قاتل: فکر می‌کردم مقتول خونش حلال است!

مردی که با احتمال مهدورالدم بودن فردی که با همسرش رابطه داشت، وی را به قتل رسانده‌ است، روز گذشته محاکمه شد.
کد خبر: ۱۰۴۹۹۶۴
قاتل: فکر می‌کردم مقتول خونش حلال است!

به گزارش جام جم آنلاین از رکنا، بیست و ششم اردیبهشت‌ماه سال 91، مأموران پلیس تهران از درگیری مسلحانه و قتل مرد جوانی داخل خودرو، حوالی پونک باخبر و راهی محل شدند. زن جوانی که سرنشین خودرو بود، به مأموران گفت شوهرش مرتکب قتل راننده خودرو شده و بعد با موتور سیکلت فرار کرده است.

با انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران با مشخصاتی که از ضارب داشتند، توانستند او را دستگیر کنند. متهم که محمد نام داشت، بعد از اقرار به جرمش گفت: سال گذشته از پیامک‌های تلفن همراه همسرم – نیره - متوجه شدم با مرد غریبه‌ای ارتباط دارد. مدت‌ها او را زیر نظر گرفتم تا اینکه بالاخره اعتراف کرد با نادر –‌مقتول‌– ارتباط دارد. او برایم تعریف کرد و گفت نادر بارها مزاحمش شده و به زور از او شماره خواسته بود. مقتول با تماس‌های متعدد توانسته بود، همسرم را خام حرف‌هایش کند.او حتی پیشنهاد رابطه نیز داده بود. وقتی این حرف‌ها را از زبان همسرم شنیدم، طاقت نیاوردم و یک اسلحه کلت تهیه کردم. نیره که از کارش پشیمان شده بود، قول داد مرا کمک کند تا او را به قتل برسانیم. متهم در ادامه گفت: روز حادثه از «نیره» خواستم با او قرار بگذارد. وقتی سر قرار رفتیم، قرار شد نیره سوار ماشین او شود و من هم با موتور آنها را تعقیب کنم. در همان ابتدای تعقیب خودروی نادر، وقتی نیره را در ماشین او دیدم، خون جلوی چشمانم را گرفت و متوجه رفتارم نبودم. به همین خاطر در حوالی خیابان خلوتی به نادر شلیک کردم و فرار کردم.

بعد از اقرارهای متهم، پرونده تکمیل و به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. بعد از درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم، متهم بار دیگر ماجرا را شرح داد و بعد از آخرین دفاع، هیئت قضایی او را به قصاص محکوم کرد.

این حکم با تأیید دیوان عالی کشور در حالی که در آستانه اجرا قرار داشت، متهم توانست با پرداخت دیه از مرگ فاصله بگیرد بنابراین روز گذشته متهم بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

در جلسه متهم در آخرین دفاعش گفت: فکر می‌کردم مقتول مهدورالدم است و خونش حلال است. اما این موضوع شرایط خودش را داشت و من از آن بی‌خبر بودم. پشیمانم و باید از طریق قانون زندگی‌ام را نجات می‌دادم. از دادگاه می‌خواهم در مجازاتم تخفیف قائل شود.

در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها