روایت دوباره یک داستان قدیمی و آشنا

شنل قرمزی علیه شیطان

فیلم شنل قرمزی 1، یک کار انیمیشن سه‌بعدی 80 دقیقه‌ای محصول 2005 کشور آمریکاست. یکی از اولین کارهای بلند سینمایی است که با بودجه کم و بدون حمایت کمپانی‌های بزرگی چون دیزنی یا دریم‌‌ورکز ساخته شده است‌. دو برادر تاد و کوری ادواردز نویسندگی و کارگردانی این فیلم را به‌عهده داشته‌اند. این اثر مدتی پیش از شبکه پویا به آنتن پخش سپرده شد.
کد خبر: ۹۳۷۳۰۱

داستان فیلم از این قرار است که وقتی ‌ پلیس برای بررسی آشفتگی خانه مادربزرگ فرا خوانده می‌شوند، متوجه چیزی بیش از آن که به خاطرش خوانده ‌شده‌اند، می‌شوند. آنها با چند خشونت همانند ورود بی‌اجازه، تلاش برای خوردن و استفاده از تبر بدون مجوز رو‌به‌رو می‌شوند. بازرس نیکی فلاپر شروع به بازجویی از مظنونان می‌کند و متوجه می‌شود که چیزی بیشتر از آنچه چشم می‌بیند در جریان است: چرا مادربزرگ به داخل کمد پناه می‌‌برد؟ چرا گرگ به شنل قرمزی علاقه دارد؟ چرا جنگلبان با تبر به داخل خانه می‌آید؟ و آیا تمام این اتفاق‌ها به گودی بندیت که جنگل را تهدید می‌کند، ختم می‌شود؟

نحوه ساخت شنل‌قرمزی از دید سازندگان

بی‌مونتگومری یکی از تهیه‌کنندگان فیلم، می‌گوید: «‌وقتی آمادگی ساخت انیمیشن با شانس همراه باشد، جادویی رخ می‌دهد.»

دو جادوگر این ماجرا، برادران ادواردز، کوری و تاد بودند که با یک دوربین سوپر هشت در تولسا محل زندگی‌شان، فیلم‌های ماجرایی می‌ساختند. وقتی کوری وتاد ادواردز کمپانی فیلمسازی خود بلو یوندر فیلمز را در تولسا با کمک تعدادی از دوستان مورد اعتماد خود آغاز کردند، همانند دیگر کمپانی‌های فیلمسازی، باید راه خود را با ساختن تبلیغات و آگهی‌های بازرگانی از میان دیگر شرکت‌ها باز می‌کردند.

با وجود این‌که کوری در خلال تعطیلات دانشگاه در کمپانی انیمیشنی در مید وست کار می‌کرد، او و برادرش دوست داشتند در زمینه فیلم زنده فعالیت کنند، اما دوست قدیمی آنها، «بنجی گیتر» که کمپانی انیمیشن‌سازی خود، Live Bait Prods، را در ایندیانا تاسیس کرده بود، پیشنهاد شراکت به آنها داد. این شانسی بود که به کوری و برادرش امکان داد که چند‌ انیمیشن موزیکال کوتاه را کارگردانی کنند. اما برادران ادواردز دنبال هدف بزرگ‌تری بودند.

مونتگومری که از کار قبلی با آنها آشنا بود، آنها را به موریس کانبار معرفی کرد. کانبار گفت که دوست دارد ایده فیلم درباره داستانی قدیمی همانند داستان‌های والت دیزنی باشد، تاد ایده ساخت کلاه‌قرمزی را از دید شخصیت‌های مختلف همانند «راشومون» داد، یعنی باید با شیوه داستانگویی چند لایه، با داستانی پریان مانند یک ماجرای جنایی رفتار‌‌‌کنید. شما داستان را از دید شخصیت‌های مختلف داستان بیان می‌کنید و در نتیجه داستان بیش از پیش پیچیده‌تر و دیوانه‌وارتر می‌شود. کوری گفت: «‌بسیار خوب‌! این داستانی‌است که من با کمال میل دو سال از زندگیم را برایش می‌گذارم. خیلی از ایده خوشم آمد.» از آن پس تاد و کوری شروع به نوشتن سناریو کردند.

کارآگاهان پشمالو و پردار دنیای حیوانات، ماجرای اتفاق افتاده در خانه مادربزرگ را از زبان شنل‌قرمزی، گرگ، مادربزرگ و جنگلبان دنبال می‌کنند. موارد اتهام فراوان است: «شکستن در و ورود غیرمجاز، به‌هم‌زدن آرامش، اقدام برای خوردن و استفاده از تبر بدون مجوز.» البته بجز این‌که ماجرا ممکن است به «‌شیرینی دزد»، دزدی که از مغازه‌های شیرینی‌فروشی دزدی می‌کند، ربط داشته باشد. کارآگاه «نیکی فلیپر» مسئول تحقیقات است.

کوری می‌گوید: «من به این روش، داستانگویی سه‌بعدی می‌گویم، چراکه داستان در یک‌روز از زندگی یکی از شخصیت‌ها اتفاق می‌افتد، برخی از ماجرا‌ها پس از مدتی دلیلش مشخص می‌شود. شما یک روز از زندگی یک‌شخصیت را در نظر می‌گیرید و از دید دیگر شخصیت‌ها وقایع آن روز را مرور می‌کنید.»

پس از این‌که برادران ادواردز ایده‌ خود را به کانبار ارائه کردند، او سرمایه‌گذاری روی پروژه را قبول کرد. او بدون این‌که بخواهد فیلمنامه پایانی را ببیند پرسید چقدر؟ کوری پاسخ داد: «داریم محاسبه می‌کنیم، ولی حدود 15 میلیون دلار.»

برای برادران ادواردز حیاتی بود که تیم با‌تجربه‌ای برای این‌کار پیدا کنند. مونتگومری‌ از دیوید لوگرن‌یکی از تهیه‌کننده‌های باتجربه دیزنی،‌ برای کار در این پروژه دعوت کرد. لوگرن می‌گوید: «شش، هفت سال پیش، ایده‌ساختن شنل‌ قرمزی به عنوان یک پروژه مستقل کاری نشدنی بود. انیمیشن چنان کار گرانقیمتی بود که تنها کمپانی‌های بزرگی مانند دیزنی می‌توانستند دقیقه‌ای یک میلیون دلار برای ساخت آن سرمایه‌گذاری کنند. اکنون تکنولوژی به کمک کمپانی‌های مستقل فیلمسازی آمده است. امروزه فیلمسازان می‌توانند با خرید نرم‌افزار مناسب، انیمیشن‌های سینمایی با قیمت‌های قابل قبول بسازند.»

از آنجا که تیم نمی‌توانست انیماتور‌های دیزنی یا دریم‌ورکز را به خدمت بگیرد، در ژانویه 2002 لوگرن و مونتگومری با کمک کانبار، بیست انیماتور را استخدام کردند و استودیو خودشان را در یک خانه 5000 متری اجاره‌ای در مانیل دایر کردند. به همین دلیل شنل قرمزی به اولین انیمیشن سه‌بعدی مستقل فیلیپین بدل شد.

یکی از مهم‌ترین افرادی که به گروه ملحق شد، رابرت شاجر، تهیه‌کننده جلوه‌های رایانه‌ای بود‌ که سابقه ده ساله در ساخت CG داشت.

آنهااز بسته نرم‌افزاری مایا شامل مایا و رندر مایا، برای ساخت انیمیشن استفاده کردند. نصف کار با نسخه 5/4 و نیمه دیگر با نسخه 5.01.1 انجام شد. به دلیل این که آنها به صورت مستقل کار می‌کردند و بودجه محدود 15 میلیون دلار داشتند، نمی‌توانستند دنبال نسخه‌های جدید‌تر باشند. کوری می‌گوید:«ما می‌دانستیم که نمی‌توانیم « شرکت هیولا‌ها » بسازیم، در نتیجه سعی کردیم تنها نوع ساخت را بگیریم و سعی خود را برای ساخت بهترین کار با بودجه اندکمان بکنیم؛ نمی‌خواستیم کاری ضعیف ارائه دهیم.»

این‌روز‌ها، تولید‌کنندگان مستقل هم می‌توانند انیمیشن سینمایی بسازند و هم می‌توانند آن را سریع‌تر به پایان برسانند، این به دلیل شیوه‌ کار آنهاست. شاجر اضافه می‌کند:« استودیو می‌خواهد تمام فیلم را ببیند و سپس بازگردد و بازنویسی‌اش کند. وقتی استودیو فیلم را دید، آنگاه همه کارها را تکرار می‌کند و می‌گوید:«‌بگذار از دید دیگری کار را انجام دهیم!» و در نتیجه آنها شروع به نوشتن یک فیلمنامه جدید تغییر تکنولوژی و کل فیلم می‌کنند. مزیتی که ما در ساخت این پروژه مستقل داشتیم، این بود که کانبار به عنوان حمایت‌کننده مالی به ما، کارمان و دیدگا‌‌همان اعتماد داشت و این برای کوری یک امتیاز بود. چرا که کوری تمام فیلم را در ذهنش داشت و می‌دانست به دنبال چه چیزی است. »

کوری می‌گوید: «من ابتدا می‌خواستم یک فیلم اکشن/ کمدی بسازم، سپس یک انیمیشن. می‌دانستم کودکان از این فیلم خوششان می‌آید، چرا که حیوانات سخنگو در آن هستند، اما من مخاطب بیشتری را در نظر داشتم. من از کارتون‌های کمدی و سریع مانند کارتون‌های باگز بانی خوشم می‌آید. بیشتر انیمیشن‌های حیوانات، بخصوص نوع رایانه‌ای آنها، بسیار کند است، به طوری که تماشاگر فکر می‌کند فیلم را به صورت اسلو‌موشن می‌بیند. ما داستان را به صورتی نوشتیم که حتی برای تماشاگرانی به سن خودمان نیز خنده‌دار باشد. در ابتدا فکر می‌کنید فیلم کودکان است، اما بخوبی فیلم‌های پیکسار و دیزنی با مخاطب بزرگسال نیز ارتباط برقرار می‌کند.»

نقد فیلم

نکات مثبت: در نگاه اول شنل قرمزی فیلم ویژه‌ای نیست. انیمیشن او به پای آثار پیکسار نمی‌رسد. تبلیغات فیلم، مخاطب کودک را هدف گرفته بود. به همین دلیل بسیار تعجب برانگیز بود که بزرگسالان مانند کودکان از این فیلم خوششان آمد. کاستی‌های انیمیشن فیلم، در شوخی‌هایش جبران شده است.

شنل قرمزی، فیلم بسیار خنده‌داری است. فیلم مانند «شرک» با داستان‌های پریان شوخی می‌کند، اما تقلیدی از شرک نیست. فریب‌خورده بابرخی فیلم‌های معروف مانند Fletch، ماموریت: غیرممکن، XXX و جنگ‌ستارگان شوخی می‌کند. درنهایت فیلمی ساخته شده که برای بزرگسالان به اندازه کودکان خنده‌دار است.

نکات منفی: همان‌طور که گفته شد، انیمیشن فیلم از کیفیت پایینی برخوردار است. درست است که داستان خوب فیلم این کاستی را می‌پوشاند، اما در مقایسه به نظر می‌آید، گروهی کودک این انیمیشن را در یک رایانه خانگی ساخته‌اند.

داستان فیلم در قسمت‌های مربوط به مادر‌بزرگ کم می‌آورد. جالب است که این پیرزن کوچک، ورزش‌های خطرناک انجام می‌دهد اما ریتم فیلم در این قسمت‌ها کم می‌شود. از فلاش‌بک‌ها نیز زیادی استفاده شده است.

شنل قرمزی 2

فیلم انیمیشن! شنل قرمزی بر علیه شیطان دنباله‌ای برای فیلم شنل قرمزی محصول سال 2006 است. کارگردان این فیلم مایک دیسا و نویسندگان آن تاد، کوری ادواردز و تونی پیچ هستند.اکران این فیلم از 29 آوریل 2011 و به صورت سه‌بعدی آغاز شد. برگرکینکز از مدتی قبل اسباب‌بازی‌های این فیلم را تهیه کرده بود و با غذای کودک جایزه می‌داد، داستان این فیلم درباره همکاری شنل قرمزی یا برخورد باگرگی برای نجات هانسل، گرتل و مادربزرگ از دست جادوگر بد‌جنس است.

فیلم شنل قرمزی2 با بودجه 30 میلیون دلار در بلو یوندر فیلم که سازنده فیلم اول نیز بودند، ساخته شد و ساخت آن از ژوئن 2008 تا ژانویه 2010 طول کشید، در ابتدا قرار بود که این فیلم در 15 ژانویه 2010 اکران شود، ولی اکران آن به تعویق افتاد. در پایان اکران فیلم به 29 آوریل 2011 موکول شد.

این فیلم پس از اکران با نقدهای مثبتی رو به رو نشد. در سایت روتن تومیتوتنها 11 درصد امتیاز مثبت به دست آورد و نظر کلی سایت این است: «این کاملا ممکن است که مزیت سه‌بعدی بودن را به نسخه‌ اصلی افزوده باشد، اما بازهم شادابی و تازگی کار اول را که با بودجه کمی تهیه شده بود، ندارد.» منتقد نیویورک تایمز می‌گوید: «دیدن انیمیشن شنل قرمزی 2حال‌گیری بود. تصاویر آن اصلا به پای کاری مثل عصر یخبندان هم نمی‌رسید چه برسد به کارهای پیکسار و به نظر می‌رسد که این فیلم در خیلی وقت‌ها شبیه یک بازی ویدئویی نه چندان جالب است.»

راجر مور منتقد استار تریبون می‌گوید: «طرفداران کودک کار اولیه سال 2005 برای دیدن فیلم دوم دیگر بزرگ شده‌اند، اما ‌ شاید خواهر یا برادر کوچک‌تری داشته باشند. کار سه‌بعدی این انیمیشن به‌هیچ‌وجه قابل مقایسه با ریو نیست و اگر بچه‌های شما فیلم ریو را دیده باشند، مطمئنا از این دنباله خیلی استقبال نمی‌کنند، اما این فیلم برای‌ کودکانی که در سنی هستند که هنوز از‌ انیمیشن ‌ لذت می‌برند، قابل قبول‌ است.»

منتقد یواس آتودی می‌گوید: «شنل قرمزی2 به یاد ماندنی است چون یکی از نامطبوع‌ترین فیلم‌های انیمیشن چند سال اخیر است، اگر در مورد فیلمی پرسیده شود که باید مستقیما برای شبکه ویدئویی ساخته می‌شد یا این‌که اصلا ساخته نمی‌شد ـ باید به این فیلم اشاره کرد.»

پریسا کاشانیان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها