مایه‌ های یک نویسنده به نام «هادی خورشاهیان»
پای صحبت‌های مردی نشستیم که 120 داستان و دفتر شعر از او منتشر شده است

مایه‌ های یک نویسنده به نام «هادی خورشاهیان»

نشست پژوهش «داستان» برگزار شد

نشست‌های تخصصی هفته پژوهش و هنر انقلاب اسلامی دوشنبه ۲۰ آذرماه با برگزاری بخش «داستان» با حضور «کامران پارسی‌نژاد»، «محمد رودگر» و «هادی خورشاهیان» درحوزه هنری به کار خود پایان داد.
کد خبر: ۱۱۰۱۶۵۰
نشست پژوهش «داستان» برگزار شد

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، محمد رودگر نویسنده و استاد دانشگاه در بخش «داستان» از سلسله نشست‌های تخصصی هفته پژوهش که در حوزه هنری برگزار شد، اظهار کرد: پژوهش امری است که باید کاملا با روش و متد شناخته شده انجام شود. کسی که پژوهش می‌کند باید ابتدا روش خود را ارائه دهد. در ادبیات داستانی، متاسفانه روش خاص برای پژوهش نداریم. مدیریت و سازمان‌دهی خاصی هم در این زمینه وجود ندارد و همچنین پژوهش در ادبیات داستانی متولی خوبی هم ندارد؛ چرا که اهداف و ضرورت های پژوهشی در این زمینه مشخص نیست.

وی ادامه داد: داستان‌نویسان ما، در کارگاه‌ها و کلاس‌های نویسندگی شرکت می‌کنند و با دست‌یابی به تکنیک‌ها، شروع به نوشتن می‌کنند و بعد از مدتی در جشنواره‌ها شرکت می‌کنند و بعد هم کتاب‌هایشان را چاپ می‌کنند. اما بعد از طی این فعالیت‌ها نویسنده چه کار باید بکند؟ این کاری است که پژوهش انجام می‌دهد. پژوهشگر دست نویسنده را می گیرد و مسیر را به او نشان می دهد. پژوهش باید نقشه راه نویسندگان باشد و تا به حال چنین کاری انجام نشده است.

این نویسنده با تاکید بر اینکه جایگاه پژوهش در دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و پژوهشکده ها است، عنوان کرد: ما داستان‌نویسان خود را بی‌نیاز از پژوهش می‌دانیم. بزرگ‌ترین داستان‌نویسان ما لزومی برای پژوهش آکادمیک نمی‌دیدند، در حالی که داستان با شعر متفاوت است و وقتی می‌خواهیم رمانی بنویسیم، باید درون‌مایه و اصولی را به مدت مدید حفظ کنیم. داستان‌نویسی فن پیچیده‌ای است و یک نویسنده باید جامع‌الشرایط باشد. هر کجا داستان کنار شعر آمده، زمین خورده است. شعر و داستان عرصه‌های متفاوتی هستند و تاثیری که داستان می گذارد، بسیار گره‌گشاتر از شعر خواهد بود. با یک رمان خوب، جهان‌بینی مخاطب تغییر می‌کند.

این نویسنده ضمن اشاره به این نکته که اهالی ادبیات و پژوهش، نسبت نظری خود را در ادبیات داستانی ایران با امر واقعیت نمی دانند، عنوان کرد: معتقدم نه تنها در هنر انقلاب اسلامی، بلکه در ادبیات و حتی در ادبیات خاورمیانه، یک جریان ادبی تاثیرگذار نداریم. در ادبیات و دیگر شاخه‌های علوم انسانی و هنر، ایسم‌های زیادی به گوشمان خورده است. اما در کشورمان حتی یک جریان کوچک در حاشیه‌ای از این اسم‌ها نمی‌بینیم.

وی با بیان اینکه داستان‌نویس باید پژوهشگر باشد، عنوان کرد: پژوهشگر و نویسنده باید علوم اجتماعی، تاریخ، فرهنگ کشور، فلسفه و عرفان و ... بداند. همچنین برای داشتن جریان مستقل ادبی باید بداند دیگر کشورها چه کرده‌اند. اگر آن‌ها جریان‌ساز بوده‌اند، به این دلیل بوده که هم زیر و بم فرهنگ خود را شناخته‌اند و هم دیگر فرهنگ‌ها را می‌شناسند.

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه همیشه محدودیت‌ها وجود داشته است، گفت: نویسنده نمی‌تواند خود را معطل این محدودیت‌ها کند. اگر بتوانیم به واقعیت‌گرایی بومی برخاسته از سنت ایرانی برسیم، هیچ محدودیتی جلودار پژوهشگر و نویسنده نخواهد شد.

وی در پایان سخنانش تصریح کرد: تا وقتی که به ادبیات داستانی به عنوان یک رشته آکادمیک تخصصی نگاه نشود، نمی‌توانیم جریان‌ساز باشیم.

کامران پارسی‌نژاد، نویسنده و پژوهشگر، نیز در سخنانی با بیان اینکه ارتباط منطقی بین دانشگاه و ادبیات معاصر کشور وجود ندارد، عنوان کرد: اساتید در گرو ادبیات کلاسیک و آثار منظوم هستند و سیستم به گونه‌ای باعث شد که در ادبیات بومی کشور عقب بمانیم. بسیاری از پژوهشگران معتقدند ما وام‌دار ادبیات داستانی غرب هستیم. در حالی که در کشورمان ادبیات داستانی پیشینه‌ای کهن دارد و داستان‌های مینی‌مال یا نمونه‌هایی مانند تاریخ بیهقی را در ادبیات ایران داشته‌ایم.

وی افزود: به دلیل شرایط سیاسی که حاکم بوده و بی‌توجهی دستگاه‌های دولتی در گذر زمان و بی‌توجهی به ادبیات داستانی امروز به چنین شرایطی در ادبیات رسیده‌ایم. امروز هم که متوجه شده‌ایم ادبیات داستانی نقش کلیدی می‌تواند ایفا کند و حتی امنیت و تمامیت ارضی ما را تامین کند، همچنان کاری در این زمینه نمی‌کنیم. وقتی آمریکا می‌خواهد به عراق حمله کند، ابتدا رمان‌هایی با محوریت عراق منتشر می‌کنند و ترس در دل جامعه غربی ایجاد می‌کنند و پس از آن حمله می‌کنند.

این نویسنده تصریح کرد: در کشور ما پیوند و ارتباط منطقی بین رمان و داستان و بخش‌های مختلف جامعه وجود ندارد. اساتید دانشگاه تماس می‌گیرند و می‌پرسند بهترین آثار ادبیات معاصر ما از آن چه کسانی است و کجا جایزه گرفته‌اند و این خیلی بد است و لطمه بزرگی که می خوریم و تاثیر آن روی پژوهش هم ایجاد می‌شود، همین مقوله بی‌توجهی به ادبیات داستانی است. دولتمردان به این مسئله توجه نمی‌کنند و نشست‌های این‌چنینی نیز به شکل کاربردی پیگیری نمی‌شود.

پارسی‌نژاد اظهار داشت: در میان جوانان کشورمان، سعدی‌ها و حافظ‌ها و بیهقی‌ها وجود دارد. نمی‌خواهم نژادپرستانه صحبت کنم اما تصور می‌کنم نسل ایرانی‌ها، نسل برتری است؛ چرا که با وجود تمام محرومیت‌ها و محدودیت‌ها، در حوزه‌های مختلف از جمله ادبیات می‌درخشند. با این حال متاسفانه امروز در حوزه پژوهش، کاری صورت نمی گیرد و دستمان خالی است.

وی با بیان اینکه در مسئله «پژوهش داستان»، نیازمند پژوهش‌های کاربردی هستیم، گفت: یکی از مشکلات بزرگی که پژوهشگران در غرب هم به سراغ آن رفته‌اند، بی‌نظمی در جامعه است و این بی‌نظمی در ایران چند برابر است. نظام بوروکراسی در غرب به همین دلیل پدید آمد و توانست منجر به پیشرفت شود، در حالی که در کشورمان چنین اتفاقی به سبب نظام بوروکراسی رخ نداد. اگر در ادبیات داستانی نظام صحیح بوروکراسی داشتیم، چارچوبی تعیین می‌شد که هر کسی وظیفه خود را به‌درستی انجام دهد. پژوهشگر باید بر اساس قواعد مشخصی کار خود را انجام دهد تا به نظریه‌پردازی برسد. اما چنین اتفاقی در کشورمان رخ نمی‌دهد و به طور مثال یک نویسنده پیش از اینکه کار پژوهشی و علمی انجام داده باشد، دست به نظریه‌پردازی می‌زند و یا به طور ضمنی او را نظریه‌پرداز می دانند.

این نویسنده و پژوهشگر کشور ادامه داد: زیرشاخه‌های مختلف علوم انسانی ارتباطی اندام‌وار با یکدیگر دارند و همه به هم متصل هستند؛ به همین دلیل، پژوهشگر وقتی درباره ادبیات کار می‌کند، باید دیگر زیرشاخه‌های علوم انسانی را هم بشناسد. البته در حال حاضر پژوهشگران خوبی هم در کشور حضور دارند و آثار خوبی تولید کرده‌اند؛ اما اگر کار پژوهشی صورت می‌گیرد، متولیان امر باید از آن اثر بهره ببرند. کوچک‌ترین نظریات پژوهشگران در ادبیات غرب، به شکل کاربردی مورد استفاده قرار می‌گیرد. متاسفانه نویسندگان کشورمان هم حاضر نیستند که پژوهشگر باشند و درباره موضوعی که روی آن کار می کنند، تحقیقی انجام نمی دهند. در این بین بسیاری از پژوهشگران، آموزش صحیح و آکادمیک ندیده‌اند.

پارسی‌نژاد در ارتباط با تاثیرگذاری ادبیات کشور در قالب جهانی گفت: در کنار کاستی‌های موجود، آن چیزی که در ادبیات به دست آورده‌ایم را هم نتوانسته‌ایم در سطح جامعه به خوبی ارائه بدهیم و همچنین در سطح جهانی نیز موفق به صدور ادبیات کشورمان نبوده‌ایم. وقتی می گوییم نویسنده، پژوهشگر باشد، به این معنا است که با ادبیات روز جهان لحظه به لحظه جلو برود. تبادل اندیشه و فکر در غرب وجود دارد. اگر نویسنده به زبان‌های دیگر مانند انگلیسی مسلط نباشد، نمی‌تواند در سطح جهانی بدرخشد. یکی از مقولاتی که برای نویسندگان ادبیات روسی در نظر گرفته اند، سفر است. یا در آلمان، سالی یک بار نویسندگان در یک ساختمان دعوت می‌شوند و با هم حرف می‌زنند و می بینیم نویسندگان در این کشورها رشد می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از معضلات ما این است که ادبیات کشورمان، ادبیات سیاست‌زده‌ای است. اما سیاست در هر شکلی اگر بر روی ادبیات و هنر سایه بیندازد آن را خراب می‌کند. جبهه روشنفکر به یک شکل سیاست‌زده هستند و فکر می‌کنند فقط باید ضد جنگ بنویسند و در ادبیات انقلاب اسلامی نیز می‌بینیم که نویسندگان اغلب دچار کلیشه شده‌اند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها