بازگشت شیطـان به خاورمیانه

ترامپ بعد حدود چهار ماه از زمان به دست گرفتن قدرت، به عنوان چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا، اولین سفر خارجی خود را با سفر به خاورمیانه آغاز کرد و در این سفر ابتدا از عربستان و سپس از اسرائیل دیدار کرد.
کد خبر: ۱۰۳۵۸۱۸

آغاز سفرهای خارجی رئیس‌جمهور آمریکا از عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی باید معنادار دانست و آن را نشانه توجه دولت ترامپ به خاورمیانه و جایگاه عربستان و رژیم صهیونیستی در سیاست خاورمیانه‌ای این دولت تفسیر کرد. ترامپ در این سفر اهداف متعددی را تعقیب کرد و کوشید با فراهم کردن زمینه‌های لازم امکان تحقق دکترین خود در سیاست خارجی را ایجاد کند.

قبل از هر چیز ترامپ هدف برجسته کردن جایگاه خاورمیانه در سیاست خارجی‌اش را پیگیری کرد و کوشید به رقبا نشان دهد آمریکا خاورمیانه را رها نکرده است. با تحولاتی که در یک سال گذشته در خاورمیانه به وقوع پیوست، بویژه پس از نقش فعال روسیه در منطقه، آمریکا به صورت کنشگری منفعل و پیرو تحولات ظهور کرد. لذا در برخی تحولات منطقه آمریکا به بازیگر و عضو غایب در تحولات تبدیل شد، چنان که در مذاکرات سوریه تنها نماینده‌ای به عنوان ناظر در مذاکرات داشت. این وضعیت موجب شد تا این ذهنیت شکل بگیرد که خاورمیانه اهمیت و جایگاه خود را در سیاست خارجی آمریکا از دست داده است. ترامپ با حمله موشکی به پایگاهی در سوریه در 18 فروردین و این که با سفر به عربستان و اسرائیل کوشید تا نشان دهد به خاورمیانه بی‌توجه نیست و می‌کوشد به عنوان بازیگری فعال در این منطقه ایفای نقش کند.

توجه دوباره به متحدین فراموش شده

هدف دوم ترامپ از سفر به خاورمیانه، اطمینان دادن به متحدان سنتی آمریکا در خاورمیانه مبنی بر محفوظ بودن جایگاه آنها در سیاست خارجی آمریکا بود.

بی‌اعتنایی نسبی به برخی تحولات خاورمیانه در روزهای پایانی دولت اوباما از یک سو و اظهارات ترامپ در کشاکش تبلیغات انتخاباتی و پس از پیروزی در انتخابات مبنی بر این‌که آمریکا دیگر حاضر نیست برای متحدینش و برای تامین امنیت آنها از جیب خود هزینه کند و متحدین باید هزینه‌های تامین امنیت‌شان را خودشان تامین کنند از سوی دیگر، موجب تردید و نااطمینانی و در نتیجه نارضایتی متحدین آمریکا از آمریکا شده بود. در چنین وضعی ترامپ به عربستان و اسرائیل سفر کرد تا حمایت و پشتیبانی خود را از این دو متحد سنتی آمریکا به نمایش بگذارد؛ نمایشی که نشان دهد دولت ترامپ به رغم موضع‌گیری‌های اولیه، متحدین خود را رها نخواهد کرد. از این طریق ترامپ کوشید تا شاید بتواند دلهره‌ها و نگرانی‌های این متحدین را برطرف کند و آنها را به محفوظ بودن جایگاه خود در سیاست خارجی آمریکا مطمئن سازد.

تغییر نگاه به صهیونیست‌ها از دشمن به دوست

هدف دیگر ترامپ را باید تلاش برای مستحکم کردن محور عربی ـ صهیونیستی دانست.

سال‌ها تلاش برای پرکردن شکاف بین رژیم صهیونیستی و دولت‌های عربی به دلیل مخالفت ملت‌های منطقه با رژیم صهیونیستی ناکام یا کم‌تاثیر بوده و نتوانسته به سیاستی رسمی و علنی تبدیل شود. حتی امضای توافق‌های سازش نتوانست این شکاف را پرکند و به عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی منتهی شود. تحولات سال‌های اخیر در منطقه و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه زمینه‌ای را فراهم کرد که در آن حکومت‌های محافظه‌کار منطقه جریان مقاومت در منطقه و سرزمین‌های اشغالی و حامیان آنها را بیش از آن که متحد خود در مقابل رژیم صیونیستی بشناسند، آنها را رقیبانی یافتند که می‌توانند پایگاه قدرت و جایگاه آنها را بی‌ثبات و متزلزل سازند. بنابراین به سمتی پیش رفتند که دسته‌بندی و ائتلاف‌های سنتی را در مقابل رژیم صهیونیستی دگرگون کنند. در این وضعیت رژیم صهیونیستی را از جایگاه دشمن به جایگاه دوست، جابه‌جا کردند و تلاش برای همراهی و همکاری با تل‌آویو را برای تاثیر‌گذاری بر تحولات منطقه در دستور کار قرار دادند. حال ترامپ با سفر به ریاض و سپس به تل‌آویو تلاش دارد این تلاش‌ها را تقویت کند تا شاید بتواند جبهه‌گیری اعراب را در مقابل رژیم صهیونیستی به ائتلاف اعراب با صهیونیست‌ها تبدیل کند.

اتحاد مخالفان برجام در منطقه

هدف مهم دیگر سفر ترامپ به عربستان و اسرائیل، متحد و منسجم کردن محور ضدایران در منطقه بود. امضای برجام و تلاش برای کاهش تنش‌ها در روابط ایران و آمریکا در دولت اوباما موجب دلسردی متحدین منطقه‌ای آمریکا از این کشور شده بود.

هم عربستان و هم اسرائیل تلاش زیادی کردند تا آمریکا را از مذاکره با ایران برسر برنامه هسته‌ای و سپس امضای برجام منصرف کنند، اما برجام امضا و اجرا شد و آنها نتیجه‌ای نگرفتند. اگرچه دولت آمریکا بارها به متحدینش اطمینان داد که توافق با ایران به معنای دست کشیدن از آنها نیست، اما این اطمینان‌بخشی‌ها نتوانست آنها را راضی کند، اما ترامپ ضمن انتقادها و مخالفت‌هایی که با برجام بروز داد، به عربستان و اسرائیل رفت تا ضمن اطمینان دادن به متحدین آمریکا، با دامن زدن به سیاست ایران‌هراسی تلاش‌های دولت پیشین آمریکا برای کاهش تنش با ایران را خنثی و با متحد کردن محور ضدایران و ضدجریان مقاومت در منطقه، راه را برای پیگیری سیاست‌های خود ضد ایران فراهم سازد. تلاش برای تشکیل ائتلافی که ناتوی عربی یا ناتوی اسلامی خوانده می‌شود در این جهت صورت گرفته است.

اهداف داخلی سفر خارجی ترامپ

پیگیری این اهداف همه زمینه‌چینی برای اجرایی کردن دکترینی است که ترامپ در سیاست خارجی درپیش گرفته است.

ترامپ در اعلام سیاست‌های خود اولویت اول دولتش را حل مشکلات داخلی آمریکا ازجمله مشکلات و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی داخلی آمریکا اعلام کرد. توجه به مسائل و مشکلات داخلی دولت ترامپ را ملزم می‌سازد از بسیاری از تعهدات هزینه‌آور خود در عرصه بین‌المللی بکاهد. از این‌رو پیگیری این سیاست می‌تواند به کاهش نقش و اعتبار بین‌المللی آمریکا منجر شود. به نظر می‌رسد دکترینی که ترامپ در پیش گرفته، تا هم مشکلات داخلی آمریکا را حل و هم جایگاه بین‌المللی خود را حفظ کند این است: تامین منافع با هزینه کردن از جیب دیگران. به این معنا که آمریکا اهداف و منافع داخلی و خارجی خود را با هزینه متحدین تعقیب و پیگیری نماید.

در سفر به عربستان بخشی از این دکترین نمود و ظهور یافت. ترامپ با اعلام این‌که حاضر نیست هزینه تامین امنیت متحدین را بپردازد ترس و دلهره در دل متحدین آمریکا ایجاد کرد و موجب شد تا آنها نیاز به بودن آمریکا در کنار خود را بیشتر احساس کنند و بر آن اصرار ورزند. امضای قرارداد تسلیحاتی 400 میلیارد دلاری بین ترامپ و ملک سلمان نتیجه این فرآیند بود. با امضای قراردادهایی از این نوع، دکترین ترامپ اجرایی می‌شود. قراردادهایی که حاصل آن بی‌ثباتی منطقه، اما تامین منافع آمریکا با هزینه کردن از جیب دیگران است.

دکتر حاکم قاسمی - هیات علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها