آمریکایی‌ها و تجارت آزاد

ماهیت تعاملات بین‌المللی و به عبارت ساده‌تر جوهره نظم مستقر را بازیگرانی رقم می‌زنند که فزون‌ترین و متنوع‌ترین توانمندی‌ها، متعددترین ابزارها و ظرفیت اعمال اولویت‌ها و گسترده‌ترین میزان اراده برای مدیریت نظم بین‌المللی را متجلی می‌سازند. کشورهایی که این جایگاه را در اختیار دارند به عنوان مطرح‌ترین نقش‌آفرینان صحنه جهانی جلوه‌گری می‌کنند.
کد خبر: ۱۰۵۰۵۲۲
آمریکایی‌ها و تجارت آزاد

در میان اینان به دلایل عدیده بازیگری خاص موقعیتی منحصربه‌فرد می‌یابد و محوریت را برای خود می‌سازد. از سال 1999 به منظور مشروعیت‌بخشیدن هر چه بیشتر به ارزش‌ها و نهادهای قوام‌دهنده نظم لیبرال و از سویی دیگر به رسمیت شناختن این که بعضی از کشورها جایگاهی معتبر و نافذتر در صحنه جهانی تصاحب نکرده‌اند اجلاس گروه 20 پایه گذاشته شد.

لیبرالیسم مدرن که به‌دنبال پایان جنگ دوم مبنا و اساس حیات‌بخش نظم مستقر جهانی قرار گرفته است، ایجاد نهادها و رژیم‌ها را محوریت قرار می‌دهد. این اعتقاد وجود دارد که برای شکل دادن به محدودیت در رفتارهایی که کشورها در چارچوب منافع خود تعریف می‌کنند و در جهت تطبیق دادن آن رفتارها با نیازهای نظم و در عین حال به وجود آوردن شبکه‌های متعدد که از طریق آن تعاملات مطلوب نظر بازیگران برتر فرصت تجلی پیدا کنند بهترین شیوه و چارچوب همین نهادها هستند. اساس نظم لیبرال کنونی سرمایه‌داری بازاری است. این سیستم اقتصادی که به درجات و شکل‌های مختلف جهان را در نوردیده در بطن خود در بلندمدت و بتدریج ارزش‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی جهان غرب به رهبری آمریکا را گریزناپذیر می‌سازد. به همین روی برای نهادینه کردن حرکت کشورهای جهان به سوی پذیرش هر چه بیشتر اقتصاد سرمایه‌داری بازاری تصمیم گرفته شد که تنیدگی شبکه‌ای هم به وجود آید. کشورهایی از قبیل چین، هندوستان و برزیل که با سرعت فراوان از اقتصاد برنامه‌ریزی شده با تاکیدهای چپگرایانه دور شده بودند با شکل‌گیری اجلاس گروه 20 تشویق شدند که این راه را ادامه دهند و برای این که آنان در صحنه جهانی به وسیله کشورهای غربی تائید قابل لمس را تجربه کنند ورود آنان به عنوان بازیگرانی همتراز کشورهای غربی حداقل از دیدگاه در کنار هم‌بودن و پشت یک میز قرار گرفتن و صحبت درخصوص مسائل حاد جهانی میسر شد.

اجلاس هامبورگ در شرایطی برگزار شد که آمریکا به عنوان سمبل نظم لیبرال حاکم تفسیر بسیار متفاوت و درک فراوان غیرسنتی را مطرح کرد.

رهبری جدید ساکن کاخ سفید ‌افزون‌تر از همیشه خواهان این است که جایگاه آمریکا ارتقای سریع و وسیع‌تری را برای خود تضمین کند ولیکن با این تفاوت که حداقل مانند هشت سال گذشته در چارچوب امتیازدهی واشنگتن به دیگر بازیگران نباشد؛ بلکه براساس تحمیل نیازها و اولویت‌ها، رهبر نظم جهانی جلوه‌گری کند. در شرایطی که چین کمونیست به عنوان طرفدار همه‌جانبه تجارت آزاد در کنار صدر اعظم آلمان قرار گرفته آمریکا به نقد شکل کنونی و مستقر فعالیت‌ها در قلمرو تجارت آزاد پرداخته است. دونالد جان ترامپ به عنوان رهبری که خواهان ایجاد یک سری محدودیت‌ها در مسیر تجارت آزاد به عنوان قلوه‌گاه سرمایه‌داری جهانی است در برابر آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان قرار گرفته که پرچمدار تجارت آزاد در مفهوم آدام اسمیتی آن است. آنچه به این معادله ماهیت پارادوکسیکال بخشیده جابه‌جایی نقش‌هاست. آمریکایی‌ها با توجه به این که سردمداری در عرصه اقتصاد را در اختیار دارند خواهان این هستند که هزینه صادرات دیگر بازیگران عرصه رقابت اقتصادی را افزایش یافته بیابند تا از دست دادن جایگاه اول اقتصادی را با توجه به شرایط چین و اتحادیه اروپا شاید بتوان گریزناپذیر قلمداد ساخت، به عقب بیندازند. آمریکا متوجه است که در حال حاضر بزرگ‌ترین بازار مصرفی جهان و در نتیجه جذاب‌ترین مقصد صادراتی برای دیگر کشورها بویژه چین را در اختیار دارد و به‌همین دلیل در تلاش است که بیشترین بهره را از این وابستگی دیگر بازیگران به بازار خود به دست آورد. آلمان برخلاف آمریکا اقتصادی را شکل داده که کاملا متکی به صادرات است و به همین سبب رویارویی با آمریکا را تنها مسیر تداوم در اختیار داشتن اقتصاد اول اروپا می‌یابد. اصول و قواعد بازی را بازیگران با توجه به شرایط و منافع کنونی خود تفسیر و تعریف می‌کنند حتی اگر خودشان پایه‌گذار اولیه قواعد و مقررات باشند. آمریکایی‌ها که در طول قرن نوزدهم و بیستم بیشترین منفعت را از عملکرد اصل تجارت آزاد بردند، حال که در می‌یابند این امکان وجود دارد که با دستکاری این اصل، اقتدار خود را همچنان حفظ کنند، ابایی از به صحنه آوردن این واقعیت ندارند.

دکتر حسین دهشیار

استاد دانشگاه علامه طباطبایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها