در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
حوضچه حیاط کوچک خانه پدربزرگ و مادربزرگها دیگر وجود ندارد و ساختمانهای بلندقامت جایگزین آنها شدهاند، دویدن و قهقهه سر دادن در حیاط خانه را بیشتر در خاطره نسلهای گذشته میتوان یافت. اکنون فناوریهای جدید که هزاران شعبده در خود جای داده جایگزین آن خاطرهها شده است. نسلهای امروز بیشتر عادت کردهاند پشت میز رایانه بنشینند یا سر در گوشی کنند و وارد جهان غیرواقعی شوند.
در خانههای کوچک آپارتمانی، کلبه کوچکتر تکنفرهای برای خود ساخته و تمام تعاملاتمان را در آن کلبه خلاصه کردهایم؛ کلبه تنهایی که هزاران نفر در آن رفت و آمد میکنند، میخندند، گریه میکنند، همنشین سفره دلت میشوند و خانه تنهاییات پذیرای هزاران هزار انسان با هزاران رنگ میشود.
فضای مجازی همه سرگرمیها را فراهم کرده است، اشتباه نگفته باشیم، بیشتر این سرگرمیها وقت را به بطالت میگذراند. مطالبی را میبینی، میخوانی، دانلود یا بارگذاری میکنی، گاهی میخندی، گاهی به فکر فرو میروی و بیشتر مواقع با سرک کشیدن در گروههای مختلف وقت گذرانی میکنی؛ گاهی نیز در تله شیادان میافتی که دیگر نمیتوان خسارتی که وارد میشود، جبران کرد.
انسانهای پرحرف در کلبه
انسانهای پرحرفی در کلبه تنهایی خود هستیم، حرفهایی که شاید؛ پدر، مادر، خواهر و برادر در حسرت شنیدن آنها ماندهاند، اما با بیحوصلگی برای ارتباط گرفتن با آنها دست رد به سینهشان میزنیم.
سکوت در خانوادهها حکومت میکند، اما آمارهای جهانی نشان میدهد در دنیای مجازی انسانهای مسکوتی نیستیم و تعاملاتمان با شبکههای اجتماعی بسی بیشتر و بهتر از ارتباطات خانوادگی است، البته به قطع نمیتوان گفت که همه افراد همینگونه هستند؛ برخی نیز در حدی معقولتر از این فضای مجازی استفاده میکنند.
صاحبنظران معتقدند؛ فرهنگ دسترسی به فناوری هنوز پشت در فرهنگ کشور مانده و فناوری از آن پیشی گرفته و مردم نیز برای دسترسی به آن لحظهای درنگ نکرده و نه در یک شبکه اجتماعی و ارتباطی، بلکه در چند شبکه عضو هستند.
فناوری فرصتهای خوبی برای افراد فراهم کرده که کم از تهدیدهایش نیست، اما روشنتر آن است که ارتباطات حضوری و برقراری ارتباط کلامی در خانواده و اقوام کمتر شده و شاید در برخی از خانوادهها ارتباط کلامی به یک ساعت هم کشیده نمیشود.
شبکههای اجتماعی ما را به احوالپرسی مجازی قانع کردهاند و حتی منتی بر سر اقوام و آشناهایمان نیز میگذاریم که این گونه کمتر ایجاد مزاحمت میکنیم، اما اگر لحظهای به نبود یکی از آنها فکر کنیم؛ آیا برای دیدنش درنگی میکنیم البته محتمل نیست که درنگ نکنیم.
امروزه به نظر میرسد متاثر از تحولات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی جوامع بویژه در 50 سال اخیر، خانواده با تلاطمها و چالشهایی از درون و بیرون در سطح جهانی مواجه است و به لحاظ شکل، ساختار و کارکرد دستخوش تغییراتی اساسی شده است، موضوعاتی چون محدود شدن بعد خانوار، ناپایداری و بیثباتی خانواده و در نتیجه افزایش طلاق، تحولات مربوط به ساختارهای کلان اجتماعی نظیر رکود اقتصادی و کاهش کیفیت زندگی و بازتولید فقر در نسلها، ازجمله موارد قابل اشاره در این خصوص است.کشور ما هم از این قاعده کلی مستثنی نیست و افزون بر آن دگرگونیهای سریع فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و نیز گسترش شگفتانگیز رسانههای نوین و تنوع شبکههای اجتماعی به عنوان رهآوردهای دنیای مدرن، به رغم برخورداری از ظرفیتها و قابلیتهای فراوان و بیبدیل در سالهای اخیر به چالشی جدی در جوامع بویژه جامعه ایران تبدیل شده است.
از این منظر پیشبینی میشود خانواده ایرانی که ظرفیت، فرهنگ و مهارت لازم جهت تنظیم و نحوه استفاده و تعامل با این ابزار را هم به درستی نیاموخته با بالا رفتن میزان استفاده و درگیری با این محصولات و با کمرنگ شدن ارتباطات کلامی، دیداری، شنیداری و فیزیکی اعضای خود و از دست دادن فرصت برقراری روابط هویت بخش، به واحدی کاملا تکبعدی و محروم از رشد عاطفی و هویتی تبدیل شود.
واقعیت این است رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی با توجه به سهولت دسترسی، به ابزاری قدرتمند برای اطلاعرسانی و تبادل اطلاعات و تجارب گفتوگو بدل شدهاند، اما افزون بر این سودمندی آثار و تبعات استفاده خارج از قاعده آن نگرانیهای روزافزونی را دامن میزند. یکی از این نگرانیها حاکم شدن فضای سکوت بر خانواده است که موضوع نگرانکنندهای است.
سکوت خوب یا بد
سکوت یک واژه دووجهی است؛ هم میتواند بار مثبت به همراه داشته باشد و هم بار منفی. سکوت در برابرعصبانیت و پرخاشها در خانواده، نوعی رواداری و تابآوری میتواند محسوب شود. سکوت، ناشی از آرامش میتواند باشد و گاه در فرهنگ عامیانه هم سکوت علامت رضاست، از سوی دیگر سکوت ممکن است به معنای بیتوجهی، نبودن سخن و رابطه گرم و احساس عاطفی تلقی شود که در این صورت بدون بار منفی است، اما امروزه سکوتی از نوع جدید در بسیاری از خانوادهها مستولی است که از پر کردن ارتباطات خانوادگی با فناوری سرد و بی روح ناشی میشود. در خانواده سنتی جریان کنترل رسمی اطلاعات درون خانواده شکل میگرفت، به گونهای که پدر و مادر و بزرگان خانواده در جهتدهی آگاهیهای موجود نقش موثری داشتند و به این ترتیب هر اتفاقی در نهاد کوچک خانواده قابل کنترل یا حداقل قابل پیشبینی بود، اما امروزه این رسانهها کنترل رسمی جریان اطلاعات را به دست گرفتهاند و در خلق ارزشها ایدهها و علایق مشترک قدرت خود را به رخ میکشند. امروزه شاید خبری از دورهمنشینیها و هم اندیشیهای خانوادگی نباشد و شاید دیگر نتوانیم همه را دور یک سفره کوچک و صمیمی جمع کنیم، اما در فضای سایبری و مجازی ساعتها بیهدف و با هدف و در چرخهای بیانتها به دنبال علایقمان میگردیم. شاید رنجآورترین نتیجه ورود این شبکهها به حریم خصوصی و کانون خانواده که در آن هویتهای مجازی جایگزین هویتهای حقیقی شده است آن باشد که با گسست و شکاف نسلی زیر یک سقف نه فقط روابط عاطفی حتی روابط روزمره و عادی نیز در معرض کمرنگ شدن است و روز به روز خانواده مرجعیت خود را از دست میدهد.
راهکار چیست؟
سوال این است در برابر این آسیبها چگونه میتوان خانواده را حفظ کرد و تداوم بخشید؟ بسیاری معتقدند هراس از تکنولوژی و بیم از در معرض مخاطره قرار گرفتن خانوادهها از سوی فضای مجازی نباید ما را به سمت منع و محدودیت سوق دهد که در شرایط حاضر، نه ممکن و نه منطقی است. بلکه با شناخت درست و تبیین اصولی تغییرات و چالشها و فهم درست و واقعبینانه آن میتوان با مدیریت نرم، فرهنگی، خلاقانه و با ایدهای نو و با بیان و زبانی متفاوت و غیرکلیشهای که زندگیهای امروزه نمونهای از آن است، در آگاهیدهی به جامعه و گوشزد کردن و هشدار دادن آثار مخرب و منفی استفاده بیرویه ازاین رسانهها قدم برداشت.
دکتر پروانه صفایی مقدم - روانشناس بالینی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم