به گزارش جام جم، یکی از روزهایی که سناریوی سرقت خودرو را اجرا میکردند، با مقاومت راننده مواجه شدند و دست به جنایت زدند.
اگرچه دو متهم این پرونده پس از قتل متواری شدند و هیچ ردی از خود بر جا نگذاشتند، اما در تحقیقات پلیسی و باتوجه به چهرهنگاری که به وسیله شاهدان به دست آمده بود، هویتشان شناسایی و بازداشت شدند. حالا به قول خودشان به آخر خط رسیده و از راز قتل راننده جوان و سرقتهای سریالی خودروشان میگویند.
چرا دست به جنایت زدی؟
قصد ما قتل نبود، ما برای سرقت رفته بودیم که دست به جنایت زدیم.
سرقت خودرو؟ چطور انجام میدادی؟
کارمان سرقت خودرو است، خرج و مخارج زندگیمان را از این طریق به دست میآوریم. از کنار خیابان یا با مسدود کردن راه رانندهها خودروها را سرقت میکردیم. بعد از اینکه لوازم داخل آن را به فروش میرساندیم خودرو را در کنار خیابان و در محلی خلوت رها کرده و نقشه سرقت بعدی را اجرا میکردیم.
چه شد قتل را انجام دادید؟
روز حادثه به عنوان مسافر سوار خودروی مقتول که پژو 405 بود شدیم، مقصد را خارج از شهر گفتیم تا در فرصتی مناسب بتوانیم خودرو را سرقت کنیم. در بین راه با دیدن محلی خلوت به دروغ به راننده جوان گفتم که حال دوستم بد است و از او خواستم توقف کند. به محض اینکه پیاده شدیم، وقتی شرایط را مساعد برای اجرای نقشه دیدم به همدستم اشاره کردم. او هم چاقویی را که تا آن لحظه زیر پیراهنش مخفی نگه داشته بود بیرون آورد. همزمان اسلحهای را که در جیب داشتم بیرون آورده و او را تهدید کردیم که از ماشین فاصله بگیرد. اما راننده جوان مقاومت کرد و در همین هنگام همدستم با چاقویش از پشت ضربهای به او زد. من هم تیری به پایش شلیک کردم. صدای تیراندازی و داد و فریادهای راننده جوان، اهالی را به آنجا کشاند. ما که خیلی ترسیده بودیم و احتمال میدادیم توسط اهالی دستگیر شویم به طرف آنها اسلحه کشیدیم. مردم هم زمانی که اسلحه و چاقو را دیدند کمی عقبنشینی کردند و موفق به فرار شدیم.
بعد از جنایت چه کار کردید؟
میدانستیم پلیس در تعقیب ماست به همین دلیل خودروی دیگری را با تهدید اسلحه سرقت کرده و فرار کردیم. بعد از ساعتی رانندگی در خرابهای مخفی شدیم و هوا که تاریک شد به فرارمان ادامه دادیم.
چطور دستگیر شدید؟
ما هیچ ردی از خودمان برجا نگذاشته بودیم به همین دلیل با این تصور که دست پلیس هرگز به ما نمیرسد به استان دیگری رفته و در آنجا خودروی دیگری را سرقت کردیم. بعد از اینکه از استان خارج شدیم خودرو را در محلی خلوت رها کرده و زندگی مخفیانهای آغاز کردیم. روزی که دستگیر شدیم سوار بر خودروی یکی از دوستانم بودیم که پلیس در عوارضی به ما شک کرد . آنجا بود که متوجه شدم آنها تصویر ما را دارند و با تطبیق تصویرمان متوجه شدند ما همان قاتلان فراری هستیم و به دام افتادیم.
سابقهداری؟
بله، سابقه سرقت دارم.
اعتیاد داری؟
برای همین اعتیاد بود که سارق و از کار بیکار شدم. بعد از آن هم خانوادهام طردم کردند. البته به آنها حق میدهم؛ هم آبرویشان را برده بودم و هم اینکه مدام به سراغشان میآمدم تا پول مواد به من بدهند.
از کاری که کردهای پشیمانی؟
خیلی؛ ما یک نفر را به قتل رساندیم، آن هم فقط با این هدف که لوازم داخل خودرو را به فروش برسانیم. هیچ چیزی ارزش جان یک انسان را ندارد. ما با کاری که کردهایم سه زندگی را نابود کردیم.
هلیا قنبری
ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: