فیلم روز

«به وقت شام» ترکیب بی‌نظیر فرم و محتوا

از ابراهیم حاتمی‌کیای بزرگ همیشه انتظار بزرگ‌ترین‌ها و بهترین‌ها را باید داشت، او زمانه‌شناس بزرگی است و همین دانشش او را در زمره برترین مردان سینمای ما قرار می‌دهد، آخرین اثر او به وقت شام در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر اکران شد، اثری با مضمون معرفی و شناساندن گروهک تروریستی داعش و اتفاقات پیرامون آن.
کد خبر: ۱۱۱۹۴۹۶

حاتمیکیا اثر به اثر پیشرفت میکند و درجا زدنی در آثارش دیده نمیشود، آنقدر به ساخت آثارش حساس و متمرکز است که هربار متفاوتتر و پیشرفتهتر از گذشته اثرش را با شگفتی تمام به معرض نمایش عموم میگذارد. به وقت شام اثری با حجم و گستردگی بالا در تولید است و روایتی از پدر و پسر خلبان ایرانی به مثابه دو نسل متفاوت است که درگیر قصهای درون شهر تدمُر کشور سوریه و عملیات تبلیغاتی داعش میشوند.

به وقت شام بهطور کلی به سه بخش زمانی تقسیم میشود؛ نخست از شروع فیلم و سکانس توفانی و فوقالعاده حاتمیکیا با ضرباهنگی بینظیر از معرفی غولهای بیشاخ و دم داعشی در حمله انتحاریشان به آوارگان سوری تا پرواز ایلوشن روسی غول پیکر از آشیانهاش. دومین بخش از درون هواپیما و جدالهایش آغاز میشود تا بازگشت مجدد هواپیما به فرودگاه شهر باستانی تدمر و نمایش تبلیغاتی داعش از سر بریدن اسرا و سومین بخش، زمان تکامل و بلوغ شخصیت قهرمان اثر است، از پرواز مجدد ایلوشن به قصد شام و حمله انتحاری به سبک 11 سپتامبر تا پلانهای فوقالعاده پایان فیلم و نمایش آرامش کودکان بیگناه سوری روی زمینی که آسمانش برافروخته است.

حاتمیکیا در به وقت شام درصدد نمایش تقابل نسلها و مقایسه آنهاست و این امر را در دو گروه ایرانی «پدر و پسر خلبان» و داعشی به تصویر میکشد.

نسل تازه ایرانی که قرار است همچنان قهرمان و ایثارگر بماند و بیاموزد که تمام مولفههای پدر غیرتمند خود را حفظ کند و صلح و آزادگی حسینیاش را به دنیا نشان بدهد و نسل داعشی که خونریزتر و خونخوارتر شده و کودکان و انسانهای بیدفاع را سپر انسانی جنایاتش میکند.

حاتمیکیا این کنشهای نسل ایرانی را با دیالوگهایی ساده و قهرمانانه در لانگشات فوقالعادهای با پس زمینهای از سحر در باند فرودگاه با آن ترکیب درخشان و هوشمندانه نور و رنگ در ضدنوری بینظیر به تصویر میکشد تا فرم و محتوا را در راستای دستیابی به هدفش بخوبی در هم بیامیزد و یادگاری فوقالعاده خلق کند، البته گاهی هم در راستای نمایش تفرقه شامیان به ارتفاع پست خودش رجوع میکند، اما سعی دارد زیاد این مسائل را بسط و گسترش ندهد تا از درام فیلم و قصهاش عقب نماند و نکاهد و قصه را پیش ببرد تا اینکه مستندی از جنایات داعش و تفرقه مردم شام خلق کرده باشد. یکی از بهترین لحظات فیلم، گفتوگو و معامله حاج یونس (هادی حجازیفر) و شیخ داعشی است که شطرنجی فوقالعاده با استعارههایی از قرآن و حدیث توامان است. حاتمیکیا بخوبی و تدریجی از تکامل شخصیت قهرمانش میگوید و تصویر میسازد، جوانی سرکش و و پرشور با بازی بابک حمیدیان که پدر را از تولد و سالهای دفاع مقدس کمتر دیده و خودش نیز امروز در چنین شرایطی است که مسیر پدر را انتخاب میکند و بتدریج از ترسهایش کاسته میشود تا جایی که او هم جنگیدن را برای نجات انسانها برمیگزیند.

حاتمیکیا با به وقت شام از استانداردهای سینمای ایران فراتر میرود و تصاویری مشابه و همتراز آثار بزرگی چون Madmax fury road و dark Knight rises خلق میکند و در میانههای بخش دوم با معرفی و وارد کردن شخصیت ابوعمر چچنی با نماهای خاص سینمای هالیوود «هایاَنگِل و لواَنگِل» از او این حجم از وحشت در شخصیتها را بخوبی به معرض نمایش میگذارد.

حاتمیکیا با آخرین اثرش ثابت میکند که تصویربرداری از آسمان و در آسمان را بهتر میشناسد و جذابتر خلقش میکند، چنانچه در به وقت شام، لوکیشن تدمر و سکانس بینظیر سر بریدن اسرا را اینچنین با استفاده از تصاویر هوایی و لانگشاتهایی فوقالعاده از رنگ و نور و محتوای حقیقی خلق میکند و پایان آن را با اتصال بینظیرش به شخصیت مادر و نماد عاشوراییاش در هالهای از نور جاودانه میکند.

باید جنگ را زندگی کرده باشی تا از تلخیهایش بگویی و حاتمیکیا براستی که این تلخی را زیسته که نمایشی چنان تلخ را در هواپیما از قتل عام داعشیان و چیرگی تعداد اندکشان بهواسطه همین خونخوار بودن به تصویر میکشد.

در پایان از حاتمیکیا در خلق سینما و بیان هدفش توقف نخواهید دید. او اینبار اثری بمراتب جهانیتر با قصهای وسیع و جهانی ساخته است که هم اقبال گیشه را دارد و هم مخاطبان خاص سینما و در دل بیان مقصودش از داعش و حکومت تکفیری آنان قصهای خوشتراش و شاعرانه با قافیههایی مناسب از عشق و زندگی خلق میکند و درام اثرش را به اوج بلوغ و جاودانگی میرساند.

حسن قنبری

جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها