الیوم اخرین روز از ماه مبارک رمضان است. به حول و قوه الهی یک رمضان دیگرش را درک نموده و بندگی کردیم. رجا واثق داریم به لطف و مدد خداوند رحمن مورد رحمت و مغفرت حضرت معبود قرار گرفته باشیم .
کد خبر: ۱۱۴۷۸۲۴

و اما بعد! در اندرونی مشغول به جز خوانی کلامالله بودیم که خشایار دقالباب کرد. در گشوده اذن ورود دادیم، مشرف شدند. بشکن و بالا میانداخت و فوقالنهایه مشعوف بود .

فرمودیم از اتمام ماه صیام است که اینچنین خوشحالی بدبخت.

عارض شد: نه تصدقات.

فرمودیم از حلول عید فطر است که اینگونهای؟

عرض کرد: آن هم خوشحالی دارد اما نه اینقدر

فرمودیم: چه مرگت است؟ دو رقعه از جیب در آورده که خدمت همایونیتان !

گفتیم چه هست؟

عارض شد: تیکت طیاره و تیکت ورزشگاه.

فرمودیم یعنی چه؟

گفت: برایتان اسپانسر پیدا کرده ام پول داده تیکت تدارک دیده برویم یک هفته در بلاد روس به تماشای بازیهای جام جهانی .

آغوش گشوده فرمودیم نزدیکتر بیا گمان کرد به شکرانه قصد داریم بغلش کنیم. سریعا به سمتمان آمد. چنان پسیاش زدیم که آه از نهادش بر آمد.

حمد خدا حتا با زبان روزه ضرب دستمان بدک نیست.

عارض شد: چرا میزنید؟

فرمودیم: مگر ما هم سن و سال تو ایم که مسخره میکنی مارا ؟ مگر جام جهانی رفتن کار هر کسی است؟ این یاوهها چیست سر میدهی؟

قسم و آیه که شوخی نیست. خلاصه مقادیری مدارک را بالا پایین کردیم. دو سه نمره تلفن بر کاغذ بود. تماس گرفته جویای صحت و سقم شدیم. گویا تائید بود. خوشحالیم که بالاخره مجالی دست داد ما این بلاد و قصبات روس را مشاهده کنیم. باید خشایار را بفرستیم زیر بازارچه مقادیری زعفران و پسته و خرما ابتیاع کرده این جناب پوتین بفهمد رفتیم روسیه کرملین سر نزدیم توق میکند دلش میشکند فضیحت دست میدهد. علیایحال جمعه غروب عازمیم و معلوم نیست بتوانیم این یک هفته بتوانیم سیاههای قلمی کنیم. دعا گوی همه عزیزان خواهیم بود و رجا واثق داریم شیر بچههای تیم ملی کمافیالسابق غرور و افتخارآفرین باشند. ما برویم باربندیل جمع کنیم. خیلی وقت نداریم. زیاده فرمایش نیست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها