جدایی از شوهر عاشق سرقت

به گزارش جام‌جم، چند روز پیش زنی با حضور در شعبه چهارم دادیاری داسرای ناحیه 34 تهران از مردی به اتهام سرقت کیفش شکایت کرد.

با دستور قضایی قاضی میروکیلی ، ماموران کلانتری 161 ابوذر جست‌وجو برای دستگیری سارق را آغاز کردند و او را پیش از این‌که موفق به دزدی دیگری شود، دستگیر کردند.

سارق معتاد به قاضی پرونده گفت: 18 سال است ازدواج کرده‌ام و دختری 13 ساله دارم. شیشه مصرف می‌کنم و خانواده‌ام به دلیل اعتیادم مرا ترک کرده و با ما رفت و آمد نداشتند. همسرم برای این‌که اعتیادم را ترک کنم، خیلی تلاش کرد. حتی مرا در کمپ بستری کرد، اما انگار نمی‌توانستم دزدی و اعتیاد را کنار بگذارم. اعتیادم باعث شد بیکار شوم. همسرم در تولیدی کار می‌کرد تا هزینه زندگی‌مان را تامین کند. من به زور پول مواد را از او می‌گرفتم. برای خرید موادمخدر، دخل‌زنی و کیف‌قاپی می‌کردم. روز حادثه هم پول مواد نداشتم که دست به کیف‌قاپی زدم. من دزدی را دوست دارم و وقتی پول به دست می‌آورم، خوشحال می‌شوم.

در این مرحله از تحقیقات، همسر مرد سارق به قاضی پرونده گفت: من دیگر نمی‌توانم با این شوهر معتاد زندگی کنم. می‌خواهم از او جدا شده و حضانت دختر 13 ساله‌ام را خودم به‌عهده بگیرم. من 14 ساله بودم که با او ازدواج کردم. به خاطر دخترمان خیلی تلاش کردم او اعتیادش را ترک کند که بی‌فایده بود. گاهی شوهرم وسایل خانه را می‌دزدید و با فروش آن مواد می‌خرید و مصرف می‌کرد. حتی چند بار به‌خاطر دزدی‌هایش به زندان افتاد و بعد آزاد شد. طلاق و حضانت دختر نوجوانم را می‌خواهم. اگر همسرم بعد از آزادی توبه کرد و دیگر سراغ مواد و کارهای خلاف نرفت، حاضرم فرصتی دوباره برای ادامه زندگی به او بدهم، هرچند خیلی بعید می‌دانم.

مرد سارق زمانی که دید همسرش خواستار جدایی است، خواسته او را پذیرفت و حق حضانت فرزندشان را به همسرش سپرد.