مقطع حساس‌کنونی

داستان پدر و پسر و دنیا و آدم‌ها

پدر مشغول روزنامه‌ خواندن بود. فرزند خردسالش روی کولش پرید و گفت: بابا، هنوز روزنامه می‌خوانی؟
کد خبر: ۱۱۶۳۸۱۰

پدر گفت: بلی.

فرزند خردسال گفت: مگر نمیدانی رسانههای کاغذی در بحران بهسر میبرند و امروزه مردم خبرها را در سایتها و پایگاههای خبری مجازی و شبکههای اجتماعی دنبال میکنند؟

پدر گفت: بلی، اما نشریات کاغذی نیز هنوز هستند و ما باید برای کمک به ادامه حیات آنها، آنها را خریداری کنیم.

فرزند خردسال گفت: خب باشه، ولی الان بیا بازی کنیم.

پدر گفت: بیا با همین رسانه کاغذی بازی کنیم. پس تکهای از روزنامه را که نقشه دنیا بر آن مندرج بود جرواجر کرد و دست بچه داد و گفت: بیا این تکهها را به یکدیگر بچسبان و خود مشغول خواندن صفحه دیگری از روزنامه شد.

فرزند خردسال بعد از چند دقیقه تکهها را کنار هم چید و به هم چسباند. پدر با تعجب پرسید: ای بچه، تو که نقشه دنیا را بلد نیستی، پس چگونه این کار را کردی؟

فرزند خردسال گفت: آدمهای پشت صفحه را درست کردم، نقشه خودش درست شد.

پدر رو به دوربین کرد، اما یادش رفت چی باید بگوید.

فرزند خردسال گفت: ای پدر، باید بگویی درس بزرگی گرفتی و آن اینکه اگر آدمها درست بشوند دنیا هم درست میشود. مگر نه؟

پدر گفت: حالا که اینطور شد، نه.

و فرزند خردسال خاموش شد!

امید مهدینژاد

طنزنویس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها