اگر از باب تشابه، الزامات و شروط موفقیت، یک اثر نمایشی را به مثلثی تشبیه کنیم، آن‌وقت اضلاع آن می‌شود؛ فیلمنامه‌ جذاب و دراماتیک، کارگردان حرفه‌ای و خلاق و بازیگر مجرب و توانا. اگر این سه گوشه مثلث موفقیت کامل باشند در اکثریت قریب به اتفاق مواقع، آن اثر نمایشی، چه فیلم باشد و چه سریال تلویزیونی، قدر و اقبال می‌بیند از سوی منتقدان و مخاطبان عام به شکل توامان و اگر هم یکی از این سه ضلع بلنگد و حائز استانداردهای لازم نباشد که بیش و کم در همه موارد، کار به ملالت، آزردگی، تکرار و یکنواختی ختم می‌شود. چنین قاعده و رویه‌ای به طور مشخص درباره مجموعه‌های نمایشی تلویزیون هم صدق می‌کند و کارایی دارد. اگر یک سریال از هر سه نعمت فیلمنامه، کارگردان و بازیگر آن‌هم از نوع باکیفیتش برخوردار باشد، قطعا اثری پربیننده خواهد شد و بر دل و جان مخاطبانش خواهد نشست.
کد خبر: ۱۰۶۴۹۷۰

در یک‌سال گذشته، تلویزیون توانسته بسیاری از بازیگران قدیمی و در عین حال محبوب را جذب آثار نمایشی کند و از سوی دیگر شرایط و امکانات لازم را فراهم آورده تا کارگردانان مجرب و آزمون‌ پس داده، رجعتی دوباره به قاب کوچک داشته باشند. مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ، محمدرضا شریفی‌نیا، محمد متوسلانی، رویا تیموریان، حمید لولایی، میترا حجار، امیر آقایی، امین تارخ، آزیتا حاجیان، بیژن امکانیان، یوسف تیموری و... کم نام و نشان نیستند در میان جماعت هنرپیشه و آکتور که قضا را ببین ، دست‌کم یکی دو نفرشان منصب و عنوان استادی را هم با خود یدک می‌کشند. از سوی دیگر، این روزها کارگردانان صاحب نام و مجربی همچون سعید سلطانی، مسعود آب‌پرور و برزو نیک‌نژاد روی آنتن تلویزیون سریال دارند. سعید سلطانی، کارگردان امتحان پس‌داده‌ای است که شماری از مجموعه‌های نمایشی خاطره‌انگیز و پر مخاطب، حاصل ضرب شست هنری اوست؛ از «پس از باران» گرفته تا «ستایش» و بخصوص «خانه‌ای در تاریکی» که شاید یکی از ده سریال برتر تاریخ تلویزیون باشد (به گمان نگارنده البته). برزو نیک‌نژاد هم تا به‌حال هر چه ساخته، چه در قاب کوچک و چه بر پرده نقره‌ای و چه در مقام کارگردان یا کسوت نویسنده، نمره قبولی گرفته‌ و جزو پرمخاطب‌ترین‌ها بوده‌ است. همه این تعاریف با کمی اغماض در مورد مسعود آب‌پرور هم صدق می‌کند.

همه اینها را گفتم تا نشانه بدهم و به اینجا برسم که این روزها تلویزیون به لحاظ حضور پررنگ بازیگران و کارگردانان درجه یک، کم وکسری ندارد؛ به عبارت بهتر، دو ضلع مثلث موفقیت کامل است. سوال اساسی قابل طرح این است که پس چرا با وجود حضور کارگردانان مجرب و هنرپیشه‌های توانمند، برخی از سریال‌های تلویزیون آنچنان که باید و شاید در ربودن هوش و گوش بینندگان موفق نیستند؟ پاسخ این سوال را به یقین باید در ضلع سوم که به فیلمنامه‌ و فیلمنامه‌نویس بازمی‌گردد، کنکاش کرد و سراغش را در آن زاویه گرفت. به نظر می‌رسد بخش عمده‌ای از نقصان و کاستی‌ سریال‌های این روزهای تلویزیون به فیلمنامه‌ بازمی‌گردد. شاید بتوان این‌گونه گفت که وزن برخی از فیلمنامه‌‌نویسان به اندازه کارگردانان و بازیگران نیست. طبیعی است که یک اثر نمایشی هر چقدر هم کارگردان مجربی را به خود ببیند و بازیگران توانایی را گردآورد، اما از یک قصه پرکشش، جذاب، دراماتیک و پرتعلیق بی‌بهره باشد، ره به جایی نخواهد برد و حاصل کار، ابتر و ناقص می‌ماند.

به نظر می‌رسد حال که با همت و تدبیر مدیران رسانه ملی پای بزرگان و کارکشته‌های عرصه‌ بازیگری و کارگردانی دوباره به تلویزیون بازشده، جا دارد که از فیلمنامه‌‌نویسانی دعوت به کار شود که جنس درام را می‌شناسند، با کمدی بیگانه نیستند، در طراحی و چیدمان اتفاقات در بستر فیلمنامه‌ چیره‌دست هستند و در دیالوگ‌نویسی متبحر و خلاق. اگر ضلع سوم مثلث موفقیت سریال‌های تلویزیون کامل شود، آنگاه شاهد مجموعه‌های نمایشی موفق‌تر، جذاب‌تر، دلخواسته‌تر و چشم‌نوازتر خواهیم بود.

محسن محمدی

دبیر رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها