راپورت‌های میرزا ادریس‌

در طبیعت، طبیعی باشیم

دیروز به رسم پیشینیان قصد فرمودیم به مناسبت سیزده بدر به دامان طبیعت رفته، مقادیری تفرج کرده به طهران مراجعت نماییم.
کد خبر: ۱۱۳۱۸۸۸

خشایار لوازم و مقدمات سفر مهیا کرده به خارج طهران شدیم. بسیار گشتیم به قاعده یک دستمال یزدی جا برای اتراق نبود. ناچار به طهران مراجعت کرده در یکی از بوستانهای شهر رحل اقامت افکندیم. آنجا هم فوقالنهایه شلوغ بود. در اقصی نقاط بوستان که از حیث مسافت به شیر آب و مبال بسیار بعید بود، زیر انداز انداخته نشستیم. هندوانه قاچ داده بودیم که جگر تازه کنیم یک کره پلاستیکی سفید رنگ که گویا توپ والیبال نام دارد وسط هندوانهمان خورده از خیر انتفاع خارج گردیدی. از خیر هندوانه گذشته قصد ناهار فرمودیم. خشایار در حال جوجه به سیخ کشیدن بود که بیلبیلک دیگری افتاد میان ظرف جوجه که فکری شدیم که نوعی پرنده آخر الزمانی است که مجددا خشایار فرمود توپ ملعبهای به نام بدمینتون است. بر شیطان حرامزاده لعنت فرستاده فوقالنهایه کظم غیظ فرمودیم...

به خشایار امر فرمودیم بساط ناهار جمع نموده از خیر آن گذشتیم و فرمودیم ساقه طلایی باز کند با چای سق بزنیم و کلا پا دراز کنیم به رفتارهای رعیت توجه نماییم. اعجوبهاند این رعایا به خدا... گروهی از شاخههای اشجار بالا رفته به شکستن شاخههای خشک مشغول بودند به جهت زغال جوجه، عدهای نیز در سختترین شرایط زمینی و فیزیکی به جهت دلبری از جماعت نسوان، طوری بر توپ اسپک میکوبید که گویا دیدار نهایی برزیل و ایتالیاست. عدهای هم شبیه شاه شهید ناصرالدینشاه چنان بر مخده تکیه داده بودند و کام از دو سیب آلبالو میگرفتند که گویا از فردا قرار است باز میرزای بزرگ فتوای تحریم مجدد بدهد و تنباکو برچیده شود. به جهت ریختن زباله و آشغال جوجه و پوشک قبایح نوزاد و پوست هندوانه و اینها هم که نگویم بهتر است. فوقالنهایه ملول گشته و به خشایار فرمودیم بساط جمع کند به منزل مراجعت کردیم. در راه رادیو هی روز طبیعت را تبریک میگفت و ما اسم امروز را در خاطر همایونی گذاشتیم روز تخریب طبیعت و اندیشیدیم که چه خوب است در هنگام زیارت و تفرج در طبیعت حیوان باشیم بیآسیب و مهربان با طبیعت و درخت و جنگل... زیاده فرمایش نداریم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها