایی که دیگران دوستشان دارند و بهشان امتیاز میدهند را دوست ندارند. ما آنها را به دیدن فیلممان دعوت میکنیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها