شاهدان خردسال یک جنایت

در این شماره ما با شاهدان خردسالی سر و کار داریم که به خاطر سن و سال کمشان پذیرفتن حرف و شهادت آنها شاید سخت باشد، ولی به هر حال آنها شاهدان قتل هستند و در بسیاری از مواقع سرنخ اصلی ماجرا در دست آنهاست.

جسدی در چمدان

با پیدا شدن چمدان کرم رنگی در حاشیه بزرگراه کرج و کشف جسدی که با طناب بسته شده بود تحقیقات گسترده‌ای توسط ماموران پلیس آغاز شد. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مرد 35 ساله‌ای به کلانتری مراجعه کرد و ناپدید شدن همسر جوان خود را گزارش داد. وی گفت: دیروز عصر هنگامی که به خانه برگشتم، از همسرم خبری نبود و پسر هشت ساله‌ام تنها در خانه بودکه دستش هنگام درست کردن چای سوخت.

در بررسی‌ها مشخص شد که جسد کشف شده داخل چمدان کرم رنگ، متعلق به همسر مرد جوان است که ناپدید شدن او را گزارش کرده بود. تحقیقات برای شناسایی عامل این جنایت درحالی ادامه داشت که کارآگاهان جنایی احتمال دست داشتن مرد جوان در این جنایت را می‌دادند.

بررسی‌ها ادامه داشت تا این‌که پسر هشت ساله وی در یک جمع خانوادگی راز قتل مادرش را فاش کرد. وی گفت مادرم همیشه به خاطر اعتیاد پدرم با او درگیر بود. روز حادثه هم وقتی که از خواب بیدار شدم پدرم را دیدم که طناب قرمزی دور گردن مادرم انداخته بود و فشار می‌داد تا این‌که خفه شد. سپس جنازه‌اش را داخل چمدانی قرار داد و از خانه خارج شد. با ادعاهای پسر خردسال مرد جوان به اتهام قتل همسرش دستگیر شد اما وی منکر قتل بود و ادعاهای پسرش را دروغ و تحت تاثیر آموزش‌های خانواده همسرش دانست.

قتل در بیابان

مرد خشمگینی که با انگیزه‌ای نامعلوم همسر باردارش را به قتل رسانده بود، خود را تسلیم پلیس کرد. اواخر دی امسال قتل یک زن به ماموران پلیس نیشابور اعلام و در بررسی‌های اولیه مشخص شد زن جوان که شش ماهه باردار بود، با ضربات چاقوی همسر 35 ساله خود به قتل رسیده است. با دستور انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی گروهی از ماموران مسئول رسیدگی به پرونده و دستگیری قاتل شدند. کارآگاهان در نخستین گام اقدام به گفت‌وگو با پسر چهار ساله مقتول به عنوان تنها شاهد ماجرا کردند.

کودک خردسال در مورد نحوه وقوع جنایت گفت؛ ساعاتی پیش پدرم ناگهان به خانه آمد و به بهانه خواندن فاتحه برای پدربزرگم ما را با موتور به سمت قبرستان برد. هنوز فاصله زیادی از روستا دور نشده بودیم که پدرم ناگهان در بیابان توقف کرد. هنگامی که مادرم علت توقف را پرسید، پدرم با چاقو به سمت وی حمله‌ور شد و با ضربات متعدد چاقو وی را به قتل رساند و مرا هم در بیابان رها کرد. با توجه به گفته‌های این کودک تحقیقات کارآگاهان برای دستگیری شوهر این زن آغاز شد تا این‌که وی پس از مدتی با مراجعه به پلیس سبزوار خود را تسلیم کرد. اکنون تحقیقات پلیس برای روشن شدن انگیزه این مرد از ارتکاب جنایت آغاز شده است.

2 کودک، شاهد قتل مادر

مردان ناشناس پس از هجوم به یک خانه، زن جوان را مقابل چشم دو کودک خردسالش به قتل رساندند. در بعدازظهر یکی از روز‌های پاییز ماموران کلانتری از قتل زن جوانی با خبر شدند آنها پس از حضور در محل با جسد طناب پیچ شده زن جوانی روبه‌رو شدند که وی را خفه کرده بودند. چند تن از همسایه‌ها به ماموران گفتند که ساعاتی پیش 3 مرد بیگانه را دیدند که وارد خانه مقتول شدند و بعد از گذشت زمانی سر و صدای زیادی از خانه مقتول به گوش رسید اما سر و صداها به یکباره قطع شد تا این‌که ساعاتی بعد پسر پنج ساله همراه با برادر دو ساله‌اش خود را به در خانه همسایه‌ها رساندند و قتل مادرشان را خبر دادند. پسر خردسال که شاهد قتل مادرش بود گفت سه مرد غریبه وارد خانه‌مان شدند و پس از قتل مادرم مقداری پول نیز با خود به سرقت بردند. در ادامه تحقیقات مشخص شد همسر مقتول از یک سال قبل به اتهام خرید و فروش مواد مخدر در زندان بوده و همسرش به درخواست او برای مشتریانش مواد تهیه می‌کرده است. تحقیقات برای شناسایی قاتلان از سوی کارآگاهان اداره آگاهی شروع شده و دو پسر خردسال مقتول هم به طور موقت به بهزیستی سپرده شدند.

کودک 3 ساله، شاهد قتل مادر

هیچ‌کس فکر نمی‌کرد کودک سه ساله عامل افشای راز قتل مادرش شود. رسیدگی به این پرونده در پی گزارش قتل زن جوانی آغاز شد و با حضور بازپرس جنایی مشهد و کارآگاهان تحقیقات در مورد این حادثه شروع شد. در ابتدا همسر این زن که تحت بازجویی قرار گرفته بود عنوان کرد که وقتی صبح از سرکار با خانه تماس گرفتم فرزند خردسالم گریه‌کنان گوشی را برداشت و می‌گفت: (مامان دعوا کرد، مامان مرد) من هم سریع خود را به خانه رساندم و با پیکر غرق در خون همسرم روبه‌رو شدم و سریعا او را به بیمارستان رساندم.

بررسی جسد نشان می‌داد که ضربات به کمر، گردن و دستان مقتول وارد شده و مقتول در مقابل قاتل مقاومت کرده است. تحقیقات همچنین نشان می‌داد که درگیری در آشپزخانه رخ داده و پسر سه ساله مقتول شاهد ماجرا بوده است. بازپرس جنایی به صحبت با پسر سه ساله مقتول پرداخت که او هم عمویش را به عنوان قاتل مادرش معرفی کرد. در ادامه دستور دستگیری عموی پسربچه صادر شد ولی او منکر جنایت بود و خود را بی‌گناه دانست و گفت که از صبح در خانه هستم و اظهارات کودک سه ساله صحت ندارد این در حالی بود که همسر وی در جریان تحقیقات تائید کرد که همسرش صبح از خانه خارج شده است. تحقیقات از این مرد ادامه داشت تا این‌که لب به اعتراف گشود و عنوان کرد که برادرم با همسرش اختلافات شدیدی داشت. او از من خواست تا نقشه قتل همسرش را طراحی کنم و من هم نقشه او را اجرا کردم.

کابوس‌های دختر 3 ساله

دختربچه سه ساله که شاهد قتل مادرش بود دچار چنان شوک عجیبی شد که تا مدتی نمی‌توانست درباره نحوه قتل مادرش حرفی بر زبان بیاورد. این جنایت که شاید هیچ وقت از ذهن دختر سه ساله پاک نشود تمام ذهن و فکر این کودک خردسال را پر کرده و رنگ سیاهی به دنیای رنگارنگ کودکی این خردسال انداخت.

ظهر یکی از روز‌های دی سال گذشته بود که این دختر کوچک کنار مادرش در خانه مشغول بازی بود که جنایت به وقوع پیوست. او دچار شوک و وحشت عجیبی شده بود و نمی‌توانست به عنوان تنها شاهد قتل درباره مشخصات ظاهری عامل جنایت حرفی بزند. کارآگاهان تحقیقات را از شوهر این زن شروع کردند که وی مدعی شد در زمان رخ دادن جنایت در خانه نبوده است.

پس از گذشت چند ماه و بهبود نسبی حال دختر خردسال کارآگاهان تحقیقات را از سر گرفتند و با توجه به اظهارت دختر خردسال سر نخ‌هایی به دست ماموران آگاهی رسید که به شناسایی متهم منجر شد و پلیس در اقدامی غافلگیرانه متهم را در مخفیگاهش دستگیر کرد. متهم در تحقیقات اولیه با وجود اعتراف به قتل با انگیزه سرقت طلا و جواهرات، اظهارات ضد و نقیضی داشت.