به بهانه پخش سریال مرزجنون از شبکه تماشا

رویارویی خیر و شر؛ جدال بی‌پایان

کانادا کشور گوزن و برف و سریال است. سریال‌هایی طولانی و فصل‌بندی شده که به سیاق همسایه جنوبی به مدت طولانی از تلویزیون‌های این کشور پخش می‌شود.
کد خبر: ۱۰۰۷۳۲۹

این روش سال‌هاست در کشورهای آمریکای‌شمالی ادامه دارد و گویی تلویزیون‌های این دو کشور ذهن بیننده ثابت خود را به دیدن آثاری که در چندین سال تولید و پخش می‌شوند عادت داده‌اند و به همین دلیل سرمایه‌گذاری در این حوزه همواره برایشان سودآور است و نشانه‌ها حاکی از یک برنامه‌ریزی دراز مدت است.

ویژگی دیگر کانادا تعداد مهاجرین فراوان از سراسر دنیاست که به‌دلیل قوانین مهاجرتی ساده‌تر نسبت به آمریکا به این کشور می‌آیند و مسلما تنوع قومیتی بیشتری هم دارد. کانادا برای ایرانی‌ها هم کشوری خاطره‌انگیز است. از نوشابه‌های قدیمی‌کانادا درای تا یک پسرعمه یا دخترخاله‌ای که در برخی فامیل‌ها وجود دارد و در کانادا زندگی می‌کنند و به همین دلیل هم در این سال‌ها سریال‌های کانادایی همیشه در ایران طرفداران بسیاری داشته است.

مرز جنون و عقل کجاست؟

مرز جنون یک سریال فوق‌العاده کانادایی است که موضوعش باوجود گونه پلیسی تفاوت ظریف و جدی با سریال‌های دیگر دارد و به لحاظ ماهیت موضوع شاید بتوان در درجه‌ای پایین‌تر از مجموعه هشدار برای کبری 11 را با آن مقایسه کرد. مرز جنون درباره بخشی از اداره پلیس کانادا به نام واحد واکنش‌های استراتژیک SRU است که در مواقع بحرانی و خاص که پلیس عادی نمی‌تواند وارد عملیات شود، به ماجرا ورود می‌کنند. این واکنش‌ها متناسب با زندگی مدرن در کانادای امروزی است که کشوری فوق مدرن محسوب می‌شود و مسلما جرم و جنایت همانند چند دهه پیش در این جامعه به صورت سنتی تعریف نمی‌شود. این گروه پلیسی حالا با جرائمی‌رو به رو هستند که عمدتا هیچ زمینه قبلی ندارد و افراد معمولی جامعه مرتکب شده‌اند. نام سریال flashpoint که در فارسی مرز جنون ترجمه شده دقیقا به همین نکته اشاره دارد. مرز بین رفتارهای عادی و قانون‌مدارانه یا عصبانیت‌های آنی و جنون لحظه‌ای که باعث قتل و جنایت‌هایی می‌شود که هیچ دلیل تبهکارانه قبلی ندارند و نمی‌توان آنها را تحلیل کرد. مثال ساده این نکته داستان دو قسمت از این مجموعه است که به وضوح استراتژی سازندگان را برای ساخت این سریال روشن می‌کند. در داستان اول یک دختر دبیرستانی که مادرش درگیر ترک اعتیاد است یک مواد فروش را لو می‌دهد و در ادامه دار و دسته او سعی در انتقام گرفتن از دختر نوجوان دارند. در درگیری پیش آمده دختر نوجوان یکی از نوچه‌های مواد فروش را که اتفاقا همکلاسی خود اوست در دستشویی مجتمع تجاری محل کارش با تفنگی که روی زمین می‌افتد می‌زند و پس از آن قصد خودکشی دارد که پلیس واکنش استراتژیک وارد می‌شود و موفق می‌شود اوضاع را کنترل کند. در داستان دوم یک خانواده مرفه بر سر انصراف از ادامه تحصیل و نوع شغل پسر بزرگ خانواده درگیری دارند. پسر پس از جرو‌بحث ناگهان بر روی پدر اسلحه می‌کشد. اسلحه‌ای که یادگار خانوادگی و از افتخارات اجداد آنهاست. پدر مجروح می‌شود و پسر می‌گریزد و در ادامه و با ورود پلیس، پسر کوچک‌تر تلاش می‌کند برادرش را راضی به تسلیم کند.

همین دو داستان ـ به‌عنوان نمونه ـ نشان می‌دهد نگاه این مجموعه نه‌فقط به جرم‌های سازمان یافته و حرفه‌ای که به اتفاقاتی است که در سطح جامعه روی می‌دهد و به‌دلیل نداشتن برنامه ریزی‌های قبلی و از نگاه انگیزشی بسیار پیچیده و ناشناس است. پخش مجموعه مرز جنون از سال 2008 توسط دو تلویزیون سی تی وی کانادا و سی‌بی‌اس آمریکا آغاز شد و سری جدید از سال 2011 توسط تلویزیون یون ساخته شده که پخش آن ادامه دارد. سری پنجم این مجموعه سفارش داده شده و تولید و پخش خواهد شد. این نکته در ادامه همان سیاست تلویزیون‌های کانادا و آمریکاست که آثار موفق را ادامه می‌دهند حتی اگر این ادامه دو دهه به درازا بینجامد و این جا در باره مرز جنون تاکنون در 4 فصل و 51 قسمتی ادامه داشته است.

درام پلیسی با چاشنی روانشناسی

مرز جنون بیش از آن که یک اثر پلیسی اکشن و پر از برخورد و مهیج باشد درامی‌روانشناسانه است که در هر قسمت سراغ یکی از مسائل اجتماعی کشور کانادا می‌رود که با قدری تغییر در همه دنیا وجود دارد. معضلاتی همچون اعتیاد، بزهکاران خرده پا و نوجوانان و جوانانی که با والدین و اطرافیان خود ارتباط مناسبی ندارند. ساختار قصه در هر قسمت با یک وضعیت عادی و با ثبات شروع می‌شود. قهرمان هر داستان معرفی می‌شود و در کنار آن زندگی و روابط گروه پلیس هم به صورت موازی و البته کمرنگ‌تر پیش می‌رود و سپس داستان وارد بحران و چالش جدی می‌شود. نکته جالب در این مجموعه وجود روانشناسان خبره در کنار پلیس است که در لحظات بحرانی واکنش‌ها را می‌توانند پیش‌بینی کنند و حتی اگر در یک عملیات یکی از اعضای گروه مرتکب خطا و اشتباهی شود این وظیفه روان‌شناس است که با صحبت و روانکاوی این نیرو را به کار و زندگی عادی بازگرداند. مرز جنون از تصاویر و نماهایی استفاده می‌کند که با یک ریتم و تدوین سریع بدون حاشیه قصه اصلی را پیش می‌برد و جالب اینجاست که با همان روش کلاسیک در میانه روابط انسانی و احساسات آنها از نماهای طولانی و ساکن استفاده می‌کند تا دارای عمق بیشتری باشد.

کشور سریال‌های برفی

سریال شمال 60 در اواخر دهه 90 میلادی و قبل تر از آن مجموعه قصه‌های جزیره که در همین ضمیمه قاب کوچک به آن پرداختیم نمونه‌های فوق‌العاده‌ای از سریال‌سازی در کاناداست که حالا تبدیل به یک سبک خاص شده و بیراه نیست اگر بگوییم مکتب سریال‌سازی کانادایی یکی از موفق ترین سبک‌های مجموعه‌سازی در دنیاست . شمال 60 هم در میان برف و یخ به زندگی بومیان کانادایی در کنار سفید پوستان مهاجر می‌پردازد که اتفاقا یک پلیس قهرمان اصلی قصه است. قصه‌هایی که کاملا با فرهنگ بومی‌در آمیخته و شخصیت‌های ثابتی دارد . این سریال اشاره‌ای به زندگی در مدار 60 درجه قطبی دارد که باوجود سرمای بسیار هوا و طول ساعت‌های شب و روز زندگی در آن جریان دارد. از قصه‌های جزیره تا مرز جنون حدود سه دهه می‌گذرد اما نکته جالب استفاده از یک الگوی موفق و پیشتر جواب داده در داستان‌پردازی است که باعث می‌شود تلویزیون‌های کانادایی به سریال‌سازی به مثابه یک ارزش افزوده و صادرات فرهنگی جدی بنگرند که علاوه بر در آمد‌های بسیار به لحاظ فرهنگی هم دستاوردهای جدی برای این کشور دارد. این نکته از آن جهت حائزاهمیت است که متاسفانه ما هنوز در تولیداتمان نگاه جهانی نداریم و به غیر از یکی دو نمونه تاریخی مذهبی خاص هنوز نتوانسته‌ایم بازارهای همسایه را به تسخیر در بیاوریم. به جرأت می‌توان دهه گذشته را زمانه استیلای سریال‌های تلویزیونی طولانی و فصل بندی شده در تلویزیون دانست.

شهر به مثابه کاراکتر

مرز جنون بر خلاف سریال‌های پیشین کانادایی در یک شهر مدرن با تمام امکانات می‌گذرد. اگر در شمال 60 و قصه‌های جزیره برف کاراکتری ویژه و تاثیر گذار است در اینجا آپارتمان‌ها و برج‌های سر به فلک کشیده که اتفاقا در نماهای میانی به تصویر کشیده می‌شود یک کاراکتر ویژه است و باعث می‌شود در مناسبات انسانی قصه‌های هر قسمت تاثیر ویژه‌ای داشته باشد. شهر در مرز جنون نقش مهمی‌در اتفاقات عادی دارد اما هرگز این مدرنیته و توسعه نفی نمی‌شود بلکه پلیس با استفاده از همین امکانات می‌تواند در لحظه به اطلاعاتی دست پیدا کند که به مدیریت آنی بحران کمک می‌کند.

مرز جنون یک داستان پلیسی لطیف و پراز احساس است که برخی قسمت‌ها را می‌توان به عنوان یک اثر مستقل پذیرفت، چرا که در ساختارش همه عوامل یک درام تک قسمتی را هم دارد. این مجموعه با یک دوبله خوب و صدای حسین عرفانی به جای پارکر با بازی خوب انریکو کلانتونی در ایران پخش شده و این شب‌ها از شبکه تماشا در حال بازپخش است و می‌توان از تماشای آن لذت برد. مجموعه‌ای که بیش از هرچیز می‌خواهد بیننده اش را به نقاط بحرانی زندگی روزمره توجه دهد و این که گاهی لحظه‌ای سکوت و صبر می‌تواند زندگی بسیاری از انسان‌ها را نجات دهد. لحظه‌هایی که باید از مرز جنون عبور کرد و به عقل رسید... .

اهمیت جامعه‌شناسی شهرهای مدرن

تکنولوژی به خودی خود انسان را درگیر یک شتاب در زندگی و کنش‌ها می‌کند و انسان به عنوان جزئی از این چرخه جهانی در برخی لحظات کنترلش را بر این دست ساخته‌های خود از دست می‌دهد. مرز جنون در حقیقت به همین لحظات می‌پردازد و نشان از یک تحلیل جامعه‌شناختی عمیق درباره شهرهای فوق مدرن و نوع زیست انسان در آن دارد. این تحلیل هم قطعا حاصل یک تحقیق جامع و براساس بازخوانی هزاران پرونده‌ای است که در اداره‌های پلیس وجود دارد. اصولا بازسازی اتفاقات واقعی با یک چاشنی دراماتیک مهم‌ترین راهبرد سریال‌های پلیسی است که البته هم به لحاظ موضوعی و هم از نگاه نوع کاری که این گروه پلیسی انجام می‌دهد، مرز جنون سریالی است که مورد مشابهی ندارد.

نکته دیگری که در این گونه مجموعه‌سازی بسیار مهم به نظر می‌رسد ترسیم شخصیت‌هایی در قالب پلیس است که دوست‌داشتنی و از آن مهم‌تر مورد اعتماد به نظر برسند. در همین مجموعه مرز جنون، پارکر افسری است آرام با کاریزمایی فوق‌العاده که همکارانش در لحظات بحرانی به او تکیه می‌کنند و او گاه از مرکز فرماندهی و با ارتباط بی‌سیم اطلاعاتی را به همکارانش می‌دهد که بسیار در لحظه می‌تواند مفید و موثر باشد. این طراحی شخصیت قطعا حاصل یک داستان طولانی و حضور چند ساله یک شخصیت بر صفحه تلویزیون است که پس از مدتی و به مرور زمان کاراکتر را در ذهن مخاطب تثبیت می‌کند و به همین دلیل قابل باور و دوست‌داشتنی می‌نماید.

علی تقی هاشمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها